امیلی، دختری جوان، در سال ۱۹۹۴ به یک گروه تئاتر آوانگارد ملحق میشود. او به سرعت جذب سبک زندگی آزاد و دوستانه اعضای گروه شده و احساس میکند که خانواده جدیدی پیدا کرده است. با این حال، رفتهرفته درگیر مناسبات و بازیهای قدرت پیچیدهای میشود که در میان اعضا وجود دارد.
دو برادر دوقلو به نام های بیل و هال، اسباب بازی میمون قدیمی پدرشان را در اتاق زیر شیروانی پیدا می کنند و به دنبال آن، مرگ های دلخراشی رخ می دهد. آن ها تصمیم می گیرند که اسباب بازی را دور انداخته و به زندگی خود ادامه دهند، اما با گذشت زمان، از یکدیگر دور می شوند.
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...