داستان پیل جو، یک بیمار آلزایمر در 80 سالگی، که تمام خانواده خود را در دوران استعمار ژاپن از دست داد و انتقام تمام عمر خود را قبل از ناپدید شدن خاطراتش وقف می کند و جوانی 20 ساله که به او کمک می کند...
لی هیونگ، ترانهسرای توانمند، پس از حادثهای، به فرستادهای برای عشق تبدیل میشود و این قدرت را پیدا میکند که افراد فاقد عشق یا ناتوان در ابراز آن را به یکدیگر مرتبط سازد.
هنگ گیل دونگ دارای حافظه فوق العاده و همچنین دارای یک شخصیت منحصر به فرد است . او به عنوان یک کارآگاه خصوصی با میزان موفقیت ۱۰۰٪ کار می کند. تنها کسی که در پیدا کردن آن مشکل پیدا کرده است …
کانگ چول جونگ یک دادستان بسیار زبده است . او عادت دارد تا برای جمع اوری مدرک و شهود خود اقدام کند و به سر صحنه جرم رفته و با شاهدان عینی ملاقات کند . حال یک بار دیگر او در مورد یکی از پرونده هایش ریز بین شده و سعی دارد هر جور که شده ان را حل کند و …
وقتی جو کانگ جا متوجه میشود که دخترش توسط برخی از همکلاسیهایش اذیت میشود، تصمیم میگیرد به عنوان دانشآموز مخفی در دبیرستان ثبت نام کند تا به قلدرها درس بدهد.
بازگشت ایلجیما به عبارتی ادامه ی سریال بسیار دیدنی ایلجیما می باشد که حکایت از مردی جنگجو و البته با قلبی رئوف و مهربان دارد. ایجیما به مانند زورو مردی عدالتخواه و جنگجوست که به حمایت از مردم سطح پایین جامعه می شتابد. او که در کودکی از خانواده رها شده توسط یه زن و شوهر چینی بزرگ می شه و به کره برگردونده می شه تا پدر و مادرش را پیدا کنه … در همین حین با دال ئی آشنا می شه و برای اولین بار تو عمرش عشق را تجربه می کنه ولی دال ئی به طور ناجوانمردانه و غیر عادلانه به مرگ محکوم شده … ایلجیما تصمیم به نجات دال ئی و گرفتن انتقام اون از مقامات دولتی می گیره و …
هان جونگ هیون (Ji Jin Hee) زمانی که مشغول تحصیل در دانشکده پلیس بوده به عنوان مامور NIS (سرویس اطلاعات ملی) انتخاب می شود. او سپس با هویت مخفی روی یک پرونده فوق محرمانه کار و با چوی یون سو (Kim Hyun Joo) دیدار میکند و سپس با نام مستعار خود عاشق چوی یون سو شده و با هم ازدواج می کنند و …
شهر بوخون توسط خانواده ژانگ تحت سلطه قرار گرفته است جان جون سئو دومین پسر خانوده یانگ جان است ک بعد از فوت زن مورد علاقه ش سعی میکند حقیقت را در مورد مرگ او و یک راز از خانواده ش را اشکار کند.