چهار بازنشستهی پرشور اوقات خود را با حل کردن پروندههای قتل قدیمی برای سرگرمی میگذرانند، اما کارآگاهبازی آنها زمانی هیجانانگیز میشود که ناگهان با یک معمای جنایی واقعی روبرو میشوند.
سه جادوگر پیشگویی میکنند که مکبث پادشاه میشود. با وسوسه همسرش، او پادشاه را میکشد و از ترس، کشتارهای بیشتری انجام میدهد تا اینکه جنگ داخلی منجر به سقوط و مرگ او میشود.
داستان فیلم در خصوص زوجی خلافکار است که در یکی از سرقتهای خود از یک خانه با یک زن اسیر شده در آنجا روبرو میشوند، که در ادامه متوجه میشوند صاحب خانه برای آنها نقشه کشیده است.
اولیویا و الکس زوجی ل.ز.ب.ی.ن هستند که با وجود اختلاف سنی، بسیار عاشق هم هستند. از آنجایی که مسئله بارداری ذهن خود را بالا می برد و همسایه آنها جان با آنها دوست می شود، هر دو تصمیمات واقعا فاجعه باری می گیرند.
پادشاهی که از سوی خداوند برای رهبری قومش منصوب شده است. او مردی است که از ضعف بسیار انسانی برخوردار است. مردی که غرور او تهدیدی برای تقسیم خانه های بزرگ انگلستان و کشاندن مردمش به جنگ داخلی سلسله ای است که 100 سال طول خواهد کشید...
کاپتان دزدان دریایی وارد ماجرایی می شود که در آن قصد دارد رقیبان اصلی خود “بلامی سیاه” و “کوتلاس لیز” را شکست داده تا جایزه بزرگ دزدان دریایی را بدست آورد. این ماجرا کاپتان و خدمه اش را از ساحل جزیره خونی به خیابان های مه آلود لندن می برد و…
وقتی همه رسانه های دنیا در یک جزیره جمع می شوند تا شاهد ازدواج یک بازیگر مشهور هالیوود شوند،یک عروس تقلبی برای منحرف کردن توجه آنها استخدام می شود و...
«چارلی» (آنتون یلکین) نوجوانی است که زندگی خوب و راحتی دارد. اما به تازگی همسایه ای جدید به محله آنها اسباب کشی کرده و قصد دارد در کنار آنها زندگی کند. این همسایه در نگاه اول متمدن و محترم است اما در ادامه چارلی پی می برد که این همسایه جدید آنها که جری «دندریگ» (کالین فارل) نام دارد یک خون آشام است. چارلی با در کنار هم قرار دادن اتفاقاتی که به تازگی رخ داده و طی آن چندین نفر کشته شدند، به این نتیجه می رسد که مسبب اصلی همه این کشتارها همسایه خون آشامش است. بنابراین او از یک خون آشام کُش به نام «پیتر» (دیوید تنانت) دعوت می کند تا کار این همسایه اش را یکسره کند و…
دکتر هو، یک کاوشگر بیگانهی مسافر زمان، توسط مردمش، اربابان زمان، فرستاده میشود تا شهری کوچک در انگلستان را از حکومت استبدادی نژادی از موجودات گدازهای بیگانه به نام شالکا آزاد کند.
در شهرستان خیالی و اشرافی راتشایر، رقابت دیرینهای بین دو مرد قدرتمند در آستانه انفجار است: روپرت کمپبل-بلک، المپیکی سابق، عضو پارلمان و زنباز معروف، و همسایهاش در راتشایر، تونی بدینگهام، کنترلکننده فرنچایز مستقل تلویزیونی کورینیوم. با افزایش تنشها و عمیقتر شدن رقابتها، اسرار فاش میشود، اتحادهای دروغین شکل میگیرد و ارتباطات مخفیانهای برقرار میشود که همسران، معشوقهها، همکاران، دوستان و خانوادهها را به نبرد آنها میکشاند.
در شهر کوچک “برودچرچ”، در ساحل “دورست” جسد یه پسربچه پیدا میشه، به اسم “دنی لتیمر”. توی این شهر کوچیک تا حالا جرم به این بزرگی اتفاق نیفتاده بوده، یا دزدی های کوچیک بوده، یا خرید و فروش مواد و یا رانندگی در هنگام مستی. بعد از بررسی های دقیق، متوجه میشن که این پسر به قتل رسیده. بازرس “آلک هاردی” و “الی میلر”، روی این پرونده کار میکنن. آلک هاردی” به تازگی از “سندبروک” اومده اینجا که یه زندگی آرومی رو داشته باشه، ولی درگیر این پرونده میشه. “الی” هم یکی از دوستان “بث”، مادر “دنی”، و در کل دوست خانوادگیِ خانواده ی “لتیمر” هستش. بعد از تحقیقاتی که “آلک” و “الی” انجام میدن، که به رازهای جالبی پی میبرن…
داستان در شهری خیالی به نام کرکداروچ در اسکاتلند روایت میشود و حوادث پس از یک جنایت ناگوار را که دو خانواده را درگیر کرده است، به تصویر میکشد. وقتی یک خانواده که به نظر میرسید بینقص و شاد هستند، توسط فردی از درون جامعهشان که به او اطمینان داشتند، کشته میشوند، نشانههایی از ناهنجاری در یک جامعه که به ظاهر ایدهآل بود، بروز میکند.
سریال Good Omens داستانی آخر الزمانی را روایت میکند که بشریت در انتظار قضاوت نهایی است. در همین حال، کراولی و ازیرافیل که به شیوه زندگی روی زمین علاقهمند شدهاند، نمیخواهند که دنیا به پایان برسد و تصمیم میگیرند که جلوی پایان دنیا را بگیرند.
یک زندانی محکوم به اعدام در ایالات متحده و یک زن که در زیرزمینی زیر یک قائم مقام انگلیسی به دام افتاده است، به غیرمنتظره ترین راه از یکدیگر عبور می کنند.
مجموعه داستانهای علمی-تخیلیِ اِدن (Eden) تو زمان هزار سال آینده اتفاق میافته، جایی که یه شهر معروف به اسم ادن3 (Eden3) وجود داره و توسط یه سری ربات به تنهایی اداره میشه که صاحبانِ اونا مدتها پیش از صحنهی روزگار محو شدن. به صورت کاملاً اتفاقی، دو تا ربات کشاورز که مشغول انجام کارهای روزمرهشون بودن، یه دختربچه رو از حالت خوابش بیدار میکنن و نسبت به هرآنچه که دربارهی آدمیزاد به اونها گفته بود، دچار شک و تردید میشن؛ چیزایی مثل اینکه آدمها چیزی بیشتر از یه افسانهی کهنِ ممنوعه نیستن. اون دوتا ربات به صورت کاملاً مخفیانه، دختربچه رو در یک پناهگاه امن خارج از ادن بزرگ میکنن.
در سال 1983 ، دنیس نیلسن قاتل زنجیره ای اسکاتلندی پس از کشف بقایای انسانی که باعث مسدود شدن مجرای تخلیه در نزدیکی خانه او در لندن شده بود ، دستگیر شد...
داستانی درباره 4 لاک پشت جهش یافته انسان گون (به نامهای میکل آنجلو ،لئوناردو ، دوناتلو و رافائلو) است که نینجوتسو را از یک موش (استاد اسپلینتر) که مانند خودشان جهش یافته و انسان گون است می آموزند. آنها در فاضلاب نیویورک زندگی می کنند و به مبارزه دشمنان خود می روند.