Your Name
8.4 (میانگین رآی 188,794 نفر)
79 نمره منتقدین
9.4 امتیاز کاربران ( 129 رای)

Your Name ( 2016 )

تاریخ انتشار : 2016/08/25
میتسوها میامیزو دانش‌آموز دبیرستانی در ژاپن که از زندگی در روستا خسته شده، آرزو دارد در زندگی بعدی خود تبدیل به پسری خوش‌سیما در توکیو شود. تاکی تاچیبانا نیز یک پسر نوجوان دبیرستانی اهل توکیو است. زمانی که یک ستاره دنباله‌دار به زمین نزدیک می شود، آرزوها و زندگی آن‌ها دستخوش تغییر می گردد و در یکی از روزها تاکی و میتسوها متوجه می‌شوند که بدنشان با یکدیگر تعویض شده است و ...
Your Name
  • توضیحات :

    انیمیشن دوبله فارسی کامل و بدون حذفیات«اسم تو»
    دوبله شده توسط موسسه داخلی معتبر و حرفه ای // مدیر دوبلاژ: کریم بیانی
    گویندگان: شایسته تاجبخش، خشایار شمشیرگران، حامد عزیزی، حسین سرآبادانی، کریم بیانی و...


    نسخه هایی که با این نماد CC نشان داده شده‌اند شامل زیرنویس چسبیده فارسی هستند که در زمان پخش قابل فعال سازی هستند.

    کیفیت: BluRay 1080p mHD حجم : 4.9 گیگابایت انکودر: NightMovie
    کیفیت: BluRay 720p mHD حجم : 2.9 گیگابایت انکودر: NightMovie
    کیفیت: BluRay 1080p حجم : 1.56 گیگابایت انکودر: NightMovie CC
    کیفیت: BluRay 1080p x265 حجم : 801.23 مگابایت انکودر: NightMovie CC
    کیفیت: BluRay 720p حجم : 750.91 مگابایت انکودر: NightMovie CC
    کیفیت: BluRay 720p x265 حجم : 400.97 مگابایت انکودر: NightMovie CC
    نسخه دوبله فارسی کیفیت: BluRay 1080p حجم : 1.65 گیگابایت انکودر: NightMovie
    نسخه دوبله فارسی کیفیت: BluRay 1080p x265 حجم : 899.38 مگابایت انکودر: NightMovie
    نسخه دوبله فارسی کیفیت: BluRay 720p حجم : 849.19 مگابایت انکودر: NightMovie
    نسخه دوبله فارسی کیفیت: BluRay 720p x265 حجم : 499.13 مگابایت انکودر: NightMovie
    دانلود صوت دوبله به صورت جداگانه
    • کیفیت: Stereo 128
    • مدت زمان: 01:46:35
    • فرمت: mka
    • حجم: 98.58 مگابایت
    در صورتی که قبلا فیلم را دانلود کرده اید، این فایل صوتی را دانلود کرده و طبق آموزش زیر روی فیلم زبان اصلی بگذارید.
    • amir_fallah14
      آیا این نقد برایتان مفید بود ؟
      amir_fallah14
      دوشنبه, ۱۳ شه‍ ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۲۵
      • نقش آفرینی بازیگران :
      • موسیقی متن :
      • جلوه های ویژه :
      • تأثیرگذاری :
      • داستان کلی :
      نقاط قوت
      نقاط ضعف
      مقدمه: جونجی ایتو یکی از مانگاکا هایی هستش که واقعا سبک ترسناکش منحصر به فرده. اگه طرفدار این ژانر هستین حتما حتما بهتون توصیه میکنم یه سر به کارهاش بزنین. تو یکی از داستان ها ، برای یکی از دو عاشق که بعد مدتی از هم جدا میشن ، اتفاق وحشتناکی میفته. این دو تا عاشق همدیگه رو خیلی دوست داشتن و باور داشتن با سرنوشت به هم متصلند. یعنی حتی اگه یه دنیا هم بینشون فاصله بود یه نخی این دو رو به هم وصل میکرد. وقتی رابطشونو به هم میزنن ، نخه پاره میشه و مقدار زیادیش به طرف پسر میچسبه و بعد از مدتی اون یه گلوله نخ میشه که به اندازه ی خط استوا طول داره!!! یکم گیج کننده و شاید خنده دار به نظر برسه اما خودتون کاراشو بخونید متوجه میشید. این نخ رو خواهشا تو ذهنتون داشته باشید.



