در نخستین دیدار گروه E یورو 2024، رومانی با درخشش نیکولائه استانچیو و رازوان مارین که هر دو گلهایی زیبا و تماشایی به ثمر رساندند، به برتری قاطع مقابل اوکراین دست یافت.
فرزندان آخرین بازماندگان کشتی بردگان آمریکایی (کاجو لوئیس و گومپا لی)، با راهنمایی تارا رابرتس (کاوشگر نشنال جئوگرافیک)، سفری را برای تحقق آرزوی اجدادشان و بازگشت به سرزمین مادری آغاز میکنند.
فرماندهی فضایی، حماسهای فضایی با حضور ستارگان نامداری همچون اتان مکدوال، داگ جونز، رابرت پیکاردو، میرا فورلان، بروس باکسلایتنر و بیل مامی، تصویری امیدوارکننده از آینده را به تصویر میکشد.
صربستان در شانزدهم ژوئن به مصاف یکی از مدعیان قهرمانی، انگلیس، میرود. انگلیس با قرار گرفتن در صدر گروه C مرحله مقدماتی، جواز حضور در این رقابتها را کسب کرد، در حالی که صربستان به عنوان تیم دوم گروه G به یورو 2024 راه یافت.
در نخستین دیدار گروه C، تیمهای اسلوونی و دانمارک به مصاف هم میروند. دانمارک به عنوان قهرمان گروه H و اسلوونی به عنوان نایب قهرمان این گروه، جواز حضور در یورو 2024 را کسب کردهاند.
لهستان با گذر از مرحله پلیآف و هلند به طور مستقیم به یورو 2024 راه یافتند. این دو تیم در هامبورگ به مصاف هم خواهند رفت. قابل ذکر است که لهستانیها از سال 1979 تاکنون در 12 بازی متوالی نتوانستهاند هلند را شکست دهند.
UFC در ABC: ویتاکر در مقابل آلیسکروف (همچنین به عنوان UFC در ABC 6 شناخته میشود) یک رویداد هنرهای رزمی ترکیبی بود که توسط UFC در تاریخ 22 ژوئن 2024 در ورزشگاه کینگدام در ریاض، عربستان سعودی برگزار شد.
گروه B را میتوان به درستی "گروه مرگ" برای آلبانیاییها نامید، چرا که احتمالاً در انتهای این گروه قرار خواهند گرفت. اما برای ایتالیا حائز اهمیت است که در دور رفت اشتباهی مرتکب نشود و سه امتیاز را به اندوخته خود اضافه کند.
اسپانیا و کرواسی در نخستین بازی گروه B یورو 2024 در ورزشگاه اصلی آلمان به مصاف هم میروند. اسپانیا در حالی که در مرحله مقدماتی مقابل اسکاتلند شکست خورده بود، هفت بازی دیگر را با پیروزی پشت سر گذاشت. کرواسی نیز با وجود چالشهایی، به این مرحله راه یافته است.
مجارستان و سوئیس در 15 ژوئن در مرحله گروهی یورو 2024 به مصاف هم میروند. هر دو تیم باید بدون اشتباه بازی کنند، چرا که در گروهی قرار گرفتهاند که میزبان تورنمنت نیز در آن حضور دارد.
مسابقه قهرمانی WWE (تسلیم شدن): کدی رودز در برابر ای جی استایلز.مسابقه قهرمانی سنگین وزن جهان: دیمین پریست در برابر درو مکینتایر.مسابقه قهرمانی بین قاره ای: سامی زین در برابر چاد گیبل.مسابقه قهرمانی زنان: بِیلی در برابر پایپر نیون.
در نخستین دیدار، آلمان میزبان اسکاتلند خواهد بود. تیم میزبان در میان سه مدعی اصلی قهرمانی این رقابتها قرار دارد و بریتانیاییها در آرزوی نخستین صعود به مرحله حذفی در تاریخ مسابقات قارهای هستند.
این مستند به بررسی تاریخچه و تحول «نمایش بهترین درگ لسآنجلس» میپردازد. این رویداد خیریه که در سال ۱۹۹۰ به سادگی و به صورت تقلیدی طنزآمیز شروع شد، به مرور زمان به بزرگترین و طولانیترین برنامه جمعآوری کمک مالی برای بیماران HIV/ایدز تبدیل شد. این نمایش با حضور افراد مشهور، میلیونها دلار برای کمک به این بیماران جمعآوری کرده و به روایتگر طنزآمیز و عاطفی از زندگی و فعالیتهای جامعه کوییر از دهه ۹۰ میلادی تا امروز میپردازد.
