Twilight (2008)
دختری نوجوان عاشق یک خون آشام می شود و بعد از آن حاضر است هر خطری را بپذیرد تا با او باشد.
The Twilight Saga: New Moon (2009)
بعد از حادثهای که بلا را تا پای مرگ می کشاند، ادوارد او را ترک می کند. در نبود ادوارد، بلا درگیر یک رابطه فراطبیعی دیگر میشود، اینبار با گرگینهای بنام «جیکاب بلک».
The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 2 (2012)
بعد از بدنیا آمدن «رنزمه» دختر «بلا» و «ادوارد»، خانواده کالن تصمیم می گیرند دیگر خانواده های خون آشام را با خود متحد کنند تا بتوانند در مقابل خطری که از جانب ولتری آن ها را تهدید می کند، مقاومت کنند...
The Twilight Saga: Eclipse (2010)
در حالی یک سلسله از قتلها در حال وقوع است، بلا، در حال نزدیک شدن به زمان فارق التحصیلی اش است و باید بین ادوارد که خون آشام است و جیکاب که یک گرگ نما است یکی را به عنوان عشقش انتخاب کند و …
The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 1 (2011)
این فیلم که ادامه ای است بر سری فیلم های «گرگ و میش»، داستان ازدواج «بلا»ی فناپذیر با «ادوارد» خونآشام را روایت می کند كه پس از آن صاحب دختری نیمه انسان، نیمه خونآشام به نام «رنسمی» میشوند، اما...
Scream 3 (2000)
«شبح چهره» برای بار سوم به دیدن «سیدنی» و دوستانش می آید، در حالی که سومین فیلم بر اساس قتلهای «وودزبرو» در حال ساخت است.
Abraham Lincoln: Vampire Hunter (2012)
آبراهام لینکلن (شانزدهمین رئیسجمهور ایالات متحدهٔ آمریکا) که قبل از ورود به دنیای سیاست، مادرش توسط خون آشام ها به قتل رسیده بود در پی انتقام از آن ها بر می آید، در شرایطی که برده داران از برده های خود به عنوان غذای خون آشام ها استفاده می کردند...
Saw IV (2007)
جیگسا و شاگردش آماندا مرده اند. کارآگاه کری به قتل می رسد و دو مامور اف بی آی به کمک کارآگاه کهنه کار، هافمن، می شتابند تا در باقی مانده های جیگسا سرنخ هایی پیدا کنند.
Annabelle (2014)
=میا و جان یک زوج جوان هستند که بزودی صاحب فرزندی خواهند شد. اما زمانی که جان برای میا یک عروسک قدیمی می خرد و به او هدیه می دهد، اتفاقات ناگواری برای این زوج رخ می دهد که…
The Grudge (2004)
ژاپن. «يوکو» (ماکي)، مددکار اجتماعي، به عيادت «اما» (زابريسکي) زن بيمار و بستري امريکايي مي رود اما موجودي شبح گونه به او حمله مي کند. «کارن» (گلار)، دانشجوي مبادله اي امريکايي که با محبوبش، «داگ» (بر) در توکيو زندگي مي کند، قرار مي شود که جاي «يوکو» را بگيرد. اما پس از مدتي «کارن» متوجه مي شود که خانه ي «اما» را اشباحي خطرناک اشغال کرده اند...