      شما را نمیدانم ، اما تا حد زیادی ، معیار موفقیت یک فیلم برای من ، رساندن یا به وجود اوردن احساسی است که ژانر فیلم در ان قرار میگیرد. واضحتر بگویم، موفقیت یک فیلم کمدی ، تا حد زیادی به خنده دار بودن ان بستگی دارد . هر چه بیشتر شما را بخنداند، این یعنی فیلم بهتر توانسته به هدف خود که سرگرم کردن تماشاگر ، ( و بعضی موقع ها رساندن پیامی) است دست پیدا کند. موضوع کمدی ، مانند خیلی از موضوع های دیگر ابجکتیو است. یعنی برای هر فرد فرق میکند. ممکن شما زمین خوردن یه بچه ی دو ساله را خنده دار ببینید ولی نفر دیگری نه. این که فیلمی خنده دار است یا نه را معمولا راحت میشود قضاوت کرد. اگر افراد زیادی حین دیدن ان خندیدند ، یعنی فیلم در کمدی بودن خود موفق شده و اگر نه ، که نشده. موضوع فیلم ترسناک نیز همینطور است. ترس احساسی است که تشخیص ان راحت است. گشاد شدن چشمها ، سرخ شدن گونه ها ، بالا رفت ضربان قلب و گاهی جیغ زدن ( تی هی ) همه میتواند جزئی از ترس تلقی شود. اما تفکیک این ژانر کمی سخت تر از گونه ی قبل است. ترس ها بسیار متفاوت تر از حس طنز هستند. ممکن است برای یکی عنکبوت ها به شدت ترسناک باشند و برای دیگری نه ، و هر کدام از این افراد در موضع خود هستند و معیاری برای ترسناک بودن یا نبودن یک فیلم دارند. حال چندین و چند پله به جلو میپریم ، به بهترین و شدید ترین احساس میرسیم. احساسی که میتواند در یک لحظه یک شخص را بسازد یا خراب کند. عظمتش از بزرگترین کوهها بزرگتر و از خود زندگی نیز مهمتر است. عشق.



      قصه با بیدار شدن دختری ( میتسوها) شروع میشود. گویا میتسوها دیروز عجیب غریب رفتار میکرده ولی الان چیزی یادش نیست . تنها چیز عجیب یک جمله ( تو کی هستی؟) است که در دفترش نوشته شده. سریعا به او معرفی میشویم. دختری که از زندگی در روستا و رسوماتش خسته شده و میخواهد در توکیو زندگی کند. خودش احساس تنهای در شهر میکند ، و مضمون این احساس نیز به خوبی در عقابی تنها بالای شهر نشان داده میشود.



      روز بعد ، باز هم با میتسوها هستیم ولی این بار در بدن یک پسر هم سن و سال خودش. خود او فکر میکند دارد خواب میبیند. پس نهایت استفاده از این خواب زیادی واقعی را میبرد و شروع به خوش گذرانی میکند. در کافه ، ناگهان یادش میفتد که کار دارد و باید ان را انجام دهد. گویا این پسری که خوابش را میبیند ، تاکی کون ، در اوقات فراغت پیشخدمت رستوران است. مشکلات ( نه انچنان زیاد) در محل کار برای او پیش می اید. سپس به خانه می اید و یاد یادداشت میفتد. جواب را روی دست تاکی کون مینویسد و به خواب میرود.



      مونتاز پیش رو ، قوانینی را نشان میدهد که ان دو برای هم مینویسند تا زندگی روزانه اشان به هم نخورد. دقت کنید وقتی تاکی در بدن خودش است، دستبندی روی دست او میبینیم و برای میتسوها نیز همینطور. ولی وقتی در بدن یکدیگر هستند این روبان در دید نیست. فکر میکنم این نخ ان دو را به هم وصل میکند . مانند ان نخ که در بالا گفتم ، وقتی از هم دورند و در بدن های خودشان هستند این نخ ان دو را به یاد همدیگر می اندازد( به صورت معنایی نه لفظی) و وقتی که به هم رسیده اند ( یکی در بدن دیگری ) نخ ناپدید میشود. تا به اینجای کار ، دقت کنید که مضمون فیلم درست مثل رابطه پیش میرود. اشنا شدن ، و قانون گذاشتن برای رابطه، درست مانند دو فرد که تازه شروع به قرار گذاشتن کرده اند است.



