Mary Holland

زنی که شغل خود را رها می‌کند تا به خانه‌داری بپردازد، با اتفاقات عجیبی در زندگی روزمره‌اش روبرو می‌شود.

مردی که فرصت شرکت در یک بازی واقعیتی مرگ یا زندگی را پیدا می‌کند، در طول بازی متوجه می‌شود که چیزهای زیادی در زندگی وجود دارد که ارزش زیستن دارد.

یک تشویق کننده دبیرستانی قبل از مراسم جشن خود به کما می رود. بیست سال بعد، او بیدار می‌شود و می‌خواهد به دبیرستان بازگردد تا جایگاه خود را پس بگیرد و ملکه رقص مجلس شود...

یک بانوی سرسخت کامیون‌دار بهترین دوست خود را برای شرکت در مسابقات قهرمانی کشتی بازوهای بانوان آموزش می‌دهد...

دو مامور بیمه به در اشتباهی می‌زنند و خود را در زیرزمین یک غریبه گرفتار می‌بینند...

زنی پس از از دست دادن همسرش، تلاش می کند تا دوباره عشق را در کنار فرد جدیدی تجربه کند...

دو برادر یک تبلیغات آنلاین بر روی اینترنت قرار می دهند که در آن گفته شده آنها به دنبال قرار ازدواج هستند. اما با ویروسی شدن تبلیغات همه چیز بهم میریزد و ...

داستان زنی که قصد دارد درگیر احساسات نشود , خودش باشد , و کریسمس را خراب نکند ...

فیلم داستان یک زن جوان تنبل اما جذاب و زیبا است که عادت کرده است برای راحت تر کردن زندگی خود از مردان استفاده کند، اما بعد از اینکه بالاخره یک مرد را از خوش دور کرد، مجبور است کشف کند که او می تواند با به عهده گرفتن مسئولیت برای خود، زندگی شادتری داشته باشد و به اطرافیان خود به همان اندازه تکیه نکند .

درباره زندگی والدین یک فوتبالیست است که اختلافاتی با فرزندشان دارند را به تصویر میکشد آنها به دنبال راهی برای حل اختلافات خود هستند که.

فیلم “مغازه یونیکورن” داستان زنی به نام کیت را به تصویر می کشد که یک کارت دعوت مرموز دریافت می کند اما همین کارت مرموز می تواند رویاهای کودکی او را محقق کند…

 دختر جوونی به اسم جسی هست که بعد از اینکه توسط دوست پسرش بهش خیانت میشه میره تو اینترنت می گرده و می خواد به خونه پیدا کنه و اول خیال می کنه قراره با سه تا دختر زندگی کنه اما می بینه که سه نفر پسرن …

داستان دختری ناامید به نام آنا که وقتی همسایه ای خوش تیپ در آن طرف خیابان نقل مکان می کند، کور سوی امید در دلش روشن می شود و زندگی او از یکنواختی خارج می شود.

یک نویسنده ی داستان های جنایی و مرموز به نام ابیگیل میپلورث، در شهر عجیب و کوچک نیو وودستریم به حل پرونده های قتل می پردازد...

داستان حول و محور مربی بددهن و آتشین مزاج بسکتبال میچرخد، او می پندارد که با به شهرت رساندن تیم ناشناخته خود می‌تواند وارد لیگ های مشهور شود.

"دیوید تریسی" با مقدار زیادی بدهی از دانشکده پزشکی و بدون کسب مدرک پزشکی، تصمیم می گیرد که با تکمیل ۱۹۲۰ ساعت جلسات غیر مجاز، مدرک روانشناسی بگیرد...