یک خانواده آمریکایی به عمارت باشکوهی در حومه شهر به نام کانترویل چیس نقل مکان میکنند، عمارتی که 300 سال است توسط روح سر سیمون د کانترویل تسخیر شده است...
دختران یک مدرسه شبانه روزی پس از اینکه متوجه می شوند مدیر مدرسه "بانو فریتون" با یکی از دزدان دریایی مشهور نسبتی دارد، تلاش می کنند تا گنجینه ای پنهان را پیدا کنند...
«ناخدا باربوسا» (راش) کشتي «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مرواريد سياه» را در اختيار مي گيرد و بعدا به شهر پورت رويال حمله مي برد و «اليزابت سوان» (نايتلي) دختر فرماندار (پرايس) را مي ربايد. «ويل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکي «اليزابت» با «جک» متحد مي شود تا «اليزابت» را نجات دهند و «مرواريد سياه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفريني باعث شده «باربوسا» و خدمه اش براي هميشه در پرتو هر نور مهتابي به اسکلت هايي زنده تغيير شکل يابند...
هر کس که فکر می کند که حومه شهر آرام و صلح آمیز است اشتباه میکند. به خصوص در رابطه با حیوانات هیجان زده، گرگی که فکر می کند مرغ است، یک خرگوش که همانند لک لک رفتار میکند و یک اردک که می خواهد بابا نوئل را تغییر دهد. اگر می خواهید در تعطیلاتی به سر ببرید، به سمت این مکان بیاید...