ماکس و تریز، زن و شوهری هستند که به منزل جدید خود آمده اند. در همسایگی آنها ، خانواده های مهربان و در عین حال جالبی وجود دارند. این همسایه ها به تدریج چهره واقعی خود را نشان می دهند ..
آیا چشمان ما همه آنچه در این دنیا وجود دارد را درک می کند؟ گاهی اوقات به نظر می رسد دوربین بیشتر از آنچه با چشم غیرمسلح می بینیم می گیرد. در سری «PSC»، تیمی از شکارچیان ارواح، فیلمهای ماوراء الطبیعه معتبر گرفته شده در فیلمهای خانگی و دوربینهای نظارتی در سراسر ژاپن را تجزیه و تحلیل میکنند. ..
فیلم اصلی از دومین رژه روز آزادی خیابان کریستوفر نیویورک در سال 1971 با روایت خارج از صفحه نمایش که حدوداً چهل پس از این واقعیت ضبط شده است، همراه است، که اغلب هم به روز مورد بحث و هم به پیشرفت سال ها برای جنبش حقوق LGBTQ منعکس می شود.
رابطه پیچیده و پرشوری که آمریکاییها با سگهایشان دارند. از زوجی در فلوریدا که صدها هزار دلار برای شبیهسازی سگ محبوبشان خرج میکنند، تا امدادگرانی که در پناهگاههای روستایی تنسی و آلاباما برای سگهای رهاشده خانه پیدا میکنند، جایی که هر سال صدها هزار سگ (بسیاری با استفاده از اتاقکهای گاز) معدوم میشوند. نگاهی به اینکه برخی دوستداران سگ تا چه حد پیش میروند برای...
هنگامی که یک بازیگر مبارز نیویورکی در کلاهبرداری مستقر در آفریقای جنوبی همه چیز را از دست می دهد ، دو بهترین دوست او را با کمک یک محلی خوش صحبت او را به کیپ تاون می برند تا کلاهبردار را پیدا کند. جستجو به خوبی آغاز می شود ، اما به زودی چرخش تاریکی پیدا می کند...
هنگامی که دولت آفریقای جنوبی قول می دهد \"زاغه نشینی را از بین ببرد\" و شروع به بیرون راندن ساکنان کلبه های خارج از شهر می کند، سه دوست که در زاغه های بزرگ دوربان زندگی می کنند از دستور سرپیچی می کنند...
نوازنده پل سیمون به آفریقای جنوبی برای کنسرت تجدید دیدار با جشن بیست و پنجمین سالگرد آلبوم برجسته خود ، "Graceland" ، که در آن بسیاری از نوازندگان آفریقایی حضور داشتند ، باز می گردد...
یک تریلر جنایی که گذشتهی تاریک یک متخصص زن برجستهی پزشکی قانونی را به تصویر میکشد — زنی که با اختلال شخصیت ضداجتماعی دست و پنجه نرم میکند و اکنون سایهی پدرِ مقتولش، حیثیت و جان او را تهدید میکند.
داستان دربارهی چهار زن خانهدار است که زیر بار کارهای روزمره خانه از پا درآمدهاند، توسط اطرافیان نادیده گرفته میشوند و گاهی مجبورند بهخاطر خانوادهشان رؤیاهای خود را کنار بگذارند. آنها با گوش دادن به روایتهای قربانیانی که از نگاهها پنهان ماندهاند و دنبال کردن سرنخها در زندگی روزمرهشان، پروندههایی را حل میکنند.
داستان این سریال در مورد جوانی به نام "جاش" می باشد که زندگی بسیار خسته کننده ای دارد و زمانی که کار نمی کند، زمان زیادی را صرف بازی های ویدئویی می کند. زمانی که تمام دنیا در یک بازی کم آورنده اند و فکر می کنند قابل شکست دادن نیست، او این بازی را شکست می دهد و در آن پیروز می شود. پس از شکست این بازی، افرادی مرموز از آینده ظاهر می شوند. آن ها باعث شده اند تا دنیا را خطری بزرگ تهدید کند و تنها کسی که آن را می تواند نجات دهد، "جاش" است. "جاش" با استفاده از سفر در زمان، تیمی حرفه ای برای نجات زمین آماده می کند و داستان سریال آغاز می شود...
داستان سریال از قرار كليد و اتاقي سحر آمیز است که توسط آن می توان به نقاط مختلف جهان رفت . اجسام داخل این اتاق هر کدام قدرتی را به انسان می دهد و افرادی برای بدست آوردن آن به جان یکدیگر افتاده اند . در این میان افرادی نیز بر این باورند که این وسایل راهی برای ارتباط با خداست . یک کار آگاه پلیس نیز دختر خود را در این اتاق گم می کند و ادامه سریال در مورد پیدا كردن این دختر توسط پدرش و در گیری او با افرادی است که سعی در گرفتن کلید از او و به دست آوردن قدرتها را دارند.
Code of a Killer داستان واقعی فوق العاده ای از کشف آلک جفریز از انگشت نگاری DNA و اولین استفاده از آن توسط کارآگاه ارشد دیوید بیکر در حل پرونده ی دو قتل است و داستان درام سریال در مورد نحوه علوم جفریز و چشم انداز تحقیقی بیکر است که بزرگترین جهش در تاریخ تحقیقات جنایی را ایجاد کردند...
