این فیلم داستان جدیدی از سفید برفی را روایت می کند، در سرزمینی که سفید برفی زندگی می کند وی تنها شخصی است که از ملکه آن سرزمین زیباتر است و به همین دلیل، ملکه قصد کشتن سفید برفی را دارد؛. اما چیزی که ملکه به هیچ عنوان تصور نمی کرد این است که سفید برفی تهدیدی جدی برای حکومتش به حساب بیاید، در این بین سفید برفی توسط یک شکارچی ماهر که توسط ملکه اجیر شده هنر جنگیدن را می آموزد اما ...
5 دانشجو برای تفریح به کلبه ای در میان جنگل می روند. پس از خواندن برگی از یک دفتر خاطرات پاره پاره، متوجه می شوند که بومیانی آدمخوار ...
جرج تاون واشينگتن د. ک. امريکا. «ريگان» (بلر)، دختر دوازده ساله ي يکي از بازيگران زن مشهور سينما (برستين) دچار حالت هاي غريبي مي شود. تمام تلاش پزشکان براي تشخيص و درمان بيماري «ريگان» بي نتيجه مي ماند، و در نهايت، تنها راه چاره، اجراي مراسم جن گيري است...
شش ماه پس از برخورد با "سامارا" و نوار ویدئوی قاتلش،"ریچل کلر" و پسرش شهر را برای زندگی در منطقه ای روستایی جائی که تصور می کنند در امنیت هستند ترک می کنند.مدت کمی پس از رسیدنشان او درباره دانش آموزی که در شرایطی مشابه قربانیان "سامارا" به قتل رسیده است.یکبار دیگر به نظر می رسد جان پسر او در خطر است و...
کری دختر نوجوانی هست که علی رغم میل مادرش که فردی به شدت مذهبی است، قصد دارد به جشن رقصی که تامی روس ترتیب داده برود. اما رفتن او به این مجلس و دوری از مادرش، باعث میشود تا وی به توانایی حرکت اجسام به وسیله ذهنش پی ببرد که…
داستان فیلم قبل از قصه کتاب سه جلدی ارباب حلقهها اتفاق میافتد و نوعی پیشدرآمد بر آن مجموعه فیلم است. داستان حدود 60 سال بین هابیت و یاران حلقه، اولین قسمت سهگانه ارباب حلقهها را دربر میگیرد. بیلبو باگینز شخصیت اصلی داستان برای پیدا کردن یک گنجینه در سفری پرماجرا با گندالف همراه میشود و در نهایت حلقه را پیدا میکند. فیلم اول رویدادهای کتاب هابیت را دربر بگیرد و فیلم دوم در فاصله 80 سال بین آن رمان و اولین کتاب سهگانه حلقه روی دهد ...
آبراهام لینکلن (شانزدهمین رئیسجمهور ایالات متحدهٔ آمریکا) که قبل از ورود به دنیای سیاست، مادرش توسط خون آشام ها به قتل رسیده بود در پی انتقام از آن ها بر می آید، در شرایطی که برده داران از برده های خود به عنوان غذای خون آشام ها استفاده می کردند...
«کریستین» (انجلینا جولی) وقتی از سر کار باز می گردد متوجه می شود پسر کوچکش گم شده است. ماه ها تلاش بی وقفه ی کریستین برای یافتن فرزندش به نتیجه ای نمی رسد چرا که پلیس لس انجلس ان چنان که باید به وظیفه اش عمل نمی کند. پس از مدت ها جست و جو پلیس پسر کریستین را به او باز می گرداند. اما کریستین نمی تواند باور کند که این پسر واقعی او باشد، او فکر می کند پلیس بچه ای عوضی به او بازگردانده است و در این میان هیچ کس حرف های کریستین را باور ندارد و به او کمک نمی کند...
سه دانشجوی احمق در یکی از بهترین کالج های هند اتاقی دارند. هر سه در خوابگاه از آن استفاده می کنند که یکی از آن ها عکاس حیات وحش است و به دنبال یافتن دوست گمشده خود راهی سفر شده و در طول این سفر با حوادثی رو به رو می شوند...
دختری جوان، “سوفی”، بعد از مرگ پدر توسط جادوگری نفرین شده و تبدیل به یک پیرزن می شود. او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارج شده و به قلعه ای، “قلعه متحرک هاول”، می رسد. این قلعه متعلق به جادوگریست که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. “سوفی”، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و درصدد از بین بردن نفرین بر می آید …