      بعد از مدتی ، تاکی دیگر خواب دختر را نمیبیند و تصمیم میگرد با چیزهایی که از زندگی او به دست اوده ، شروع به گشتن به دنبال او کند. در تکه ای از فیلم که تاکی دنبال میتسوها میگردد ، عقابی را بر فراز ویرانه ها میبینیم. درست مانند تاکی که تک و تنها ، در خرابه های شهر ، به دنبال عشقش میگردد.پشتکار او را در این کار ببینید ، که اگر نبود این قصه به همان سادگی که شروع شده بود تمام میشد. عشق نیاز به پشتکار دارد. تاکی میفهمد که شهر ایتوموری که میتسوها در ان زندگی میکند سه سال پیش در برخورد یک شهاب سنگ نابود شده.



      او به کوهی که میتسوها و مادربزرگش برای انجام عبادات معبد به انجا رفته بودند میرود و کمی از ساکه ای که او درست کرده بود را میخورد. ان دو در تاسوکاره ( گرگ و میش) ، زمانی که نه صبح است و نه شب به هم میرسند و برای مدتی کوتاه همدیگر را ملاقات میکنند. تاکی به میتسوها در مورد فاجعه غریب الوقوع که برخورد شهاب سنگ است میگوید. به او میگوید کارهایی را انجام داده تا مردم شهر را نجات دهد. قبل از خداحافظی ، تاکی چیزی روی دست میتسوها مینویسد و از او نیز میخواهد تا اسمش را روی دستش بنویسد تا پس از بیدار شدن نام یکدیگر را فراموش نکنند. قبل از انکه میتسو ها اسمش را بنویسد ، تاسوکاره تمام میشود.



      بدن خدای معبد در دنیای دیگر( به صورت کنایه ای نه لفظی) قرار دارد و برای برگشتن از ان باید مهمترین چیز خود را جا بگذاری ، درست همانطور که میتسوها و تاکی همدیگر ( اسمشان ) را در انجا جا میگذارند .ارزشمندترین چیز در نزدشان. بعد از چند دقیقه ، انها نام یکدیگر را فراموش میکنند . حتی بعد از مدتی ، تاکی به یاد نمی اورد برای چه به اینجا امده. تفاهم قشنگی است ، این که ما بعد از بیدار شدن از رویا ، ان را فراموش میکنیم و این دو عاشق هم ، همچنین. زمان ، این دشمن احساسات ، باعث میشود که ان دو حتی وجود یکدیگر را نیز فراموش کنند.میتسوها از فاجعه جلوگیری میکند. کات به پنج سال بعد . تاکی به دنبال کاری در زندگی اش میگردد . خودش نمیداند چه هدفی در زندگی دارد و سردرگم است. در همین حین ، در طی بیست ثانیه سری به همه ی شخصیت ها میزنیم و سپس دوباره به پیش تاکی برمیگردیم که بالاخره میتسوها را در دنیای واقعی پیدا کرده. خودش چیزی از ماجرا یادش نیست ، اما پا جلو میگذارد و خود را معرفی میکند. فیلم با رسیدن این دو به هم تمام میشود.



      درست مانند عشق ، این فیلم را نمیتوان تکه به تکه نقد کرد و باید ان را برای رساندن مفهموم و پیام ، به صورت کامل کنار هم گذاشت. از نماد گذاری ها و اشاره های فیلم به قضایا شروع میکنیم. بلندگویی که میتسوها از ان بدش می اید ، نمادی از پدری سخت گیر که مخالف رابطه ( عشق ) است یا رسم و رسوماتی که او را عقب نگه میدارد و همیشه بالای سر او است و به او فشار می اورد. در ها که بلا استثناء در فیلم ، باز شدنشان نشانه ی شادی و بسته شدنشان نشانه ی غم است. و البته برای زندگی نمیشود همه ی درها باز یا بسته باشند . لانگ کات هایی که بیشتر نشان دهنده ی عظمت عشقند. یعنی نشان میدهند عشق بزرگتر از یک نفر است. همه اینها به ناخود اگاه و خود اگاه ، خدمت بزرگی میکنند و ذهن را در راستای مورد نظر فیلم قرار میدهند. به نظر من ، برترین مزیت این فیلم ، و دلیل موفقیت بزرگ ان ، رساندن همین حس عشق است. ساده به نظر میرسد ؟ اینطور نیست. از ضربه های تند و سریع به پیانو در مواقع شادی وموسیقی غم انگیز در مواقع بحران ، همه در خدمت این هدفند. فیلم همانگونه که با میتسوها شروع میشود ، با تاکی تمام میشود که این توازن عالی یک رابطه را نشان میدهد.



