فرانچسکو بانیای با کسب مقام اول در گرندپریکس ایتالیا، هتتریک خود را در این کشور تکمیل کرد و نود و سومین پیروزی دوکاتی در این رقابتها را رقم زد. در این مسابقه، شاهد درخشش اِنیا باستینینی، همتیمی بانیای نیز بودیم. او در دورهای پایانی با سبقت از مارک مارکز به مقام سوم صعود کرد و در پیچ آخر مسابقه، جایگاه دوم را از خورخه مارتین، صدرنشین جدول رده بندی، ربود.
این داستان عاشقانه، که در فیلم "غرور" برنده جایزه بفتا در سال ۲۰۱۴ به تصویر کشیده شده، یکی از غیرمنتظرهترین و امیدوارکنندهترین داستانهایی است که تاکنون روایت شده است. این داستان، نه عشق بین دو فرد، بلکه همبستگی و دلسوزی دو جامعه را به تصویر میکشد که در ظاهر دنیاهای متفاوتی داشتند.
رویداد "UFC on ESPN: Cannonier vs. Imavov" (همچنین به عنوان UFC on ESPN 57 شناخته میشود) یک رقابت هنرهای رزمی ترکیبی بود که توسط قهرمانی نهایی مبارزه (UFC) در تاریخ 8 ژوئن 2024 در مرکز KFC Yum! در لوییزویل، کنتاکی، ایالات متحده برگزار شد.
یو اف سی 302: ماخاچف در مقابل پویریر یک رویداد هنرهای رزمی ترکیبی بود که توسط سازمان قهرمانی نهایی (UFC) در تاریخ 1 ژوئن 2024 در مرکز پرادنشال، در نیوآرک، نیوجرسی، ایالات متحده برگزار شد.
این فیلم ، داستان تلاشهای پیگیرانه دمیس هاسابیس، دانشمند دوراندیش، در راه فتح هوش مصنوعی عمومی را بازگو میکند؛ سفری که با پشتکاری بینظیر رقم خورده است.
این اثر، کندوکاوی هوشمندانه در مسائل مربوط به سلامت روان است که از طریق گفتوگوهایی ملموس و قابلدرک به آنها میپردازد و توازنی ظریف میان جدیت و لحنی سبکبار ایجاد میکند.
یک داستان هیجانانگیز درباره دو مرد که یکی از آنها تاریکترین راز خود را برای دیگری فاش میکند و در ادامه، مبارزهای برای بقا بین این دو نفر در یک کلبه پوشیده از برف اتفاق میافتد.
سَوی، زنی شجاع، برای نجات همسرش از زندان فوق امنیتی انگلستان، با وجود 400 زندانی، 75 نگهبان مسلح و 60 دوربین نظارتی، نقشه فرار جسورانهای طراحی میکند.
سه داستان جداگانه از وقایع ماورایی و ترسناک در دانشگاههای تایلند نقل شده است. این داستانها به ترتیب به جاو نان، فی تکه و زیارتگاه نامرئی اشاره دارند که هر یک از آنها به تنهایی داستانی مرموز و پر از راز و رمز است.
داستان درباره آدمکشی به نام «برین» است که در حین اجرای یک قتل، تصادف میکند. او که به سختی از این حادثه جان سالم به در برده، برای زندهماندن میجنگد و به همه اطرافش مشکوک میشود تا فرد پشت پرده این اتفاق را پیدا کند.
تلاش جانانه یک زوج برای رهایی از چنگال بیماری ALS و بازگشت به زندگی، به حرکتی گسترده تبدیل شده که انعکاس های عمیقی در جامعه مبتلایان به این بیماری و میلیون ها بیمار دیگر که در جستجوی صدای خود در نظام ناکارآمد مراقبت های بهداشتی هستند، به همراه داشته است.
پنجاه سال پیش، در کشور ما، تبعیض علیه اقلیتها بسیار رایج بود. در لس آنجلس، برای مقابله با این مشکل، گروهی از رهبران محلی تصمیم گرفتند بانکی تأسیس کنند که به نیازهای جامعه توجه ویژهای داشته باشد. هدف آنها این بود که به افرادی که در جامعه به حاشیه رانده شده بودند، کمک کنند تا به رویاهای خود برسند. این اتفاق مهم، آغاز راهی بود که...