زن جوانی که عطش انتقام در وجودش شعلهور است، برای رسیدن به هدف خود، در یک کلیسای بزرگ به عنوان کارآموز مشغول به کار میشود. او قصد دارد پرده از رازهای تاریک کشیش فاسد این کلیسا بردارد و او را رسوا کند.
اتحادیه دفاع از زمین پس از بیست سال جنگ با هیولاهای حشرهای، اکنون با یک تهدید دوگانه روبرو است. فرمانده جین شانیا علاوه بر مقابله با هیولاها، باید به دنبال یک دشمن مرموز و ناشناخته نیز باشد که در سایهها پنهان شده است.
داستان نوجوانی به اسم Teito است که اتفاقات وحشتناکی برایش رخ داده و او دچار فراموشی شده است . Teito که به فراموشی دچار است اغلب رویاهای ترسناکی می بیند . شروع داستان انیمیشن سریالی ۰۷Ghost شبح ۰۷ تقریبا از شب قبل از امتحانات فارغ التحصیلی Teito می باشد ، او و تنها دوستش ، Mikage ، با هم قرار می گذارند تا هیچ وقت همدیگرو رها نکنند و همیشه با هم باشند . در ادامه انیمیشن سریالی در روز بعد موقعی که مردم داشتن در مورد Teito صحبت می کردن ، ناگهان صدای آشنایی به گوشش رسید و او را به سمت خودش کشید . صدا برای او خیلی آشنا بود ، بعد گذشت مدتی زمان کوتاهی ناگهان متوجه چیز عجیبی می شود ، این صدا را کاملا می شناسد و قبلا شنیده است . آری این همان صدایی بود که در کابوسهای شبانه و وحشتناک او ، اقدام به کشتن مرد رویاهایش ، یعنی پدر او ، کرده است . اما این صدا آشنا مال چه کسی است ؟ تیتو به دنبال صدا می رود او متوجه می شود که این صدا متعلق به رئیس ستاد Ayanami ، که نامش Zaiphon است ، می باشد . او تصمیم می گیرد که به آنها حمله کند و انتقام پدرش را بگیرد ولی متاسفانه به دست یکی از نیروهای زیر دست Zaiphon اسیر می شود به زندان فرستاده می شود . دوست او ، Mikage ، که می بیند از اسیر شدن او باخبر می شود ، برای نجات او اقدام می کند و با مقابله با نیروهای Ayanami موفق می شود تا او را از زندان فراری دهد ، ولی در نهایت دوباره به محاصره این نیرو ها در می آیند و تیتو برای فرار دوست خود را به ظاهر گروگان می گیرد.
این مستند شامل صحنه هایی از جنگ جهانی دوم است که تا بحال توسط هیچ مؤسسه یا اورگانی توزیع و پخش نشده است و پس از سال ها بالاخره شورای امنیت جهانی مجوزی برای انتشار این مستند ارائه کرد. این مجموعه شامل ۶ قسمت از ۶ موضوع مختلف جنگ جهانی دوم می باشد که در هر قسمت هرکدام به طور کامل مورد بررسی قرار می گیرد...
این مستند برگرفته از خاطرات 12 سرباز امریکایی، در طول خدمت آنها در جنگ جهانی دوم، ساخته شده و این خاطرات مربوط به 5 روز متوالی از این واقعه میباشد که با استفاده از ترکیب آرشیو رنگی جنگ در حین مصاحبه، جلوه خاصی به این مستند داده است.
عامر با دختری بنام آیسان دوست است. سردار، پدر آیسان به کمک دو دوست عامر به نامهای چنگیز و علی و به کمک خود آیسان، وی را طعمه یک دسیسه از پیش برنامه ریزی شده برای سرقت از یک قمارخانه قرار داده و او با خیانت دوستانش به عنوان گناهکار راهی زندان میشود. عامر طی یک حادثه آتش سوزی در زندان به شدت دچار سوختگی میشود، اما به کمک فردی بنام رامیز و طی یک جراحی پلاستیک، چهره اش تغییر میابد. دوستان عامر با فرض مرگ او در حادثه زندان او را به دست فراموشی میسپارند، غافل از اینکه عامر با چهره و نام جدید ایزل به قصد انتقام گیری دوباره وارد جمع دوستانه آنها شدهاست.
