فرهاد و زینب زندگی خوبی را در کنار هم دارند. قرار است که فرهاد با چند نفر از همکارش برای جلسه کاری با هواپیما به آنتالیا برود. از وقتی که با زینب ازدواج کرده است اولین بار هست که از هم جدا می مانند. در آنتالیا در اولین شب فرهاد با نازلی گول آشنا میشود. این دختر اولین عشق فرهاد است که سال ها پیش مجبور به ترک او شده بود و ...
هلیل ابراهیم که در جوانی پدرش را به خاطر خونخواهی از دست داده و به استانبول تبعید شده بود، 20 سال بعد به عنوان یک جوان خوش تیپ و قوی به زادگاهش در دریای سیاه باز می گردد. در اینجا او با یاسمین، دختر مورد علاقه اش ازدواج می کند و زندگی جدید خود را می سازد. اما اتفاقات این اجازه را نمی دهد. هلیل ابراهیم سفری انتقامجویانه را آغاز میکند و با ظاهر شدن زینپ از لتوها، زندگی او به کلی تغییر میکند.
پدر دردمند سلیم که دخترش کشته شد، برای روشن شدن این حادثه که عاملان آن پیدا نشد، تحقیقات خود را انجام می دهد و در پخش زنده از متهمان سوال می کند و تصمیم گیری را به مخاطب واگذار می کند.
به سرنوشتت لبخند بزن داستان زندگی دو دختر جوان که در پرورشگاه بزرگ شدن رو نقل میکنه. ادا و یارن که در یک پرورشگاه در بورسا بزرگ شدن، همدیگه رو خواهر هم دونستن. یارن دوست داره کنکور بده و از پزشکی قبول بشه ولی ادا حتی دبیرستان رو هم نیمه تموم رها کرد. این دو دختر جوون که 18 ساله شدن و به سن قانونی رسیدن، میخوان برای خودشون یه زندگی بسازن. ادا و یارن یه روز به یه پارتی خونگی میرن و اون پارتی زندگی جفتشونو بشکل غم باری تغییر میده…
این سریال ورژن ترکی سریال Doctor Foster است. آسیه یک دکتر موفق است و همسرش ولکان یک همسر و پدر فوق العاده است. او، همسر و پسرش یک خانواده ی کوچک و شاد بودن تا این که آسیه روی شال ولکان یک تار موی زرد رنگ پیدا میکنه و دنبال این میافته که ببینه این تار مو به چه کسی تعلق داره…
کنترل یکی از پردرد سر ترین محله های استانبول یعنی چوکور(گودال) در دست خانواده ی کوچوآ هست. مهم ترین قانون این خانواده اینکه اجازه به پخش م مصرف مواد مخدر نمیدن.ولی گروهی هست که روی این محله چشم دارن و میخوان این قانون (منع مخدر) رو بشکنن.که باعث میشه این نظم حاکم در محله بهم بخوره…