تَنوی راینا، که زنی مبتلا به اوتیسم است، متوجه میشود پدر فقیدش که در ارتش هند خدمت میکرده، رؤیایی داشته است؛ او میخواسته پرچم را در یخچال طبیعی سیاچن برافراشته کند. با وجود محدودیتهایی که برای افراد دارای اوتیسم در خدمات نظامی وجود دارد، تَنوی تصمیم میگیرد این مأموریت را به سرانجام برساند.
پاسبان سیوا مامور می شود تا یک شاهد را از بازداشتگاه پلیس تا دادگاه اسکورت کند. در یک چرخش ، سیوا متوجه می شود که کل اداره پلیس میخواهند شاهد بمیرد و ...
روجا فردی است که در یک روستا زندگی می کند. وی پس از مدتی تصمیم به ازدواجی جنجالی می گیرد اما شبه نظامیان آن شهر خواهر او را ربوده و به مکانی نامعلوم می برند...
یک یتیم به نام سوریا که در یک محله فقیرنشین بزرگ شده با یک رئیس باند جنایی خوب به نام دواراج دوست میشود و برای او کار میکند. وجود آنها زمانی تهدید میشود که یک کلکتور منطقهای جدید و صادق میآید.