داستان فیلم درباره پسری به نام "ویکی" است که با پدرش و یاران او قصد ربودن طلا از گنجینه تعدادی شوالیه را دارند ولی دختری راهزن زودتر از ویکی موفق به برداشتن کلید می شود. در این هنگام ویکی نیز داخل زندان چوبی شده و با تعدادی اسکیمو که به اسارت گرفته شده اند روبرو می شود و ...
یکی پسر جوانی با موهای بلند قرمز رنگ است که به همره پدر و مادرش در دهکده کوچکی به نام فلیک زندگی میکنند. پدرش رییس و فرمانده دهکدهاست. او مانند بقیه وایکینگها نیست و بسیار خجالتی و ضعیف است. ولی به کمک هوش زیادش در وضعیتهای ناامید کننده به وایکینکهای دیگر و دوستانش کمک میکند. راهحلهای او به سن و سال او نمیخورد.
انریکو پوزو یک نویسنده ایتالیایی عجیب و غریب است که ادعا می کند مافیا را از درون می شناسد. او بر اساس این ادعاها کتابی می نویسند و با نام مستعار به یک انتشارات آلمانی می فروشد ...
مونیخ سال 1955.یک روزنامه نگاری ورزشی با “ورونیکا واس” ستاره سابق تلویزیون آشنا می شود.”واس” نزد دکتر مهربان خود “دکتر کاتز” که برای او خانه،غذا،لباس تمیز و مواد مورد علاقه اش مورفین را تهیه می کند می ماند.او که تلاش می کند به سینما بازگردد توجه روزنامه نگار را که تصور می کند چیزی در مورد دکتر او درست نیست را جلب می کند و…
فیلم چند روز آخر زندگی "الویرا" که پیش از این با نام "اروین" شناخته می شد را ، دنبال می کند . سالها قبل او به "آنتون" یکی از همکاران خود می گوید که ، او را دوست دارد اما "آنتون" در جواب می گوید : چه بد، تو یک زن نیستی !...
فیلم داستان زنی آلمانی را روایت می کند که در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم با یک سرباز ازدواج می کند.همچنین فیلم زندگی سخت مردم پس از جنگ جهانی دوم را به تصویر می کشد...