در دههی شصت میلادی، زن جوانی در مناطق روستایی ایتالیا به اجبار تن به ازدواج میدهد و در پی احقاق حق خود برمیآید.
یک زن جوان اهل گلاسکو، رویای تبدیل شدن به خوانندهی کانتریاستار را در سر دارد...
یک پسر، یک دختر و یک ربات در سیاره ای بیابانی سرگردان هستند و در جستوجوی دریاچه افسانه ای هستند…
یک مرد به همراه دوستانش نقشه ای پیچیده طراحی می کنند تا دو کارخانه تولید سلاح را نابود کنند...
داستان فیلم درباره ی مرد جوانی به نام هَنک هست که در یک جزیره ی متروک گرفتار می شود و علیرغم اشتیاق فراوانش به بازگشت به خانه و خانوادهاش ، به مرور زمان امیدش را از دست می دهد. تا اینکه آب های آزاد یک جسم بیجان را هم به ساحل این جزیره می آورد و هَنک می فهمد که قبل از دچار شدن به سرنوشتی مشابه این آدم مرده ، باید راهی برای فرار پیدا کند...
فیلم هفت دلاور، درباره هفت تیرانداز به سرپرستی مردی به نام کریس آدامز (با بازی دنزل واشنگتن) در غرب وحشی است که تصمیم میگیرند از مردم یک دهکده در برابر راهزنان دفاع کنند…
فیلم درباره سه دوست صمیمی است که از دیرباز در کنار یکدیگر هستند و تصمیم می گیرند که شب سال نو میلادی، را در نیویورک سپری کنند و به دنبال جام مقدس جشن کریسمس بگردند اما…
داستان واقعی این فیلم، در مورد «جون شیک» جوان کره ای است که در مزرعه پدربزرگ دوستش «تاتسو» کار می کند. او رویای شرکت در المپیک توکیو، بعنوان یک دونده ماراتون را دارد، اما با آغاز جنگ، او و دوستش هر دو مجبور می شوند در ارتش نام نویسی کنند…
ورونیکا(ژاکوب) به کراکوف میآید و در مدرسه موسیقی به تحصیل آواز میپردازد، اما پس از مدتی بیمار میشود و طی نخستین اجرای عمومیاش روی صحنه میمیرد. در همین زمان در پاریس، ورونیک(ژاکوب) آرزوهایش را برای بدل شدن به یک خواننده حرفهای کنار میگذارد تا معلم مدرسه شود و در این بین با عروسکگردانی ملاقات میکند. ورونیک در ضمن گوئی با نوعی تلهپاتی وجود همزاد درگذشتهاش را حس میکند.
فیلم بر اساس ماجرایی واقعی ساخته شدهاست. حسین سبزیان یک عاشق سینما وارد خانوادهای میشود و خود را محسن مخملباف معرفی میکند. در پایان فیلم مخلملباف واقعی پیدا میشود و سبزیان در دادگاه میگوید به دلیل علاقه به سینما دست به این کار زدم. ....