Jung-Hee Moon

این فیلم، داستان واقعی دو بازیکن افسانه‌ای گو، چو هون هیون و شاگردش لی چانگ هو را روایت می‌کند که در آینده رقیب یکدیگر شدند.

در یک خانه‌ی قدیمی چندخانواری به نام «ویلای وون جونگ»، جو-هیون بی‌خیالانه برگه تبلیغاتی یک کلیسای فرقه‌ای را که اتفاقی گرفته بود، در صندوق پستی شین-هه می‌اندازد. شین-هه کم‌کم خود را وقف این کلیسا می‌کند و با شور و حرارت همسایه‌هایش را برای درمان پسر بیمارش به این کلیسا دعوت می‌کند.

افسر پلیس "سو اِیون" در تحقیقات شرکت می کند و به عنوان محافظ مادر یک کودک ربوده شده عمل می کند. او یک تماس تلفنی تکان دهنده دریافت می کند. در همین حال، های جین یک شخص مرموز است که از رازی پنهان در پشت پرونده ها اطلاع دارد ...

فیلم داستان مردی است که در نیروگاه هسته ای کار میکند. او در مورد شرایط نیروگاه نگران است، اما دولت به حرفش گوش نمیکند. تا اینکه یک روز بر اثر وقوع زلزله، نیروگاه دچار انفجار شده و فاجعه‌ی هسته ای به بار می آورد...

کارمندان یک خرده‌فروشی با تخفیف‌های بزرگ وقتی کارگران قراردادی به طور خلاصه اخراج می‌شوند دور هم جمع می‌شوند...

حقیقتی تکان‌دهنده برای دو خانواده‌ی متفاوت و تلاش برای نجات آن‌ها از دست کسی که هم‌اکنون در خانه‌شان زندگی می‌کند...

افسر پلیس "پارک مِن سو" ، کسی که به زندگی و شغلش بسیار وفادار بوده ، زمانی که متوجه میشود رابطه او با همسرش رو به اتمام است به بن بست میخورد و ...

دو مرد هر دو عدالت را می‌خواهند، اما روش‌های متفاوتی دارند.جانگ یک کارآگاه خشن و بی‌باک است که با خشونت با جنایتکاران برخورد می‌کند ، اوه یک دادستان است که به اهمیت شواهد و دادگاه اعتقاد دارد. آن‌ها با هم همکاری می‌کنند تا یک رئیس خلافکار و سیاسی به نام یو را به دام بیندازند، اما متوجه می‌شوند که او بسیار قدرتمند و پر نفوذ است...

پلکانی که به خوابگاه یک مدرسه شبانه روزی دورافتاده منتهی می شود معمولاً 28 پله دارد، اما هر چند وقت یکبار به نظر می رسد که 29 پله وجود دارد. وقتی کسی روی پله مرموز اضافی قدم می گذارد، وحشت شروع می شود.

 داستان فیلم در مورد فردی می باشد که یک زندگی خسته کننده داردتا اینکه یا اینکه ....

مجموعه‌ای از سه فیلم کوتاه ترسناک است که توسط کارگردانان مختلف آسیایی ساخته شده‌اند. این فیلم‌ها داستان‌هایی در مورد چالش‌های نجات زمین، تحقیقات مخفی و روابط برادران مجرم را روایت می‌کنند....

ر شهر بندری ایچئون، پنج دوست زن در تلاش هستند تا پس از پایان دبیرستان برای خود زندگی کنند...

در یک شب طوفانی یک دختر جوان که شاهد یک جنایت بوده در جزیره ناپدید می شود و تنها کفش هایش در لبه یک پرتگاه به همراه یک نامه در خانه اش پیدا میشود ، به دلیل شرایط بد آب و هوا و پیدا نشدن جسد، پرونده نمیتواند مختومه شود و برای راحتی آن را خودکشی اعلام میکنند. تا اینکه کاراگاه هیون سو (Kim Hye-Soo) برای تحقیق در مورد مرگ مرموز این دختر راهی جزیره می شود…

هشت نفر که در یک ساختمان مرموز 8 طبقه به دام افتاده اند در یک نمایش وسوسه انگیز اما خطرناک شرکت می کنند که در آن با گذشت زمان درآمد کسب می کنند.

