فیلم داستان مردی است که در نیروگاه هسته ای کار میکند. او در مورد شرایط نیروگاه نگران است، اما دولت به حرفش گوش نمیکند. تا اینکه یک روز بر اثر وقوع زلزله، نیروگاه دچار انفجار شده و فاجعهی هسته ای به بار می آورد...
دو برادر در یک پرورشگاه از هم جدا شدند. سالها بعد ، آنها دوباره با هم ملاقات می کنند و سعی می کنند مادرشان را پیدا کنند. ولی آنچه واقعاً آن ها را آزار می دهد یکی موبد بودایی است و دیگری کشیش مسیحی...
یک قاتل زنجیره ای به نام لی دوو سوک پس از گذراندن مدت حبس خود (۱۵ سال) به انتشار کتابی میپردازد به نام “من قاتل هستم” که فروش بسیار بالایی پیدا میکند . در این کتاب داستان ها و حوادت مربوط به قتل های گذشته این شخص روایت میشود …
داستان این فیلم در مورد دختری 29 ساله خلاق و مهربان به نام "Aeja" میباشد ، بعد از اینکه با دوست پسرش به هم می زند ، نزده مادرش بر میگردد ، که بعد ها متوجه میشود دچار بیماری شده است...
قصه ی یک پادشاه و خانوادهاش که برای حفظ امپراتوری تلاش میکنند را بازگو میکند و مضمون آن هم به احقاق حق و عدم تغییر سرنوشت ازلی انسانها برمیگردد. امپراتور پدر میخواهد برای “لی هون” ولیعهد خود همسر انتخاب کند. لی هون، عاشق دختری به نام “یئون وو” میشود و از پدرش میخواهد که آنها را به ازدواج هم در آورد. “یئون وو” که دختری اشراف زاده هست همسر ولیعهد میشود و همه از هوش و درایت او تعجب میکنند. ملکه مادر و دیگر وزیرها که از انتخاب او برای همسری ولیعهد ناراضی هستند برای او تلهای میگذارند که “یئون وون” محکوم به مرگ میشود…