آیا این نسل کشی بود؟ اپیدمی ها؟ تغییر آب و هوا؟ آمیختگی؟ جایگزین رقابتی؟ برای کشف این موضوع، این تیم بلندپرواز مدارک را همانند تحقیقات جنایی بررسی می کند. آنها ما را در سراسر جهان به آزمایشگاههای پزشکی قانونی میبرند و مناطق اصلی را که نئاندرتالها در آن زندگی میکردند کشف میکنند.
جفری ساکس، مدیر موسسه زمین یک ماموریت دارد: او می خواهد تا قبل از سال 2050 دمای جهان را بیش از 2 درجه سانتیگراد افزایش ندهد. فراتر از این 2 درجه سانتیگراد اضافی، زمین باید بلایای ناشی از آب و هوا را تجربه کند. چگونه دانشمندان می توانند سازماندهی شوند تا بر دولت های سراسر جهان تأثیر بگذارند؟
هو فنگچی، یک جوان بیخانمان، شاهد قتل وحشیانه خانوادهاش توسط هموطنان خود بود. او به تمرینات رزمی پرداخت تا روزی بتواند انتقام خانوادهاش را بگیرد. او با یک فن و نام مکانی که سرنخهایی از دشمن را نشان میداد، به راه انتقامجویی قدم گذاشت.
ژاپن ممکن است پر از هیولاهای مرموز به نام یااکاشی باشد، اما آنها یک نیروی نینجا جن گیر ویژه برای مقابله با تهدید دارند! نینجا جن گیر جوان ماتسوری روزهای خود را با یاکاشی می گذراند تا از دوست دوران کودکی اش سوزو محافظت کند. اما وقتی یک گربه یاکاشی به نام شیروگان ظاهر می شود، همه چیز برعکس می شود!
در شهری تاریک و فقیر، گروهی از جادوگران مردم را ربوده و برای آزمایشهای غیرانسانی خود استفاده میکنند. یک مرد با حافظهای از دست رفته و مردی با سر خزنده برای باطل کردن طلسم کایمن، جادوگران را یکی یکی میکشند. اما رهبر جادوگران، گروهی از "پاککنندگان" را برای کشتن آنها میفرستد و جنگی بین دو دنیا را آغاز میکند.
واتارو ساجو، دانش آموز دبیرستانی، عاشق همکلاسی زیبایش، آیکا ناتسوکاوا است. آیکا او را مزاحم می داند، اما واتارو هر روز در رویای عشق متقابل اوست. اما یک روز، او ناگهان از این رویا بیدار می شود و تصمیم می گیرد از آیکا دوری کند. اما این تصمیم او، آیکا را آشفته می کند.
کومورا (Komura) در سال تحصیلی جدید، همکلاسی جدیدی به نام می (Mie)، دختری عینکی، پیدا میکند. او خیلی زود به می (Mie) علاقهمند میشود، اما از اینکه در کنار دختری که دوست دارد قرار بگیرد، دچار استرس میشود.
سنت سیسیلیا، بانوی مقدس شهر، زنی ظریف و باوقار است که مورد علاقه مردم است. او دانش خود را با همه به اشتراک می گذارد، اما وقتی تنها می ماند، کاملاً ناامید می شود. تنها کشیش لورنزو است که می تواند او را آرام کند و به او کمک کند تا وظایفش را انجام دهد.
در گذشتهای دور، یک ارباب شیطانی بر جهان حکومت میکرد. یک قهرمان شجاع ارباب شیطان را شکست داد و آکادمی رزوود را تأسیس کرد تا به قهرمانان جدید آموزش دهد. داستان این آکادمی و دانشآموزانش را که در تلاشند تا قهرمانان بزرگی شوند، دنبال میکند.
پس از باخت یک شرط کوچک به خدای بزرگ گالداردیا، خدای سرنوشت زمین 10 روح بی کیفیت را به عنوان پاداش به رقیب خود تحویل داد. خدای گالداردیا با بهره گیری از پیروزی خود، از این فرصت استفاده کرد و این ارواح را در بدن های جدید دمید، در حالی که آنها را در یکی از جهان هایی که بر آن نظارت می کند دوباره متولد کرد: دنیایی جادویی. در میان 10 منتخب، یک حقوقبگیر سابق که بعد از سالها کار سخت در شرف افزایش حقوق بود، با چیزی جز خاطرات زندگی قبلی و مهارتهای تجاری تیزش در بدن لوسیل تجسم یافت. مرد ما در مواجهه با این وضعیت پوچ به خود قول می دهد: مرگ بعدی او شیرین و پیری خواهد بود. او برای این کار تصمیم می گیرد که شفا دهنده شود، غافل از اینکه این کار چندان آسان نیست...
