"سوزان" یک گالریدار موفق است که به طور اتفاقی با رونوشتی از رمان منتشرنشده شوهر سابقش "تام" مواجه میشود که حاوی مطالب خشونت آمیز و یک انتقام نمادین است...
فیلم دوبله فارسی کامل و بدون حذفیات «حیوانات شبگرد»
دوبله شده توسط شبکه ماهواره ای Onyx
گویندگان: حمید ادیب زاده، مهتاب شکریه زاده، ادریس بهرامی، مجتبی شمس و ...
نسخه هایی که با این نماد
CC
نشان داده شدهاند شامل زیرنویس چسبیده فارسی هستند که در زمان پخش قابل فعال سازی
هستند.
کیفیت:
BluRay 1080p mHD
حجم :
6.7 گیگابایت
انکودر:
NightMovie
سوزان مارو (امی آدامز) صاحب گالری هنری در لس آنجلس به گذشته خود نگاهی می کند، روزی که او نسخه ی خطی یک رمان منتشر نشده را از ادوارد شفیلد (جک جیلنهال) دریافت می کند. ادوارد همسر سابق سوزان است و سوزان از بیست سال پیش که از هم طلاق گرفته اند به ندرت با او صحبت کرده است. عنوان کتاب Nocturnal Animals (حیوانات شبگرد) است و داستان تونی هاستیگز (جک جیلنهال) را بیان می کند، مردی که به همراه همسرش (آیلا فیشر) و دخترش (الی بامبر) در حال سفر از تکزاس هستند و زمانی که در حال عبور از مسیری هستند، توسط سه نفر از افراد محلی به رهبری ری مارکوس (آرون تیلور جانسون) تهدید می شوند.
سوزان تحت تاثیر داستان های خشونت آمیز کتاب قرار می گیرد، او نگاهی به رابطه ی خود و ادوارد در دنیای واقعی می کند و از پایان رابطه شان نگران می شود. این مسئله باعث می شود تا سوزان انگیزه ی برای بررسی گزینه های بعدی زندگی خود پیدا کند، از جمله ازدواج با یکی از تاجرهای ثروتمند به نام هاتن مارو (آرمی همر) و به نظر او ادوارد هدف های دیگری (تیره تری) از نوشتن این کتاب دارد.
تام فورد در ابتدا طراح لباس بود و اولین تجربه بزرگ کارگردانی خود را با فیلم A Single Man 2009 تجربه کرد که بخاطر این فیلم نامزد کسب جایزه اسکار شد. فیلم Nocturnal Animals دومین تجربه ی کارگردانی او است. این فیلم تام اقتباسی از رمان تونی و سوزان اثر آستین رایت است. کارگردان ها معمولا در فیلم های بعدی خود به دنبال موفقیت بیشتری نسبت به اولین فیلمشان هستند و تام فورد نیز از تمام عناصری که داشته تمام استفاده را کرده است تا فیلم Nocturnal Animals عنوانی موفق در حرفه ی فیلم سازی او باشد. او در این راه به موضوع، بازیگران، کادر تهیه و تولید فیلم و حتی بازیگران مکمل آن نیز توجه ویژه ای داشته است.
فیلم نامه ی Nocturnal Animals نیز به دست تام فورد نوشته شده است، داستان آن نیز مانند دو فیلم به هم بافته شده است، در فیلم شاهد زندگی حال سوزان و فلش بک هایی به گذشته ی او هستیم. فورد و فیلم بردار کار، شیموس مک گاروی جلوه های متفاوتی در فیلم پیاده کرده اند، داستان کتاب زیبایی و جذابیت خاصی دارد، در حالی که صحنه های دنیای واقعی با پس زمینه ای سرد و تیره رنگ آمیزی شده اند. تام فورد در فیلمش رابطه ی خود را با شغلی قبلی اش (طراحی لباس) به خوبی نشان داد، او در انتخاب لباس ها و فضاهای داخل فیلم بسیار ظریف عمل کرده است و این موضوع در کار او جذابیت خاصی ایجاد می کند.
کتاب ادوارد به عنوان یک انتقام فانتزی از سوزان، بخاطر شکست در رابطه ی خود با او، ارائه شده است، اما داستان خود او یک تقلید مسخره و کلیشه ای با شخصیتی نه چندان حرفه ای است. صحنه های دنیای واقعی زیاد جالب به نظر نمی رسند، ترکیب صحنه های درام و ملوی فیلم یکی از عوامل تاثیرگذاری منفی روی فیلم می باشد. در فیلم تام و همکارانش سعی کرده اند تا برای جلب توجه بیشتر تصاویر و موقعیت های مشابه دو داستان را در کنار یکدیگر قرار دهند، اما اجرای این تکنیک کار چندان ساده ای نیست و باعث مشکل تر شدن روند کار و تاثیرگذاری معکوس بر روی فیلم شده است.
