یک دختر نوجوان نادیده گرفته شده و ساده لوح از اینترنت برای فریب دادن مردم برای گرفتن هدایا استفاده می کند تا اینکه با فرد اشتباهی برخورد می کند و همه چیز به شکل وحشتناکی پیش میرود..
یک مبشر تلویزیونی که به دنبال شهرت است و تیم فیلمبرداری اش قصد دارند کشتی افسانه ای نوح را بیابند، اما متوجه می شوند که هم توسط یک نفرین باستانی و هم یک کوسه سفید بزرگ ماقبل تاریخ محافظت می شود...
پس از اینکه یک فعال محیط زیست به نام خاریس ردواتر توسط مادرش مری لین، براثر "حادثه ای" مشکوک که به قیمت جان خاریس تمام شد، دوباره به دنیای زنده فراخوانده شد، روحی باستانی در خارج از یک شهر کوچک شمالی به خاطر انتقام، مجددا متولد می شود...
داستان در مورد شهر دیلفورد است که خون آشام ها و زامبی ها در کنار هم زندگی می کردند و در صلح بودند تا زمانی که آخرالزمان بیگانه وارد شده که این سه نفر نوجوان و خون آشالم هستند...
سه نفر از دوستان برای آخر هفته به ساحل می روند تا خوش بگذرانند، اما در طبقه بالایی آپارتمانی که اجاره می کنند یک نیروی ماوراءالطبیعه شوم وجود دارد که سال ها در آنجا زندانی بوده و ...
نیکلاس در شهری ساحلی زندگی میکند که تنها ساکنان آنجا زن ها و پسرها می باشند. او در یک بیمارستان تحت درمان است. نیکلاس حس میکند همه به او دروغ می گویند، تا اینکه سرانجام با کمک یک پرستار جوان او متوجه راز مخوفی در زنان آنجا و کاری که شب ها انجام می دهند، می شود...
پیتر یک تکه زمین را به عنوان هدیه عروسی اش صاحب میشود. در همین حین که خود را برای ساخت خانه ای جدید آماده میکند، پیتر متوجه مقداری بقایای انسانی در این زمین می شود. او تصمیم میگیرد این راز را نزد خود نگه دارد تا عروسی طبق برنامه ریزی پیش برود، و ..
داستان چهار تبهکار که با فرار از دست پلیس، در آلونک مزرعه ای دورافتاده مستقر می شوند. اما متوجه می شوند که خانواده ای که در آنجا زندگی می کنند آن چیزی که به نظر می رسد نیستند...
هو دو (Kim Hyun Mok) و یه جی (Han Seung Yeon) دوست های صمیمی یکدیگرند که به دنبال شغل هستند و نیاز دارند خانه ای را اجاره کنند. تا اینکه یک روز هو دو یک خانه مناسب و ارزان قیمت با تمام اسباب و وسایل برای اجاره پیدا میکند. رفته رفته این دو متوجه وجود یک روح در خانه می شوند. آنها که جایی برای رفتن ندارند تصمیم میگیرند با روح بجنگند…