در یک کهکشان دور ، کودکی وجود دارد که توانایی ذاتی در تمرین تکنیک های داخلی را ندارد. بنابراین ، برای جلب احترام پدرش ، او تصمیم گرفت که راه دشوارتر و دردناک تری را برای تمرین فنون خارجی دنبال کند. هرچه زمان می گذرد ، او بزرگ می شود ، اما آنچه واقعاً زندگی او را تغییر می دهد سنگ مرموز بلورین شهاب سنگی است - Meteoric Tear. این سنگ بدون آنکه متوجه شود با بدن جوانان جوش خورد و به نظر می رسید که در نتیجه دچار تحول شدیدی شده است. بعد از آن همه چیز تغییر کرد. سرانجام پدرش فهمید پسری که واقعاً زیاد به او توجه نکرده است توانایی شگفت انگیزی دارد. و خیلی بیشتر در راه است.
پنج زوج قدیمی که قبلاً عاشق هم بودن، یه ماه تو یه هتل لوکس با هم زندگی میکنن. این مستند عاشقانه، واقعی و پختهست و نشون میده که بین دیدار دوباره یا عشق جدید کدومو انتخاب میکنن.
جوونا تو سیگنال هاوس (Signal House) جمع میشن تا سَمهای عاشقانه رو تجربه کنن و سیگنالهای قلبی (Heart Signal) یواشکی رد و بدل کنن! شش عاشقپیشه با کلی تجربه، دنبال پیدا کردن خط عشقی و سیگنالهای مخفیان. یه معمای عاشقانه پرهیجان که بدون حرف زدن، عشقو نشون میده!
بریل گاردنانت (Beryl Gardenant)، شمشیرزن میانسالیه که تو یه منطقه خلوت آموزشگاه شمشیرزنی داره و زندگی سادهای رو میگذرونه. یهو آلوشیا (Allucia)، شاگرد قدیمیش که حالا فرمانده شوالیههای سلطنتیه، سر و کلهاش پیدا میشه! زندگی بریل قراره یه دفعه عوض بشه! از زندگی شهری بگیر تا شاگردای قدیمی، دوستای جدید و دشمنای قوی. همهچیز براش یه کم زیاده. ولی با سالها تمرین، مهارتهای خفنی داره و بهش میگن «استاد شمشیرزن دورافتاده».
آزوزا آیزاوا، یه زن حقوق بگیر، خیلی ناگهانی و بر اثر کار زیاد می میره و خودشو در برابر فرشته ای میبینه که بهش اجازه میده تا توی دنیایی جدید و بعنوان یه ساحره ی فنا ناپذیر زندگی کنه، جایی که هر روزشو بخاطر پول و در عوض یه مسافرت ابدی، با کشتن هیولاهای اسلایمی سپری میکنه.ولی همون یذره تجربه ای هم که از کشتن اسلایم ها بدست آورده بعد از صدها سال روی هم جمع میشن و خیلی تصادفی میفهمه که سطحش به حداکثر خودش رسیده... با ترس از اینکه توانایی های بیش از حدش روی کارش تاثیر بذاره و به اون زندگی پر از فشار قبلی برش گردونه، تصمیم میگیره قدرتشو مخفی کنه تا همین زندگی آروم خودشو حفظ کنه. علیرغم تلاش های اون...
وقتی استوریبردهای چیکا هنرمند مشتاق مانگا رد میشود، او میزش را برای یک ماجراجویی رها میکند! او که با یک نظرسنجی عجیب و غریب در رسانه های اجتماعی مسلح شده است، سفری خود به خود را در مقصدهای تصادفی جمع آوری شده آغاز می کند. چیکا از اتفاقات خندهدار تا برخوردهای دلانگیز، الهامبخش، دوستی و خودش را کشف میکند، یک توقف غیرقابل پیشبینی در یک زمان.
پس از اینکه یک زندگی صادقانه به او خیانت کرد، لیام دوباره در یک امپراتوری بین ستارهای بزرگ متولد شد با یک هدف: بدترین ارباب کهکشان باشید. اما مهم نیست که او چقدر تلاش می کند تا یک ظالم باشد، نقشه های "شیطانی" او همچنان به صلح، رفاه و طرفداران ستایش می کنند. هرج و مرج کهکشانی، سحر و جادو و مکانیزم در این داستان خنده دار اشتباه ساخته شده از یک شرور است که نمی تواند جز تحت تاثیر قرار دادن او، منتظر باشد.
به شهر Maebashi، استان Gunma خوش آمدید. برای دانش آموز سال اول دبیرستان یوینا آکاگی، زندگی میانسالی او در لحظه ای که قورباغه ای مرموز به نام کروپ ظاهر می شود و از او می پرسد: "چرا جادوگر نمی شوی؟" در کنار آزو نیساتو، کیوکا کیتاهارا، چوکو میتسوماتا و مای کامییزومی، یوینا و دوستانش هیجان زده هستند تا رویاهای مردم را به عنوان جادوگران میباشی محقق کنند.