داستان این مجموعه مربوطه به سومین ملکه عصر گوریوست که بر علیه مردم تانگیوسیک از مانچوریا می جنگد تا بتونند سرزمینهای قدیم خود را احیا کند. بانو سانگدوک (چا شیرا) در جوانی بیوه شاه می شود و بعد از مرگ شوهرش، برادر سانگدوک به سلطنت می نشنید. این اتفاق مصادف با زمانی است که دشمنی گوریو و گوگوریو بیشتر شده و تلاش های سانگدوک برای بیرون کردن دشمنان از مناطق شمالی کشور، منجر به تهدید وی از جانب شاه (برادرش) می شود. شاه برای تحت فشار قرار دادن سانگدوک، تنها فرزند پسری او را نزد خود نگه می دارد و دیدار مادر و فرزند را قدغن میکند… بعد از مدتی شاه که فرزند پسری ندارد و مجبور شده خواهرزاده خود را به عنوان ولیعهد انتخاب کند

در سال 2020 سو جانگ این (Lee Joo-Young) خبرنگار جوانیست که عاشق کارش است اما متوجه میشود پدرش سو کی ته (Kim Young-Cheol) که رییس جمهور کره جنوبیست قرار است به زودی بمیرد ، به طور اتفاقی و از طریق یک تماس با گذشته، او با لی جین وو (Lee Seo-Jin) در سال 2015، خبرنگاری که همیشه دنبال حقیقت است، ارتباط برقرار میکند و سعی میکنند تا با هم از مرگ سو کی ته جلوگیری کنند تا اینکه با حقیقت خطرناکی روبرو می شوند…

دونگ جین (Jang Dong-Yoon) افسر نخبه ایست که تنها یک ماه به ترخیص او از منطقه نظامی مانده است. او به بخش جستجو در منطقه ای غیرنظامی فرستاده می شود و در آنجا با …

یو ایون هو با بازی سون یه جین و لی دونگ جین با بازی کام وو سونگ زن و شوهری هستند که از هم طلاق گرفتند و جدا زندگی می کنند ولی بدلایل مختلف مثل رفتن به مراسم سالگرد ازدواج در هتلی مخصوص و … بارها و بارها همدیگر رو ملاقات می کنند لی دونگ جین قصد داره که دختر دیگری رو ملاقات کنه و تجربه جدیدی رو شروع کنه.آیا عشق اونقدر قوی هست و باعث می شه این زن و شوهر دوباره به هم برگردند.

بار سنگاب ، مکانیست که فقط شب ها اداره میشود و صاحب آن ، وول جو (Hwang Jung-Eum) زنیست که در کنار مشتریان میماند و سعی میکند زخم و دردهایشان را بهبود ببخشد چرا که مشتریان آنجا مردم عادی هستند که در حادثه ای کشته شده اند ، سنگاب مکانیست برای آرامش مردگان !

موک هه وون (Park Min-Young) دختری خوب با شخصیت معمولیست که از دوران کودکی به ویولون علاقه داشت و آموزش آن را فرا گرفت ، زندگی اجتماعی او در بزرگسالی با ویولون آغاز شد اما بخاطر ضربه های عاطفی که از اطرافیان خود دید نسبت به دیگران سرد و بی اعتماد شد. او که زندگی در سئول برایش سخت و طاقت فرسا شده تصمیم میگیرد به زادگاه خود در Bookhyun Village برگردد ، در آنجا با یون سوپ (Seo Kang-Joon) آشنا می شود مردی که در یک کتابفروشی کار میکند و زندگی کاملا ساده و روزمره او توجه هه وون را جلب میکند…