ساندو کید، بازماندهی یک کشتار وحشیانه، برای انتقامجویی دست به کار میشود. او با بیرحمی تمام عاملان کشتار را به قتل میرساند و در این مسیر با رنجرزهای تگزاس همراه شده و با فردی همدل آشنا میشود.
یک کلانتر دورگه مکزیکی-آمریکایی به منظور بدست آوردن غرامت برای بیوه باردار مردی که به اشتباه کشته شده، مجبور می شود در برابر گله داری قدرتمند دست به خشونت بزند...
باند خلافکارانی که در یک شهر متروکه پنهان شده بودند، ناگهان خود را درگیر یک درگیری با یک ولگرد مرموز که بومرنگ پرتاب میکرد و یک مرد بیوه شدند که هر دو به این شهر ارواح آمده بودند.
در روزهای انقلاب مکزیک، »ال چونچو« (ولونته) با تحمل تلفاتی سنگین موفق می شود به یک قطار حامل مهمات حمله کند. یکی از مسافران امریکایی قطار به نام »بیل تیت« (کاستل) پس از اثبات وفاداری اش، اجازه پیدا می کند که به گروه آنان بپیوندد…