امی آدامز و جک جیلنهال در نقش های خود خوب ظاهر شدند و به نظر می رسید برای نامزدی جایزه ی اسکار آماده شده اند، اما بعد از اعلام نامزدها خبری از نام این دو فرد در بین آنها نبود. فیلم پیرامون ایده ای می چرخد که نشان دهنده ی درگیر سوزان و ادوارد در مسیری است که به نظر می رسد تونی شبیه به آن را در کتاب خود بیان کرده است. این مسئله به نوبه ی خود از نکات جالب فیلم است.
Nocturnal Animals
مایکل شنون و آرون تیلور جانسون عملکرد عالی و لذت بخشی در فیلم داشتند، آرون نقش منفی داستانِ رمان (ری مارکوس) و مایکل نقش یک کارآگاه تکزاس (بابی آندس) را بازی کردند. بازیگران شناخته شده ی دیگری نیز در فیلم Nocturnal Animals به عنوان بازیگر مکمل حضور داشتند که از جمله ی آنها می توان به آرمی همر (بازیگر فیلم The Man from U.N.C.L.E)، آیلا فیشر (Now You See Me)، مایکل شین (Kingdom of Heaven)، لورا لینی (Sully)، آندریا رایزنبُرو (Birdman)، جنا مالون (The Neon Demon) و الی بامبر (Pride and Prejudice and Zombies) اشاره کرد.
با بررسی کلی Nocturnal Animals می توان نتیجه گرفت در این فیلم بازیگران با استعدای حضور داشتند و اگرچه فیلم نقطه ضعف هایی داشت، اما در طرف مقابل نقاط قوت آن را نیز نباید ندیده گرفت. این نقاط ضعف و قوت با هم یکسان هستند و افراد علاقه مند به موضوعات این چنین از دیدن فیلم لذت خواهند برد و مطئنا آنها دوست ندارند برای دیدن فیلم بعدی تام فورد دوباره ۹ سال منتظر بمانند.
« حیوانات شبگرد » دومین ساخته تام فورد محسوب می شود که به فاصله 7 سال از « یک مرد مجرد » اکران شده و پروسه ای که فیلم از زمان ساخت تا اکران عمومی طی کرد، کاملاً برخلاف « یک مرد مجرد » بود و اغلب سینماگران از همان روزهای آغاز فیلمبرداری علاقه مند به تماشای اثر جدید این کارگردان بودند تا ببینند موفقیت های اثر قبلی او اتفاقی نبوده و فورد یک فیلمساز مستعد است. اثر جدید فورد اقتباسی است از رمانی به نام « تونی و سوزان » که در سال 1993 منتشر شده بود.
داستان فیلم درباره زنی به نام سوزان ( امی ادامز ) است که گالری داری ثروتمند از طبقه مرفه جامعه محسوب می شود اما برخلاف ثروت و جایگاه ارزشمند او نزد همکارانش، سوزان از زندگی شخصی اش راضی نیست و رابطه سردش با همسرش ( آرمی همر ) نیز مزید بر علت شده که وی در زندگی خوشحال نباشد. اما سوزان پس از مواجه با رمانی منتشر نشده از همسر سابقش ( جیک جیلنهال ) تصمیم به خواندن آن می گیرد. رمانی که درباره حمله یک گروه گنگستری به به خانواده ای در تگزاس است و سوزان را به شدت درگیر خود می کند تا حدی که ...
در « حیوانات شبگرد » دو داستان موازی روایت می شود که از دو دنیای متفاوت می آیند. نخستین بخش فیلم مربوط به زندگی مرفه اما پر از درد سوزان است که به نظر می رسد تام فورد بیش از هرکسی آن را درک می کند چراکه وضعیت سوزان بی شباهت به خود فورد در زندگی واقعی نیست و از این جهت در بخش روایت زندگی سوزان فیلم وارد یک واکاوی روانشناسانه قدرتمند می شود که طی آن تمام اجزای تشکیل دهنده دنیای ویران سوزان در مقابل تماشاگر قرار می گیرد و فورد به خوبی از آنها استفاده می کند تا تماشاگر بتواند به تسلط کاملی درباره ذهن آشفته سوزان دست پیدا کند.
سوزان که مشخصاً دچار افسردگی و بیماری های روحی است، با خواندن رمان باعث می شود تا ذهن بیمارش وارد مرحله جدیدی از درگیری با خود شود از این جهت که او احساس می کند آنچه که ادوارد در نوشته هایش به تصویر کشیده تبلوری است از تجربیات زندگی مشترک سابقشان و همین مسئله موجب می شود تا سوزان وارد یک بحران کامل روحی شود. فورد به خوبی توانسته وضعیت آشفته زندگی سوزان را به تصویر بکشد و متعاقباً این مسئله را مطرح نماید که انسانهای متظاهر از طبقه مرفه در مواقعی که تحت فشار هستند به چه سمت و سویی سوق پیدا می کنند.
