دنیا به خرابهای تبدیل شده است. سلاح نانو میکرو بیولوژیک زندگی را بخطر انداخته و انسانهای زیادی سیاره زمین را ترک کردهاند. آنها خانه خود که زمین بود را ترک کردند و ایستگاهی دیجیتالی…
شیء با ارزشی (مهر پادشاه) در حین انتقال به جامعه ارواح به وسیله گروهی مرموز دزدیده شده و توشیرو هیتسوگایا، کاپیتان بخش دهم، که برای انتقال مهر انتخاب شده، با رهبر دزدان مبارزه می کند و کمی بعد ناپدید می شود. پس از این اتفاق جامعه ارواح تشخیص می دهد که هیتسوگایا توشیرو خائن است و باید دستگیر و اعدام شود. کوروساکی ایچیگو این تصمیم را نمی پذیرد و به همراه ماتسوموتو رانگیکو، کوچیکی روکیا و آبارای رنجی تصمیم میگیرند تا مغز متفکر دزد مهر را برملا کرده و هیتسوگایا را پیدا کنند تا آزاد شود. در همین هنگام، یک شیاد به دنبال مجرمان میگردد و به رازی تاریک که مرتبط با یک شینیگامی مرده می باشد، پی می برد.
در شهر کاراکورا، ارواح ناشناس ظاهر میشوند. ایچیگو و روکیا سعی میکنند با آنها مقابله کنند، اما شینیگامی مرموزی به نام سنا بیشتر آنها را از بین میبرد. سنا از پاسخ به سوالات خودداری میکند، بنابراین ایچیگو مجبور میشود او را دنبال کند تا بفهمد چه اتفاقی افتاده است.
داستان انیمیشن ادامهای بر شماره قبلی آن یعنی «پلیس سیار ۱ – Patlabor 1: The Movie» میباشد. در این قسمت با تایید حملهای تروریستی به نیروی هوایی، گروه ویژه شماره ۲ در میان یک درگیری رو به رشد سیاسی گرفتار میشود و تصمیم میگیرد…
انیمیشن مربوط به شهر توکیو و سال ۱۹۹۹ میشود. یک خودکشی مرموز در شهر رخ داده است و رباتها نیز از کنترل خارج شدهاند. در این بین دو مامور پلیس، عضو گروه ویژه شماره ۲، وظیفه دارند تا با استفاده از سرنخهای بدست آمده جلوی ویرانیها را بگیرند…
مانتارو یا همون کِید ماسِل یه پسر شلخته و ترسویِ بیریخته که یهو میافتد وسط ماجرا تا زمین رو از دست یه مشت کشتیگیر فضاییِ دغلکار (دیامپی) نجات بده. میره پیش لیگ ماسِل، با اونا تمرین میکنه و اگه بتونه «آلتیمیت ماسِل» رو تو خودش بیدار کنه، عملاً میشه یه غول شکستناپذیر و همه رو له میکنه!
بعد از سه سال غیبت، ناروتو به روستای خود باز میگردد و با دوستان قدیمی خود ملاقات میکند. اما شادی این دیدار طولی نمیکشد چون گروه شرور آکاتسوکی دست به کار شده و قصد دارند نقشههای شوم خود را عملی کنند. ناروتو و همتیمیهایش باید با آنها مبارزه کنند و تواناییهای خود را نشان دهند. در این راه، ناروتو با چالشها و تصمیمات دشواری روبرو میشود که باید با آنها کنار بیاید. هدف اصلی او همچنان پیدا کردن و نجات دادن دوست قدیمیاش، ساسوکه است.
شش دانش آموز دبیرستانی عازم سفر عشق و زندگی هستن.کیوایچی و چیهارو که دوستان دوران کودکی هستند ناگهان روابط بینشون جدی تر میشه.ماکوتو اعتقاد داره که کامپیوترش میتونه تو بدست آوردن عشق بهش کمک کنه.یوشیهیکو یه بازیکن با استعداد بسکتباله که زیاد در مورد خودش مطمئن نیست.یوهی و آکی دوستان چیهارو هستند که در جستجوی راه حلی برای تنهاییشون میگردند.در این انیمه اتفاقهایی رخ خواهد داد که به اونا درسهای جدی زندگی رو یاد میده....
آساکورا يو يک شَمَن است ، بدين معنی که او ميتواند روح ها را ببيند و با آنها ارتباط برقرار کند . يـو ميکوشد تا يک شمن کينگ (شاهِ شمن) بشود که قوی ترين بين شمن هاست . کسانی که در اين راه به او کمک ميکنند ، پسری کوتاه قد که ميتواند روح ها و آمی داراموها (روح های نگهبان) رو ببيند ، روحِ سامورايی ای پير و همکار يـو هستند . هرچند ، در اين بين کسان ديگری هم به دنبال کسبِ لقب شمن کينگ اند.
سونیک و دوستانش، 7 سنگ هرج و مرج رو به دست آوردن و هنوز در حال نبرد با دکتر اِگمن هستند. اما به محض ورود به قصر اگمن، 7 سنگ به هم میپوندند و چیزی به نام کنترل هرج و مرج پدید میاد که سونیک و دوستانش رو توی خودش میبلعه و به زمان مکان دیگه ای پرتاب میکنه اونها به زمین پرتاب میشن و هر کدوم در جایی از جهان می افتند. سونیک با پسری به اسم کریستوفر آشنا میشه و سعی میکنه دوستهاش رو پیدا کنه...