انیمیشن Grinch اقتباس جدیدیست از کتابی که کودکان موقع کریسمس آن را میخوانند و در آن بیشتر و بیشتر به ارزش دوستی و در کنار هم بودن پی میبرند. این اثر با مفاهیم مثبت درون بطن خود میتواند یکی از بهترین گزینهها برای دیدن کنار کودکان باشد. دکتر سئوس نویسنده بسیار معروف آمریکاییست و در طول دوران حیات خویش بیش از ۵۰ کتاب برای کودکان نوشت. او سال ۱۹۹۱ درگذشت ولیکن همچنان کتابهایش از فروش فوقالعاده و محبوبیت بالایی برخوردارند و هالیوود نیز در سالهای اخیر بیکار ننشسته و شروع به ساخت آثار اقتباسی از روی کتابهای او کرده است. اولین نشانهای که هالیوود آن را هدف گرفت، کاراکتر گرینچ بود؛ یک موجود سبز رنگ پشمالو که در سال ۱۹۵۷ در یکی از کتابهای دکتر سئوس متولد شده بود و در سال ۲۰۰۰، استودیو یونیورسال فیلمی با شرکت جیم کری از روی این کاراکتر ساخت. گرینچ اما کماکان محبوبیت خود را در بین کودکان حفظ کرده و کم کم شبیه به یک قصه کلاسیک و قدیمی شده، از همین رو انیمیشن Grinch نیز در دستور تولید استودیو یونیورسال قرار گرفت و با نزدیک شدن به کریسمس،این انیمیشن روانه اکران سینماها شده است.
گرینچ (با صدای بندیکت کامبربچ) شخصیت اول و آخر این انیمیشن است و تمامی داستان روی دوش اوست و به همین دلیل هم تمام بار طنز و... فیلم نیز به دوش کامبربچ گذاشته شده است. گرینچ و کارهایش واقعا نفرتانگیز هستند و تماشاگر از اینکه او را در حین آزار و اذیت شهروندان روستا میبیند، واقعا لجش در میآید. اما صداپیشگی قهارانه کامبربچ توانسته از دل گرینچ نیز به ما آگاهی دهد و به مخاطب بفهماند که چرا او تبدیل به چنین شخصیت نفرت انگیزی شده و دلمان برایش بسوزد. شخصیت پردازی خود کاراکتر گرینچ و البته سگ بامزه او مکس، تماشایی از آب در آمده ولی باقی شخصیتها به خاطر مدت زمان کم انیمیشن، پرداخت خوبی ندارند.
فیلم The Grinch دکتر سوس، یک اثر سرگرم کننده و زیبای مناسبتی برای تعطیلات است. این فیلم با داستان خود، قصه کلاسیک را برای مخاطبان و بینندگان به روز کرده است. با این حال، این بهروزرسانی کمی دستانِ بهیادماندنیترین شخصیتهای داستان دکتر سوس را بسته و جهت این داستان ۳۰ صفحهای کودکانه را کمی تغییر داده است. با دیدن این اثر، شاید شما گاه گاه به خنده بیفتید و حتی گاهی اوقات از شدت خنده اشک هم بریزید اما این فیلم، آن گرینچی نیست که شما بخواهید هر سال در زمان تعطیلات آن را تماشا کنید.
چارلي و کارخانه ي شکلات سازي (CHARLIE AND THE CHOCOLATE FACTORY):در يک شهر بزرگ صنعتي و در آلونکي نيمه ويران، «چارلي باکت» کوچولو (هايمور) هم راه پدر و مادر و دو مادربزرگ و پدربزرگ، زندگي گرم و صميمانه اي دارد، تا اين که بليت ويژه ي طلايي پنهان در زرورق شکلات هاي «ويلي وانکا» (دپ) را پيدا مي کند. او به اين ترتيب هم راه چهار برنده ي ديگر به گشتي خصوصي در داخل کارخانه ي عظيم «ويلي وانکا» دعوت شده است...
چهار حیوان که دیگر از بودن در باغ وحش خسته شدهاند، تصمیم به فرار می گیرند و به طور ناخواسته با چهار پنگوئن همراه میشوند. بعد از گذراندن ماجراهایی، آنها خود را در ماداگاسکار می یابند.
سرزمین دور افتاده احتیاج به یک پادشاه دارد و شرک باید یک نفر را برای پادشاهی پیدا کند و او شروع به جستجو تنها کسی می کند که می تواند پادشاه بشود، پسر عموی گمشده فیونا ،آرتی. در این هنگام پرنس دلربا برای انتقام به قلمرو پادشاهی بر میگردد و …
یک سال از ماجرای فیلم قبلی می گذرد. این بار کوین در شهر نیو یورک گم شده است و دو دزدی که سال پیش به خانه او آمده بودند هم از زندان گریخته و فاصله چندانی با کوین ندارند...
بادی (ویل فرل) در پرورشگاهی در نیویورک زندگی می کند. شب کریسمس می پرد در کیسه بابانوئل و او هم از همه جا بی خبر، بادی را با خودش به قطب شمال می برد. در آنجا پری ها تصمیم می گیرند که بادی را بزرگ کنند و به او هم نگویند که در حقیقت انسان است. سال ها بعد وقتی که بادی از این راز باخبر می شود تصمیم می گیرد به نیویورک بازگردد تا پدر واقعی خودش را پیدا کند...
سن فرانسيسکو. «دانيل هيلارد» (ويليامز) که همسرش، «ميراندا» (فيلد) از او جدا شده، فقط اجازه دارد که روزهاي شنبه بچه هايش را ببيند. او خيلي زود به اين نتيجه مي رسد که براي حضور بيشتر در کنار بچه ها، بايد خود را به شکل يک خدمتکار زن درآورد و به استخدام در همسرش دربيايد...
«گرينچ» (جیم کري) سالها پيش در هوويل به دنيا آمده، اما قيافه ترسناک او و همين طور علاقه بي حد و حسابش به «مارتا مي» (بارانسکي) که ذره اي به «گرينچ» علاقه ندارد باعث شده از آن سرزمين رانده شود. از آن زمان تا کنون، «گرينچ» کينه مردم هوويل را به دل داشته و حالا فرصت انتقام فرا رسيده است...
پیتر بنینگ» (ویلیامز)، وکیل متنفذ و موفق، زن و دو فرزندش را برای تعطیلات کریسمس به دیدن «مادربزرگ وندی» (اسمیت) به لندن می برد. او که بر اثر مشغله های حرفه ای، از توجه و نزدیکی کافی به بچه هایش بازمانده، یک شب از مراسم جشنی به خانه ی «وندی» باز می گردد و در می یابد که بچه ها ناپدید شده اند. در یادداشتی به امضای «کاپیتان جیمز هوک»، از او دعوت می شود تا برای باز پس گیری آنان به «سرزمین رؤیایی» برود
فیلم ماما میا! روایتگر داستان دختری بهنام «سوفی» است که مادرش (دونا) که صاحب هتلی در یک جزیره است، برای چندین سال هویت پدر واقعیاش را از او پنهان کرده است. اما دختر تصمیم میگیرد پیش از ازدواج، پدرش را پیدا کند. بنابراین مادرش از چند مرد که در گذشته او نقش داشتند درخواست میکند به خانه آنها بیایند و ...
مینییِن استوآرت، بهمراه کِوین و باب، توسط اسکارلت جنگجو که یک تبهکار حرفهای است آموزش میبینند تا پهلو به پهلوی سازنده اسکارلت، (هازبند هرب)، نقشه ای برای تصاحب کل جهان طراحی کنند...