دواین جانسون که این روزها لقب پولسازترین بازیگر هالیوود را هم با خود یدک می کشد، بازیگر نقش اصلی فیلم است. در کنار او کوین هارت حضور دارد که قبلا با همین جانسون در فیلم « Central Intelligence » همبازی بوده است. جک بلک که احتمالاً او را با « مدرسه راک » به بخاطر بیاورید، دیگر بازیگر فیلم است. در کنار این بازیگران کارن گیلان هم حضور دارد که احتمالا او را با « نگهبانان کهکشان » به یاد خواهید آورد.
داستان فیلم درباره چیست ؟
چند نوجوان یک کنسول بازی عجیب و ناشناخته را پیدا کرده و تصمیم می گیرند آن را اجرا کنند تا بتوانند کمی بازی کنند اما به یکباره خود را در داخل بازی می بینند که باید با اتفاقات عجیبی دست و پنجه نرم کنند و این در حالی است که آنها بزرگسال شده اند و هیچ شباهتی به خودِ دوران نوجوانی شان ندارند!
کارگردان کیست؟
جیک کسدن که در سینما چند تایی فیلم ساخته که آخرینش یک ناامیدی و ابتذال کامل در سینما بود!
خانواده ها در هنگام تماشای فیلم باید به چه نکاتی توجه نمایند؟
در فیلم شوخی های جنسی فراوانی صورت می گیرد و بطور کل اشارات جنسی به چشم می خورد اما فیلم را به یک اثر بزرگسالانه مبدل نمی کند. خانواده می توانند خیالشان راحت باشد که در اینجا خبری از وضعیت فیلم قبلی کارگردان نیست!
نکات مثبت فیلم ؟
فیلم کاملاً سرگرم کننده است و حتی برای یک لحظه هم از حرکت نمی ایستد. سازندگان همیشه راهی برای سرگرم کردن تماشاگر در چنته داشته و به خوبی به کار گرفته اند.
ترکیب بازیگران فیلم به خوبی پاسخ داده است. فارغ از همکاری مجدد کوین هارت و دواین جانسون، اینبار جک بلک هم به آنها اضافه شده که باعث شده کمدی فیلم توانایی خنداندن مخاطبش را داشته باشد.
تغییر ایده اولیه جعبه بازی جومانجی به بازی کامپیوتری، جالب و کارآمد بوده هرچند که منجر به از دست رفتن اصالت فیلم گردیده است.
نکات منفی فیلم ؟
ایده ناب و دیده نشده ای در فیلم به چشم نمی خورد و سازندگان تنها به بهانه نام « جومانجی » مجموعه ای از شوخی های " کوین هارتی " را در طول داستان بکار گرفته اند تا مخاطب را به خنده وا دارند. در اینجا به سختی می توان اثری از خودِ « جومانجی » یافت.
نسخه جدید برخلاف نسخه کلاسیک، نمی تواند شخصیتِ ماندگاری خلق نماید. بیش از دو دهه از ساخت فیلم « جومانجی » می گذرد و هنوز هم تماشاگران بسیاری نقش آفرینی فوق العاده رابین ویلیامز در نقش " آلن پریش " را به یاد دارند. اما در اینجا هیچ شخصیتی وجود ندارد که مشخصه های لازم برای ماندگاری را داشته باشد.
حرف آخر :
« جومانجی : به جنگل خوش آمدید » تمام ویژگی های یک فیلم سرگرم کننده را در اختیار دارد. از شوخی های کلامی که اغلب توسط کوین هارت مدیریت می شود گرفته تا صحنه های مبارزه درجنگل با موجودات عجیب و غریب، می توانند دو ساعت زمان تماشاگر را به بهترین نحو به خود اختصاص دهند. اما شاید بهتر باشد که خیلی کاری به نامِ « جومانجی » نداشته باشید. فیلم اشاراتی به نسخه کلاسیک دارد اما در نهایت راه خود را جدا می کند و اثری مستقل را تشکیل می دهد.
Thor نام جنگجوی مغرور و قدرتمند سرزمین آسگار است . Thor با قدرت خارج العاده خود برای زندگی در میان انسانها به سیاره زمین فرستاده میشود . زمینی که خیلی زود او را مبدل به یکی از بهترین مدافعان خود میکند …
استیو راجرز سعی دارد تا وارد نیروهای نظامی آمریکا شود اما تلاشش ناموفق است تا اینکه طی آزمایشی در راستای اهداف محرمانه دولت آمریکا به یک قهرمان تبدیل میشود و …
فدراسیون تجاری، رفت وآمد به سیاره صلح جو نابو را به منظور حل یک کشمکش تجاری کهکشانی مسدود کردهاست. صدراعظم والوروم، رئیس مجلس سنای جمهوری کهکشانی به طور محرمانه دو شوالیه جدای به نامهای کوایگان جین و شاگرد او اوبیوان کنوبی را برای دیدار با فدراسیون تجاری و حل بحران به آنجا میفرستد، غافل از اینکه فدراسیون تجاری با یک لرد سیت مرموز، دارت سیدیوس همپیمان گشته که به آنها دستور داده است تا با ارتش عظیم درویدهایشان به نابو حمله کرده و دو شوالیه جدای را به قتل برسانند...
مخترع میلیاردر، «تونی استارک» که اکنون تمام دنیا از زندگی دوگانه او بعنوان «مرد آهنی» خبر دارند، از طرف دولت تحت فشار قرار می گیرد تا تکنلوژی ای که بدست آورده را به ارتش بدهد. استارک که نمی خواهد به این راحتی اختراعش را در اختیار دیگران بگذارد، تصمیم می گیرد به همراه دوستانش در مقابل دشمنانی قدرتمند بایستد.
کودکی که از یک سیاره بیگانه در حال نابودی به زمین فرستاده شده است، توسط والدین جدید زمینی اش بزرگ می شود. گرچه زندگی معمولی بعنوان یک خبرنگار دارد، اما زمانی می رسد که مجبور می شود از قدرت های خارق العاده ای که نسبت به انسان ها دارد، برای مقابله با افراد شرور استفاده کند...
۱۰ سال بعد از تلاش برای نجات نابو، کهکشان در آستانه جنگ داخلی قرار می گیرد. تحت رهبری «جدای» خائن، هزاران سیستم خورشیدی تهدید به جدا شدن از جمهوری کهکشانی می شوند. شاگرد هوشیار و لجوج «جدای» که یک شوالیه دلیر است به همراه ملکه به قلب این کشمکش کشیده می شوند و جنگ آغاز می شود...
بتمن که از عملکرد ابرقهرمان ، سوپرمن در هراس است، خود را تبدیل به ناجی جدید شهر گاتهام میکند. زمانی که بتمن و سوپرمن در جنگ با یکدیگر به سر میبرند، تهدیدی تازه نسل بشر را در خطر بزرگتری از آنچه با آن رو به رو بودند قرار میدهد…
«پيتر پارکر» (مگواير) هنوز براي روزنامه ي «ديلي باگل» کار مي کند و هنوز آماده است تا در هيئت «اسپايدر من» به کمک مردم بشتابد. تا اين که يک توده ي سياه رنگ ماوراي زميني خود را به بدن او مي چسباند و «پيتر» را متوجه نيمه ي تاريک وجودش مي کند. به اين ترتيب يک «اسپايدر من» خشن و بي رحم پا به عرصه مي گذارد...
یک سازمان مخفی دولتی تصمیم می گیرد چند زندانی بسیار خطرناک را برای انجام ماموریتی فرا بخواند. این افراد در صورت انجام موفقیت آمیز ماموریت با پاداش خوبی مواجه خواهند شد اما…