اینویاشا، کاگومی، میراکو، سانو، شیپو و دوست آنها کیرارا، به دنبال شیطان گریزان "ناراکو" که بعث همه ی بدی ها و هرج و مرج ها است که در نهایت جواهر چهار روح کارما را پس بگیرند. سفر آنها به این آسانی نیست و تا نتوانند دشمن خود را متوقف سازند، به هدفشان دست نخواهند یافت...
Fangavaktin به انگلیسی : (The Prison Shift) یک سریال کمدی ایسلندی که دنباله سریال Dagvaktin و جزئه آخرین سری سه گانه Næturvaktin محسوب میشود ، داستان ادامه سری قبل است از آنجا که یکی از آن سه مرد یک زن را به قتل می رسانند...
داستان حول زندگی یک پلیس ایتالیایی میچرخه که بدنبال پروندهای میره و زندگی شخصی خودش رو هم نشون میده و تقریباً تمام وقت سریال روی شخصیت اصلی میگذره. و اینکه داستان سریال توی ایتالیا میگذره اما دیالوگها همه انگلیسیه.مثل بیشتر سریال های بریتیش در این ژانر بعضی صحنهها یکم خسته کنندهست اما صحنههای جالب و دنبال کننده زیادی هم داشت.خود zen هم که Rufus Sewell نقشش رو بازی میکنه شخصیت خیلی جالبی داره و بیشتر جذابیت سریال همین خاصیتشه. درکل نمیشه این سریال رو مثلاً با سریالی مثل شرلوک که تابستون سال پیش پخش شد مقایسه کرد اما باز در ژانر خودش سریال جذاب و خوبیه…
در سال 1955 هفت نوجوان باید یاد بگیرند که با هم در داراتأدیب شیو زندگی کنند. آنها که در سالنی محبوس شده اند که رنج و تحقیر در آن روزمرگی دارد، در انتظار پرتوی از امید در میان تاریکی که دنیا را در بر گرفته، هستند. این داستان، زندگی آنها با هم و اینکه بعد از آن چگونه به راه خود ادامه می دهند را دنبال می کند...
یک داستان عاشقانه و کمدی درباره دو تا دوست در مدرسه Risa و Otami که هر کدام یه خصوصیات خاص دارند. Risa بلندترین دختر در مدرسه و Otami کوتاه ترین پسر در مدرسه است. آنها بعد از آشنایی با هم سر اینکه چه کسی سریعتر دوست پیدا میکنه شرط میبندند . ولی واقعیت اینه که آنها خیلی شبیه هم هستند: یه گروه موسیقی را دوست دارند. هر دو عاشق خوراکیهای رنگارنگ و کارهای هیجان انگیز هستند و به این ترتیب ریسا عاشق اوتانی احمق میشه و ….
این سریال اسپین آف فیلمی به همین نام که محصول سال 2006 است، می باشد. داستان در زمان برگزاری جام جهانی 1986 است که شان همان موقع آخرین آزمون مدرسه اش را تمام می کند و متوجه می شود که باید خود را به دنیا بشناساند. همچنین دوستان او "وودی"، "لول"، "اسمل"، "گجت" و "مگی" نیز در این مینی سریال هستند که هنوز به دنبال عشق و حال هستند...
روز های صلح و کامیابی بر روی " زمین سوم " بود، در دورانی که یک امپراطوری مافوق امپراطوری های دیگر بود و با عدالت و چنگال های برنده فرمانروایی می کرد. اگرچه پیشگویی های نوشته شده در کتاب نادیده گرفته می شدند، فاجعه ای بزرگ در راه بود. نوشته شده بود که او با آتش متولد خواهد شد، پادشاهی که مردمش را در برابر ارواح باستانی خبیث به سوی پیروزی هدایت می کند و...
