زمانی که تمام دانشآموزان یک کلاس، به جز یک نفر، در یک شب و دقیقاً در یک لحظه به طرز مرموزی ناپدید میشوند، جامعه دچار پرسشهای بیشماری میشود و به دنبال یافتن دلیل این اتفاق عجیب است.
کرگ، پدری که در حومه شهر زندگی میکند، به شدت شیفته همسایه جدید و بسیار کاریزماتیکش میشود. کوششهای او برای یافتن یک دوست مرد در این سن و سال، به گونهای پیش میرود که خطر نابودی زندگی هر دویشان را در پی دارد.
لوسي و جين از همان كودكي صميميترين دوستان هم بودهاند. اما زماني كه لوسي در سفري شخصي قدم ميگذارد، با چالشي در دوستي خود و درك خويش روبرو ميشود، راهي كه شايد به طور كامل براي آن آماده نباشد.
یک عکاس انساندوست و مبارز فقط میخواهد وقتی همسرش خارج از شهر است تلویزیون تماشا کند و آب نبات بخورد، اما وقتی یک دوست قدیمی ناامید دوباره ظاهر میشود، نقشههایش نقش بر آب میشود و عواقب ترسناکی به همراه دارد...
یک کمدی سیاه دربارهٔ تنها زن کارمند انبار یک کارخانهٔ سوسیس، که ارتباطی غیرمنتظره با یک غریبه، زندگی آنها را زیر و رو میکند و آنها را برای همیشه تغییر میدهد...
امروز آخرین روز زنده ماندن جیمی است. آلزایمر او در حال بدتر شدن است، بنابراین او تصمیم گرفته است که مانند زندگی خود بمیرد - با نیت، شوخ طبعی و ذوق. جیمی در آخرین روز زندگیاش بر روی زمین با یک نویسنده آشنا می شود که ...
داستان فیلم از جایی شروع می شود که سر و کله سینتیا و مری پیدا می شود تا ارث و میراث به جا مانده برای سینتیا از پدربزرگ مرحومش را با خود ببرند. تنها چیزی که او به ارث برده است، یک شمشیر باستانی است که پدربزرگش معتقد بود یک مدرک است. این شمشیر مدرک اثبات این است که جنوب در جنگ داخلی پیروز شده است…
این داستان، زندگی یک خانواده مسلمان آمریکایی را در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی دنبال میکند که باید یاد بگیرند چگونه در موقعیتهای مختلف، لحن و رفتار خود را تغییر دهند تا بتوانند با شرایط گوناگون کنار بیایند.