یک پیانیست مشهور، هر دو دست خود را در یک حادثه از دست می دهد. وقتی دستان جدید به او پیوند می خورند، او اطلاع ندارد آن دستها روزگاری متعلق به یک قاتل بوده اند...
سال 1830. در نمايش دكتر كاليگارى (كراوس)، خوابگردى به نام سزار (فايت) پيشگويى مىكند. از جمله در شبى كه آلن (تواردوسكى)، فرانسيس (فهئر) و جين (داگوفر) (دو دانشجو و دخترى كه هر دو دست میدارند) به ديدن نمايش آمدهاند، طالع آلن را مىبيند و پيشبينى مىكند كه او خيلى زود خواهد مرد...