در جهانه پس از مرگ فرشتگان برای سرنوشت و آیندشون با هم مبارزه می کنند . yuri سردسته ی گروه Shinda Sekai Sensen شورشیان در برابر خدا که یه زندگیه غیرعادی رو تو سرنوشتش قرار داده هستش . از طرفه دیگر Tenshi رئیسه شورای دانش آموزان برای جهانه پس از مرگ به جنگ با اعضایه گروه ( sss (ShindaSekai Sensen می پردازه .اعضایه گروه sss با افراده مصلح به جنگ با فرشته های دارای قدرت های مافوق طبیعی می پردازن و …
آماندا واین” پس از مرگ همسر سارقش در اثر حادثه تصادف و مصادره منزل و تمامی وسایلش توسط پلیس فدرال تصمیم میگیرد همراه با ۲ فرزندش بعد از ۱۸ سال برگرده دالاس, جاییکه تمام دوران کودکی و نوجوانیش رو اونجا گذرونده و پیش مادرش که انسانی مداخله گر هستش بنام “جی جی” زندگی کند. اما با ورود “آماندا” به دالاس تمامی دوستان دوره دبیرستانش که از آزار و اذیتهای اون موقع “آماندا” خاطره بسایر بدی دارن شروع به گرفتم انتقام میکنن…
داستان این سریال راجع به تلاش مردی برای کشف هویتش میباشد.مردی به نام "رومان نیومرال" با تتویی روی گردنش.“XIII ” یا همان شماره سیزده یک مامور مخفی سابق است که گذشته خود را به یاد نمی آورد. این مرد توسط یک سازمان سیاه ضد دولتی شکار شده و سپس به دنبال نشانه هایی است که وی را به شناخت گذشته اش و رازهایی که حامل آنهاست و باعث شده تا فرد با ارزش و احتمالا خطرناکی باشد ، هدایت کند.
مختارنامه، نام یک مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی و قیام مختار ابوعبید ثقفی به کارگردانی داود میرباقری است. این سریال به داستان مختار ثقفی مکنی به ابواسحاق، که پس از حادثه عاشورا به خونخواهی برمیخیزد، میپردازد.
در این مستند باز هم این دنیای پهناور را از زوایای دیگری مورد بررسی قرار می گیرد که در کمتر مستندی به آن پرداخته شده است. رفتار های زیست محیطی، حیوانات و مردم مناطق مختلف زمین و همچنین به نمایش در امدن چگونگی زندگی انها مطمئناً شما را بسیار متحیر می کند. زمین سومین سیاره در منظومهٔ شمسی است که در فاصلهٔ حدود ۱۵۰ میلیون کیلومتری از ستارهی خورشید قرار دارد. فاصلهٔ زمین تا خورشید به گونهای است که شرایط محیطی آن قابلیت زیستن را به موجودات زندهٔ میدهد...
داستان آن با بازی سیامک انصاری در نقش مورخ آغاز شد. او در ابتدای داستان که در دنیای امروز میگذرد، یک فنجان قهوه تلخ میخورد و با خوردن آن به تاریخ سفر میکند. او در طول زمان به مورخی تبدیل میشود که در مرور خاطرات تاریخی خود، هربار دچار مسائلی میشود که این مسائل داستانهای سریال را رقم میزند.
Madoka Kanome دختری 14 ساله است او یک شب در خواب میبیند که یک دختر با موهای سیاه درحال مبارزه با یک هیولای ترسناک است. صبح همان روز زمانیکه Madoka به مدرسه رفت، دختری بنام Homura Akemi را میبیند که بتازگی به آن مدرسه منتقل شده است و بسیار شبیه به دختری است که او در خواب دیده بود. حتی عجیبتر آنکه بنظر میرسد Homura، Madoka را میشناسد و مدتی بعد در راهرو از او میپرسد که آیا او به دوستانش اهمیت میدهد یا نه. بعد از مدرسه زمانیکه Madoka با دوستش Sayaka Miki بیرون رفته بود، او صدایی را میشنود که از او کمک میخواهد. Madoka بدنبال آن صدا به اتاق عجیبی وارد میشود و در آنجا او با موجودی بنام Kyubey برخورد میکند که توسط Homura مورد حمله قرار میگیرد. هنگامیکه Homura پافشاری میکند که Madoka، Kyubey را به او بدهد، Sayaka به آنها کمک میکند که فرار کنند. سپس آنها در یک خیال عجیب گرفتار میشوند و موجوداتی بسیار عجیب به آنها نزدیک میشوند اما بعد آنها توسط دختری بنام Mami Tomoe نجات پیدا میکنند، او به یک دختر جادوگر تغییرشکل میدهد و با همه آن موجودات مبارزه میکنند و آن طلسم آن خیال را از بین میبرد. سپس او Kyubey را التیام میدهد و او به Sayaka و Madoka شانس تبدیل شدن به یک دختر جادوگر را میدهد.