ریوتا ساتو زمانی که ناگهان به دنیای دیگری منتقل می شود و به دست امیلی براون، ماجراجوی جوان و زیبا، غافلگیر می شود، غافلگیر می شود. این دنیای جدید حول محور شکست دادن هیولاها و سود بردن از هر چیزی که آنها رها می کنند می چرخد - غذا، پول، اقلام و غیره. متأسفانه برای ریوتا، او هیچ مهارتی برای صحبت کردن ندارد... تا زمانی که یاد بگیرد که توانایی دریافت قطره های نادر را دارد! ناگهان شانس او برمی گردد... یا اینطور است؟
در دوران جنگ و طاعون، دایگو کاگامیتسو، ارباب قلعهای در ژاپن، برای رسیدن به قدرت به شیاطین متوسل شد. او در ازای قدرت، اعضای بدن پسر تازه متولد شدهاش را به شیاطین داد. پسر دایگو، هیاکیمارو، ناقص الخلقه به دنیا آمد و دایگو او را در رودخانه انداخت. شانزده سال بعد، هیاکیمارو، که اکنون یک رونین (ساموراییای است که از خدمت ارباب خود برکنار شده است) بود، با دورورو، یک کودک سرگردان، آشنا شد. دورورو شاهد بود که هیاکیمارو با کمک اندامهای مصنوعی و مهارتهای رزمی خود، یک شیطان را شکست داد. دورورو تصمیم گرفت به هیاکیمارو بپیوندد تا به او در مبارزه با شیاطین کمک کند.
"Sound Candy" داستان گروهی از دوستان است که از نقاط مختلف دنیا به جزیره ججو سفر می کنند. آنها در آنجا آبنباتی جادویی پیدا می کنند که می تواند خاطرات را بازگرداند. این آبنبات به آنها کمک می کند تا گذشته خود را بپذیرند و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. آنها یاد می گیرند که خود و دیگران را ببخشند و به آرامشی دست یابند که برای ادامه زندگی نیاز دارند.
در مورد ۷ عجایب جهان شنیده اید؟ گفته می شود تمامی آنها به دست بشریت ساخته شده است, اما آیا واقعاً اهرام مصر توسط بشر ساخته شده است؟ در دنیای ما خیلی از بنا ها و ساختار های بسیار قدیمی وجود دارد که تصور آنکه توسط بشر ساخته شده است بسیار دشوار می باشد. در این مستند جنجالی به بررسی تک تک این بنا ها خواهیم پرداخت و ثابت خواهیم کرد که آیا این نشانه های خارق الاعاده حقیقتاً ساخت بشریت است یا نیرویی فراتر یا به عبارتی موجودات بیگانه ای آنها را در زمان باستان بنا کرده اند...
در ماه اگوست سال 20XX یک دروازه از دنیایی دیگر به صورت ناگهانی به توکیو باز میشه و هیولا هایی از این پورتال وارد توکیو میشن و در مدت کمی انجا را به جهنمی از خون میکشدن. نیروهای دفاعی ژاپن بلافاصله وارد عمل میشن و انهارو به پشت دروازه راهی میکنن و انها یک تیم رو برای حمله به درون این دروازه میفرستن به اسم JGSDF که یک تیم ویژه و حرفه ای هستن.کاپیتان این تیم به اسم یوجی ایتامی که 33 سال داره برای شناسای با تیم خود وارد این دروازه میشه و...
یونگ بین یک بازیگر معروف کره ایه. هو جین، جون و گو بوک ازبچگی بهترین دوستای یونگ بین هستن. اون همچنین زیرنظر یه کمپانی با مدیریت کیم ایون مشغول به کاره. این سریال، برگرفته شده از نسخه امریکایی به همین نام هست.
"آیا تا آخر عمر با من در یک گروه باشی؟" پایان بهار سال اول آنون در آکادمی دخترانه Haneoka است و تقریباً همه در یک گروه هستند. برای اینکه با بقیه کلاس هماهنگ شود، آنون که مدرسه را دیر شروع کرده است، به سرعت برای یافتن اعضای گروه میکوشد و متوجه میشود که "هانئوکا's Weirdo" Tomori هنوز به هیچ گروهی ملحق نشده است. بنابراین آنون تصمیم میگیرد در هر زمانی با توموری صحبت کند. هزینه اما... ** کبودی و نامناسب اینطور که هست، این موسیقی ماست، گریه ما.** **شاید گم شویم، اما مثل گمشده به حرکت ادامه خواهیم داد.**