      موسیقی و صدا گذاری فیلم واقعا عالی است. کافی است به لحن دخترانه ی صدا پیشه ی تاکی دقت کنید. گویا به واقع میتسوها است که در بدن او رفته است. موسیقی نیز که در اکثر مواقع از پیانو و یا ویولون تشکیل شده ، توازن عالی این دو ساز با هم را نشان میدهد و کنایه ای از این دو نفر است که با هم به کمال میرسند. موسیقی را نمیتوان در کلمات توصیف کرد ، پس همین بس که بگویم نیمی از بار فیلم بر روی دوش موسیقی بوده و به زیبایی تمام اجرا شده است. طراحی نیز در حد کمال کار شده است. معمولا مانگا از انیمه ی ان با کیفیت تر است ، چون پپنل ها ثابت اند و مانگاکا بهتر میتواند روی هر پنل تمرکز کند و وقت بگذارد. اما در این مورد ، تک تک فریم ها گویی از یک پنل مانگا برداشته شده اند و بسیار زیبا هستند.



      فیلم یک رابطه است.واضح تر بگویم ، فیلم به صورت غیر اشکار ( و بعضی مواقع اشکار ) مشکلات یک رابطه را نشان میدهد. زمان ، فاصله ، و….. عبور کردن این زوج از همه ی این موانع و رسیدنشان به هم را نشان میدهد.همه اینها را در حالی انجام میدهد که تک تک دقایق سعی میکند عشق را به ما برساند. از نخی که در تیراژ اولیه دو نفر را به هم وصل میکند. اول در مورد ان صحبت کردم. این به قول مادربزرگ ،زمان است یا سرنوشت ؟ در هر صورت ، برای هر کسی متفاوت است و البته درستش همین است. هنر فیلم این است که توانسته احساسی که کلمه ای برایش نیست را توصیف کند. بطوری که هر شخصی بتواند عشق بین دو کاراکتر را احساس کند. و البته این کار کمی نیست. دلیل موفقیت فیلم را میخواهید ؟ رساندن عشق. رساندن حس عشق. کار کمی نیست و به نظر من شایسته ی بسی تشویق است. گفتم که موفقیت هر فیلم به رساندن حس ژانرش بستگی دارد ، و این فیلم نیز به طور کامل عشق را به من ، بیننده که چیزی از ان نمیداند ، تقدیم میکند.



      درست است که فیلم بسیار زیبایی بود ، ولی در هر صورت عیب هایی نیز داشت. یکی از اولین ان ها ، اینکه چرا هیچکدام نفهمیدند سه سال با هم اختلاف زمانی دارند؟ میتسوها حتی از گوشی تاکی نیز برای خاطره نویسی استفاده میکرد اما متوجه این موضوع نشد. یکی از دلایلی که میتوانم به ان فکر کنم ، این که متوجه شدند ، برای همین میتسوها و تاکی بعد از بیدار شدن گاهی اوقات گریه میکردند ، اما به سرعت فراموش میکردند که چرا دارند اشک میریزند. مشکل دوم اینکه ما هیچوفت تفاهم فکری در این دو نفر نمیبینیم. درست است که جای هم زندگی میکنند ، اما فیلم روی هیچکدام از تفکرات و اخلاقیات هیچکدام دقیق نمیشود. شاید یکی به فیلم علاقه ی زیادی دارد و یکی به کتاب . شاید آن دو اصلا دینشان متفاوت باشد! فیلم روی این موضوع ها زیاد دقیق نمیشود و قابل درک است که چرا ، ولی در هر صورت این چیزی نیست که چشممان را روی ان ببندیم.



      جمع بندی: عشق زیباست. و به همان حدی که زیباست پیچیده هم هست. سخت است کسی را پیدا کنید که عشق واقعی را احساس کرده باشد. مانند کوه بالا و پایین دارد ، مانند ساکه مستت میکند و خجالت زده. باعث میشود بخندی و گریه کنی. نیازمند از خود گذشتگی است. و سخت به دست می اید. مانند تاکی ، اگر از دست برود دیگر زندگی کردن ارزشی ندارد.تنها چهار بار در دوران انیمه دیدنم گریه کردم . صحنه ی مرگ جیرایا(ناروتو) ، صحنه ای که پدرخوانده چوپر سم را خورد و به بالای کوه رفت تا بمیرد ( وان پیس ) و وقتی کورا ، برادر دو فلامینگو با ان چهره ی خندانش لاو را در صندوق میگذاشت ( وان پیس ) . چهارمین بار هم همین انیمه بود. به خود امدم و متوجه شدم اشک ها بر روی گونه ام جاری اند.و واقعا خوشحالم که میتوانم این احساس را داشته باشم. غیر از دو عیب ، این انیمه هدف خودش که رساندن احساس عشق به بیننده بود را کاملا انجام میدهد و باعث میشود فرد از زنده بودن احساس خوشحالی کند. خوشحال که میتواند این احساس زیبا را تجربه کند. امیدوارم تاکی یا میتسوهای زندگیتان را پیدا کنید.



