مراسم هال اف فیم WWE که هرساله شب قبل از رسلمنیا برگزار میشود افرادی را به عنوان هال اف فیم این کمپانی برمیگزیند و آنها را به تالار افتخارات کمپانی اضافه میکنند.
مائوریتزیو کاتلان، هنرمند معاصر ایتالیایی کار خود را با آثار بازیگوش و خرابکارانه ساخته است. این یک مرور گذشته در گوگنهایم در سال 2011 بود که سرانجام جایگاه او را در کانون هنر معاصر محکم کرد...
در یک جزیره کوچک عجیب و غریب یک طوطی به نام (Tuesday) به همراه دوستانش زندگی می کند٬ Tuesday همیشه در فکر کند و کاو کردن و دیدن زیبایی های این جهان می باشد٬ بعد از این که آن ها با یک طوفان سهمگین مواجه می شوند موجود عجیبی را پیدا می کنند.شخصی به نام رابینسون کروسو(Robinson Crusoe) ٬ در ادامه طوطی متوجه می شود که رابینسون به دنبال سفر به جزیره های ناشناخته می باشد دقیقا همان چیزی که Tuesday به دنبال آن هست. رابینسون که از این جزیره به وجد آمده تصمیم به بررسی جزیره می گیرد و در نهایت متوجه می شود که طوطی و دیگر حیوانات در جزیره همانند انسان ها با هم همکاری می کنند و همین علت اصلی زنده ماندن آن ها می باشد و …
باشگاه نمایشی مودوچی، یک دبیرستان پسرانه، از شیران، دبیرستان دخترانه دعوت می کند تا اردوی مشترک تمرینی را آغاز کند، اما یک سری اتفاقات ترسناک برای اعضای باشگاه رخ می دهد...
Banksy با امضا هنر خیابانی خود و گمنامی شگفتانگیز او، به یک نماد فرهنگی تبدیل شده است. آثار او به زحمت با جزئیات نقاشی میشود و اغلب دارای معنایی تلخ و گوشه دار هستند. این گرفیتیها معمولا یک شبه خلق میشوند و کنار دیوار یک ساختمان به یک بوم بسیار عالی برای پیامهای شخصی، سیاسی و اجتماعی تبدیل میشود. مستند جدید HBO با عنوان “Banksy Does New York” نگاهی از نزدیک، بر اقامت یک ماهه این هنرمند در اکتبر گذشته در شهر نیویورک را ارائه میدهد. همچنین این مستند تصاویری از آثار بنکسی را که به نمایش گذاشته شده است را به تصویر می کشد.
از سال 1912، ورزش بسیبال بر اساس فن و سرعت بوده است. ورزشی که به لطف سرعتی بودنش، شناخت بیشتری از مهارت های انسان را به نمایش میگذارد. این مستند نشان میدهد چگونه بازی ای در این سطح و مهارت، انسان را مجبور میکند غیرقابل کنترل ها را، کنترل کند.
این مستند قدرتِ بی حد و مرز ذهن انسان را به تصویر می کشد ،مغزِ دختری 34 ساله بعد از یک سکته دچار یک سری تغییراته عجیبی می شود که زندگی او برای همیشه تغییر کند ...
داستان فیلم در مورد قبیله ای است دورافتاده در اقیانوس آرام که طبیعت فعالی مثل باران های زیاد و آتش فشان های متعدد دارد. فردی از این قبیله عاشق دختری شده و پس از جنگ بین قبیله ها از آنجا فرار می کند...
در دنیایی که تاریخ آن کمی با دنیای ما متفاوت است، انیمه K داستان پسر جوانی را روایت میکند که زندگیاش در جنگ روانی بین هفت پادشاه گرفتار میشود. یاساری ایزانا، که با نام شیرو نیز شناخته میشود، به دلیل جنایتی که هیچ خاطرهای از ارتکاب آن ندارد، تحت تعقیب است. او توسط دو گروه هومورا و سپتر 4 تعقیب میشود. در حالی که شیرو در حال فرار است، کورو یاتگامی به او کمک میکند. این ملاقات سرنوشتساز زندگی شیرو را برای همیشه تغییر میدهد.
داستان در مدرسه شینجیگامی اتفاق میافتد و دربارهٔ همکاری بین استادان سلاح و سلاحهای انسانی است. استادان سلاح برای تبدیل شدن به مرگکش باید روحهای 99 انسان شرور و 1 جادوگر را جمعآوری کنند.
مرد سالخورده و ثروتمندی که در کره شمالی به دنیا آمده و در کره جنوبی ثروتی بالغ بر 100 میلیون دلار به دست آورده است، متوجه می شود که وقت زیادی برایش باقی نمانده است. او به طور اتفاقی متوجه می شود که پسری دارد که از وجود او بی خبر بوده است. پیرمرد با تمام وجود سعی می کند پسرش را پیدا کند، اما متوجه می شود که او فوت کرده است. با این حال، پیرمرد به زودی متوجه می شود که پسرش یک دختر دارد که او نیز از کره شمالی فرار کرده و اکنون در کره جنوبی زندگی می کند. اکنون پیرمرد به دنبال آن است که مکان او را پیدا کند تا بتواند ثروت خود را به او به ارث بگذارد.
