دو دختر ناپدید میشوند. پلیس تازهکار، پل شارتیه، به یک واحد مخفی که یک مجرم را تعقیب میکنند، میپیوندد. پس از اینکه این عملیات با شکست مواجه میشود، شارتیه که از محدودیتهای قانونی ناامید شده، شخصاً به دنبال مجرمان میرود.
داستان پیرو لارگو وینچ را دنبال میکند که با ربوده شدن پسرش بسیار ناراحت شده است. او متوجه میشود اگر بتواند کسانی را که باعث ورشکستگیاش شدهاند پیدا کند، شاید بتواند پسرش را دوباره ببیند.