اما فیلم در بخش دوم به شرح رمان منتشر نشده ادوارد می پردازد که شخصیت اصلی آن نیز توسط خود او و با نام ادوارد در ذهن سوزان شکل می گیرد. در این بخش فیلم تریلری هیجان انگیز است با ضرباهنگی مناسب و تعلیق پیچیده که هنرنمایی جیلنهال و مایکل شانون آن را به تماشایی ترین بخش فیلم مبدل می نماید. حضور شانون در نقش پلیس تگزاسی با رویکردی خشن نسبت به پرونده ای که دنبال می نماید و البته حضور یک بیمار روانی ترسناک به نام ری ( که آرون تیلور - جانسون نقش او را ایفا می نماید ) باعث شده تا بخش دوم فیلم حاوی خشونت قابل توجهی باشد که البته کاملاً در خدمت داستان بوده و تمام عناصر سینمایی هم که می بایست در یک اثر تریلر هیجان انگیز مورد استفاده قرار می گرفته در آن وجود دارد. فیلمبرداری فوق العاده اثر تماشاگر را غرق در لحظات فیلم می نماید و البته موسیقی مناسب و شنیدنی اَبل کورزینوسکی نیز به مخاطب کمک می کند تا درگیر لحظات نفس گیر داستان شود.
تام فورد با « حیوانات شبگرد » ثابت کرده که موفقیت های « یک مرد مجرد » اتفاقی نبوده و او به تسلط کاملی در عرصه فیلمسازی دست پیدا کرده و حالا می تواند با خیال راحت به تماشای مقایسه شدن آثارش با فیلمسازان بزرگ بنشیند. البته جدیدترین اثر او اگرچه به خوبی اوج می گیرد و مخاطب را مجذوب خود می کند اما در پایان بندی با یک افت ملایم مواجه می شود که باعث شده پایان بندی کمی گنگ و ناهماهنگ با کلیت داستان باشد. با اینحال نمی توان انکار کرد که « حیوانات شبگرد » کماکان یکی از تماشایی ترین آثار سال به شمار می رود.
امریکا. در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۸، نوجوانی به نام «دانی دارکو» (جیک جیلنهال) یک شب توی خواب راه می افتد و از خانه خارج می شود و با خرگوش غول پیکر و زشت رویی به نام «فرانک» (دووال) ملاقات می کند که به او می گوید دنیا۲۸ روز و ۶ ساعت و ۴۲ دقیقه و ۱۲ ثانیه ی دیگر نابود خواهد شد …
نینا سیرز دختری است که همه دوران کودکی و نوجوانی خود را به فراگیری و تمرین رقص باله گذراندهاست. نینا به عنوان یک بالرین حرفهای و ستاره یک شرکت معتبر، در تلاش برای بهدست آوردن نقش اول باله معروف دریاچه قو اثر چایکوفسکی است. اما مدیر شرکت و طراح رقصهای این باله، که در مورد توانایی نینا برای این بازی در دو نقش قوی سفید و معصوم و قوی سیاه اغواگر، مطمئن نیست، قابلیتهای او را زیر سئوال میبرد.
داستان فیلم درباره شکارچی پوستی به نام "هیو گلس" (لئوناردو دیکاپریو) است که در حین شکار مورد حمله ی یک خرس قهوه ای قرار گرفته و دو مرد که در این شکار همراه او بودند، وسایلش را دزدیده و او را نیمه جان رها می کنند؛ او جان سالم به در میبرد و 350 مایل را در طبیعت وحشی می پیماید تا از کسانی که به او خیانت کرده اند، انتقام بگیرد...
«سالمن وندی» (هاونسوئو) در معادن داغ و سوزان الماس در افریقای جنوبی سنگ بسیار با ارزش و خارق العاده ای را کشف می کند. «دنی آرچر» (دی کاپریو) مزدوری که تخصص اش، فروش به اصطلاح «الماس های خون» است با خبر می شود که «وندی»، الماس را در محلی پنهان کرده که هیچ کس فکرش را هم نمی کند. او از «مدی بوئن» (کانلی) روزنامه نگار امریکایی سرخورده، می خواهد تا در پیدا کردن و به چنگ آوردن آن گنج کمک کند…
در سال ۲۰۲۷ نسل بشر عقیم شده و مدت هجده سال است که هیچ کودکی بدنیا نیامده است. در این زمان در کشور انگلستان یک حکومت فاشیستی برقرار است که با مخالفین و شورشیان بشدت برخورد می کند. در چنین اوضاعی مردی شکست خورده به اسم تئو فارون که تنها دوستش پیرمردی به اسم جاسپر است، با جولین که در گذشته با او رابطه داشته برخورد می کند. جولین رهبر یکی از گروه های ضد حکومتی است که بیست سال پیش از تئو باردار شده و نوزادی بدنیا آورده اما تئو ناخواسته باعث مرگ این کودک شده است. اکنون جولین از تئو می خواهد که به او کمک کند…
لو بلوم مردی است که از کار بیکار شده و پس از این اتفاق تصمیم میگیرد به محل جنایت هایی که در شهر لس آنجلس آمریکا رخ می دهد برود و به عنوان خبرنگاری مستقل فعالیت کند تا بتواند نامی برای خود دست و پا کند اما...