      تئوری : نقد کامل شد.این یک تئوری است. یک کروشه برای این موضوع باز کنید. بعد از تاسوکاره ، میتسوها از توشی ، دوستش معذرت خواهی میکند که دوچرخه اش را شکسته ولی توشی ، میپرسد: چی ؟ کی؟ .یعنی ممکن است همه ی اینها توهم باشد. حتی بعدا ، تاکی این دو ( توشی و نامزدش) را در رستوران میبیند . یعنی تمام اینها ممکن از توهمات تاکی بوده باشد و دختر نیز ، احتمالا از جایی او را میشناخته و او را میپاییده. تمام این داستان توهم تاکی بود و دختر نیز یک شخص که او را دوست داشت. حتی یک مورد دیگر که مهر تایید بر این تئوری میزند ، داستان نجات یافتن شهر است. که اخبار میگوید بسیار اتفاقی ان روز روز مانور امنیت بوده. اما چه میشود اگر واقعا اینطور بوده؟؟ داستان از یک حماسه ی عشقی به یک بیمار روانی( تاکی) با مشکلات توهمی شدید نزول میکند.بر روی این کروشه نیز کمی فکر کنید.

      منبع:نقادین
    • gmwow
      آیا این نقد برایتان مفید بود ؟
      gmwow
      جمعه, ۰۳ شه‍ ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۵
      • نقش آفرینی بازیگران :
      • موسیقی متن :
      • تأثیرگذاری :
      • داستان کلی :
      نقاط قوت
      نقاط ضعف
      روایتی یکدست و درهم تنیده،ساده،صمیمی و بدون اغراق از عشق؛دشواری های "ما" شدن.


      داستان بشدت زیباست؛مثل یک رشته نازک و ضعیف شروع میشه و با تنیدن استادانه کارگردان تبدیل به یک ریسمان محکم میشه؛عملا تبدیل یک قصه ی لوس با شوخی های بی مزه به یک اثر قوی و فلسفی رو شاهد بودم.با کلماتی قدیمی که در هالیوود نخ نما شده داستانی جدید نوشته شده که به خودتون جرئت حدس زدن پایان قصه رو نمیدید!


      اوج و فرودها خوب و خوشایندن طوری که تا لحظه آخر سرگرم هستید منتها داستانِ بین دو غافلگیری کمی دچار افت میشه که قابل چشم پوشیه
      کاراکترهایی عادی و باورپذیر ساخته شده طوری که شاید خود شما "تاکی" یا "میتسوها" باشید.اتفاقاتی که ماورای عادت رخ میدن و "تاکی و میتسوها" رو به چالش میکشن.


      همونطور که میدونید این اثر یک انیمه هستش،ادم های چشم درشتی که به دستِ چشم بادومی ها(!) ساخته شدن.مطابق انتظار این انیمه هم به سبک خاص و انحصاری-سنتی خودشون ساخته شده.

      کارگردانی بشدت قویه،دکوپاژ ها و میزانسن حرف ندارن؛اوج هنر کارگردان رو در سکانس ملاقاتِ میتسوها و تاکی میبینید.نکته دیگری که نظرم رو جلب کرد آمبیانس و نویز محیط بود؛در تولید انیمیشن و فیلمهای استودیویی صدای محیط بر باورپذیر بودن اثر نقش مهمی داره که نام تو از این عنصر کلیدی به زیبایی بهره برده.

      موسیقی هم که مثل تمام عناصر کلیدی این اثر،فوق العاده و نفسگیر بود؛موسیقی که در متن این داستان میشنوید، خودش یه قصه ی عاشقانه س،پیشنهاد میدم بصورت جداگانه هم گوشش بدید.

      و در آخر دیالوگهایی که با روح و روانتون بازی میکنه
      _ببخشید من شما رو جایی....
      منم همینطور!


      پیروز و پایدار باشید!

عناوین مشابه

The Green Mile (1999)
8.6
«اجکوم» (هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده، در حالی که نیروی خارق العاده ی شفابخشی دارد...