Joo-Young Lee

داستان درباره مربی شکست خورده ای است که به تیمی از دختران والیبالیست می پیوندد. این تیم، همواره بازنده بوده و برای حفظ بقا، تنها به یک پیروزی نیاز دارد. اگر آن ها حتی یک مسابقه را ببرند، مالک تیم از انحلال آن صرف نظر خواهد کرد.

یک کارآگاه مصمم، به دنبال یافتن حقیقت در مورد بزرگترین سازمان قاچاق مواد مخدر آسیا است. او با رئیس این سازمان که یک فرد گمنام است، کار ناتمامی دارد و به همین دلیل به جستجوی او ادامه می‌دهد...

یک زن چینی که در زندگی سرکوبگرانه شوهر کره‌ای خود گرفتار شده است، با یک دختر سبز موی مرموز به ماجراجویی هیجان‌انگیزی می‌رود و فرصتی برای رهایی و استقلال خود پیدا می‌کند...

جعبه هایی که برای افراد گذاشته می شود تا به طور ناشناس نوزادان ناخواسته خود را تحویل دهند.

یک عکس صریح با اشعه ایکس، سر و صدایی را در میان کارکنان بیمارستان برمی انگیزد که بدانند چه کسی در اتاق اشعه ایکس رابطه جنسی دارد...

داستان یک دختر جوان فراری که توسط معشوقه خود رها می شود. حال او در همان متلی که دوست پسرش او را رها کرده بود، قصد خودکشی دارد...

یک بازیکن بیس بال دبیرستانی در تلاش است تا از سد ورود به تیم بیس بال حرفه ای مردسالار عبور کند.

یک مذاکره کننده وارد بحرانی علیه گروگان گیری خون سرد می شود. او باید در طی 21 ساعت تلاش کند تا رفتار غیر معمول خود را کنار بگذارد و گروگان گیری را مجبور کند تا انگیزه هایش را نشان دهد...

داستان این فیلم درباره ی کارآگاهی است که در تلاش است تا رییس بزرگترین کارتل آسیایی را دستگیر کند و…

درام اکشن «بی‌رحم» داستان زنی را روایت می‌کند که پس از سال‌ها تحمل خشونت خانگی، تصمیم می‌گیرد عدالت را با دستان خودش اجرا کند. در مسیر انتقام، با شبکه‌ای از فساد، خیانت و رازهای پنهان روبه‌رو می‌شود که مرز میان قربانی و مجرم را در ذهن مخاطب به چالش می‌کشد. سریال با فضایی تاریک و پرتنش، به بررسی روان‌شناسی خشونت و قدرت اراده در برابر ظلم می‌پردازد.

سریال کره‌ای Aema داستانی پرکشش از پشت‌پرده‌ی صنعت سینمای دهه ۱۹۸۰ کره جنوبی را روایت می‌کند، جایی که دو زن با شخصیت‌های متضاد—یکی بازیگر تازه‌کار و دیگری ستاره‌ای در حال افول—درگیر ساخت فیلمی جنجالی و پرفروش می‌شوند. این سریال با ترکیب طنز، درام و واقعیت تاریخی، نگاهی انتقادی به نقش زنان در فضای مردسالار آن دوران دارد و نشان می‌دهد چگونه جاه‌طلبی، رقابت و آرزوهای شخصی می‌توانند مسیر زندگی افراد را در دل تحولات فرهنگی و اجتماعی شکل دهند.

هشت نفر که در یک ساختمان مرموز 8 طبقه به دام افتاده اند در یک نمایش وسوسه انگیز اما خطرناک شرکت می کنند که در آن با گذشت زمان درآمد کسب می کنند.

دو مرد جوان دوست خود را می ربایند و ده میلیارد وون به عنوان باج می خواهند.

جی نا به عنوان کارمند قراردادی در یک هتل کار می کند. به نظر می رسد که او یک زندگی عادی دارد، اما در درون، او پر از عقده حقارت است. یک روز او می شنود که خواهر بزرگترش جی هیون گم شده است. جی نا به آپارتمان رز عمارت، جایی که پدر و مادرش زندگی می کنند، می رود. در آنجا با موارد غیر منتظره ای روبرو می شود. او نمی تواند به ساکنان عمارت رز که مشکوک به نظر می رسند اعتماد کند. جی نا با کمک کارآگاه مین سو در جستجوی حقیقت ناپدید شدن خواهرش است. مین سو تنها کسی است که به جی نا اعتقاد دارد.

سوون (لی سان-کیون) دانشمند باهوش مغز، دچار یک تراژدی شخصی وحشتناک می شود. او که ناامید از کشف اتفاقی که برای خانواده‌اش افتاده است، با مردگان «همگام‌سازی مغزی» انجام می‌دهد تا به خاطرات آن‌ها برای یافتن سرنخ‌ها دسترسی پیدا کند.

در سال 2020 سو جانگ این (Lee Joo-Young) خبرنگار جوانیست که عاشق کارش است اما متوجه میشود پدرش سو کی ته (Kim Young-Cheol) که رییس جمهور کره جنوبیست قرار است به زودی بمیرد ، به طور اتفاقی و از طریق یک تماس با گذشته، او با لی جین وو (Lee Seo-Jin) در سال 2015، خبرنگاری که همیشه دنبال حقیقت است، ارتباط برقرار میکند و سعی میکنند تا با هم از مرگ سو کی ته جلوگیری کنند تا اینکه با حقیقت خطرناکی روبرو می شوند…

پارک سائه روی (پارک سئو جون)، جوانیست که در در روز اول مدرسه، همکلاسی خود جانگ گئون وون (اهن بو هیونگ) را که درحال قلدری برای دیگر دانش آموزان بود، کتک میزند. از طرفی مدیر همان مدرسه و رئیس رستورانی که پدر پارک سائه روی در آن کار میکند، پدر جانگ گئون وون است. او از پارک سائه روی میخواهد از پسرش عذرخواهی کند اما او قبول نمی کند به همین خاطر او را از مدرسه و پدرش را از رستوران اخراج می کند. کمی بعد پدر پارک سائه روی در تصادفی با جانگ گئون وون کشته می شود و پارک سائه روی نیز از روی عصبانیت جانگ گئون وون رو کتک میزند و کمی بعد دستگیر شده به زندان می افتد. بعد از آزاد شدن از زندان پارک سائه روی تصمیم میگیرد از خانواده جانگ، با راه اندازی رستوران خودش در ایتوان سئول، انتقام بگیرد …

یون جین آه یه زن مجرد سی ساله است. اون به عنوان سرپرست در یک شرکت قهوه کار می کنه.اون آدم بی خیالیه اما از درون احساس تهی بودن می کنه. سئو جون هی برادر کوچیکتر بهترین دوستش سئوکیونگ سانه. بعد از تموم کردن کارش در خارج ازکشور به کره برگشته.برای یون جین آه اگرچه اون فقط یه بچه به نظر می رسید، اما حالا براش آدم متفاوتیه.