کانگ کی تان (Kang Ji hwan) تک پسر و تنها وارث شغل خانوادگی خود است. در اقدامی خانواده ی او به قتل میرسن و فقط او جان سالم به در میبره. اون بینایی شو از دست میده و طی اتفاقی، حس شنواییش فراتر از یه انسان عادی قوی میشه. در این میان، اون توسط خاله ی خودش تهدید به مرگ میشه و باید قبل از روز تولدش…
یک دامپزشک روانی و یک کارآگاه برای کشف پروندههای شهری کوچک به نیروهایشان میپیوندند - اما مهارتهای آنها زمانی آزمایش میشود که راز قاتل زنجیرهای را کشف کنند.
تناسخ در دنیایی دیگر با وعده یک قدرت "فریبنده" یک چیز است... اما اینکه در کودکی دوباره به دنیا بیایید و بعد از اینکه والدین سلطنتی تان فکر می کنند شما ناتوان هستید مرده را ترک کنید؟ این کاملاً یک چیز دیگر است! اکنون راینهارت تازه متولد شده - یا هارت به دوستان جدیدش - باید راه خود را در دنیای خطرناکی بیابد... اما خوشبختانه او جادویی دارد که به معنای واقعی کلمه از نمودارها خارج شده است!
آینده اینجاست و گونه جدیدی در میان مردم زندگی می کند: انسان نماها. این موجودات روباتیک مانند انسان بسیار حساس هستند و از بیماری های منحصر به فردی رنج می برند. خوشبختانه، دکتر هیکارو سودو می تواند کمک کند. او قول میدهد که انساننماها را حتی با وسایلی که ممکن است غیرقانونی تلقی شوند، درمان کند و باعث شود زندگی دوگانهای داشته باشد. اما زمانی که بیماری های عجیب به دلیل این همزیستی پدیدار می شوند، خطوط اخلاقی تار می شود.
در گذشته دور، هیولاها به برخی از مقامات منتخب توانایی کنترل پنج عنصر را می دادند. اما برای این کار، باید از کوه های مه آلود خطرناک عبور می کردند. این داستان ماجراجویی یکی از این مقامات منتخب را دنبال می کند که در تلاش است این توانایی را به دست آورد.
مستندی درباره باشگاه فوتبال نیوکاسل یونایتد یکی از سنتیترین باشگاههای فوتبال سطح بالای انگلستان که به داشتن یکی از بهترین فضاهای استادیوم در این کشور معروف است.
پادشاه جانوران و شیاطین مرتباً قربانی های زن را برای خوردن می پذیرد تا تسلط مردم خود را بر نژاد بشر تثبیت کند. با این حال، برای قربانی نود و نهم، دختر انسانی که به پایتخت، ساریفی آورده شد، پادشاه هیولا را مجذوب خود می کند. در واقع، او نه از او و نه از هیچ جانور دیگری نمی ترسد و حتی بدون التماس و گریه مرگ او را می پذیرد، زیرا در صورت آزادی نه خانه دارد و نه خانواده ای که به آنجا برگردد. پادشاه او را جذاب می یابد و به او اجازه می دهد با وجود انسان بودن، به عنوان همسرش در کنار او بماند. این داستان چگونگی تبدیل شدن ساریفی به ملکه شیاطین و جانوران است.
در گرنبل کینگدام، یه شهربازی متروکه، شیکی تمام عمر خودشو لا به لای دستگاه ها سپری کرده. اما یک روز، ربکا و گربه ـش، هپی، جلوی شهربازی ظاهر میشن. این تازه واردا نمیدونن که این اولین باریه که گرنبل توی این صد سال بازدیدکننده های انسان به خودش دیده! در حالی که شیکی به دنبال پیدا کردن دوست جدیده، همسایه های سابقش منتظر یه فرصتن تا یه شورش رباتی به راه بندازن... و وقتی که اونجا برای شیکی خیلی نا امن میشه، اون باید به ربکا و گربش بپیونده و با بشقاب پرندشون به یه کهکشان بی حد و مرز فرار کنه.
این سریال سه اپیزودی به کارگردانی و نویسندگی پتریک گراهام داستان یک زندانی است که به یک مرکز دورافتاده بازجویی نظامی وارد میشود و بازی بازجویان را با افشاگری از ترسناکترین رازهایشان به هم می ریزد، ماجرایی که رگه هایی از عناصر ماوراء الطبیعی هم در خود دارد.
آیانو وارث خاندان کانناگی است. کازوما، پسر عموی آیانو، پس از شکست در مبارزه با او، از خاندان اخراج میشود. او فرار میکند و نام خانوادگی خود را تغییر میدهد. کازوما با روح باد قرارداد میبندد و به یک کاربر قدرتمند باد تبدیل میشود. چهار سال بعد، او به خاندان کانناگی بازمیگردد. قتلهای اخیر در خاندان کانناگی توسط یک کاربر باد قدرتمند انجام میشود. کازوما ادعای بیگناهی میکند، اما در حال آماده شدن برای جنگ با خاندان کانناگی است.