یک عکاس خبری (جیمز استوارت) که با پای شکسته مجبور است روی یک صندلی چرخدار باقی بماند از روی بیکاری به تماشای حرکات همسایههای آن طرف حیاط آپارتمانی که در گیتیچویلج دارد مشغول میشود که ...
این فیلم اولین قسمت از سهگانه فیلمهایی در مورد مشغلههای جامعه فرانسوی است و داستان زن یک آهنگساز را روایت می کند که با مرگ شوهر و فرزندش دست و پنجه نرم می کند.
در روستای کوچکی در کوهستانهای کشور مراکش یک مزرعه دار به اسم عبدالله برای از بین بردن گرگها و شغالهایی که به گله گوسفندان او حمله می کنند یک تفنگ خریداری می کند . یکی از پسران او برای امتحان کردن برد تفنگ ، از راه دور به سمت اتوبوس جهانگردان که از جاده مقابل روستایشان در حال عبور است شلیک می کند . در اتوبوس دو زن و شوهر ...
برادران کاهیل با انکه در گذشته بسیار صمیمی بوده اند اما اکنون راه خود را از یکدیگر جدا کرده اند. سام که برادر کوچکتر است به ارتش پیوسته و تامی یک زندگی معمولی را با همسر و تنها دخترش می گذراند تا اینکه سام در یک عملیات دچار حادثه می شود و دچار مشکلات روحی می شود و برای درمان به آمریکا بر میگردد. تام برادر کوچکتر را به منزل خود می آورد اما سام که دچار مشکلات روحی زیادی است با تام و خانواده اش دچار مشکل می شود و مجموعه ای از خاطرات گذشته و اتفاقات آینده او را آزار می دهد و اکنون تام سعی می کند تا به هر شکلی به برادرش کمک کند تا سلامتی خود را باز بیابد...
داستان این فیلم زندگی امینم هستش که از سال ۱۹۹۵ شروع می شه، که اون موقع به خاطر سفید بودنش دست کم گرفته می شه و نمی ذارن رپ کنه. امّا در طی زمان، اون موفق می شه خودشو بالا بکشه و…
یک معلم که تنها زندگی می کند ، تمام مدت تلاش می کند تا حضانت پسرش را بگیرد . رفته رفته زندگی او بهبود می یابد و عاشق می شود و خبرهای خوبی در مورد پسرش به او می رسد ولی این شانس خوب با یک دروغ کوچک به طور وحشیانه ای نابود می شود و …
غلاف تمام فلزی ماجرایی تلخ و گزنده را در خلال جنگ ویتنام و در یک پایگاه آموزش تفنگداران نیروی دریایی ارتش آمریکا و بعد از آن در میدانهای جنگ در ویتنام روایت میکند. فیلم انتقادی به تزریق روحیه وحشیگری و جنگطلبی به سربازان بیچاره آمریکایی و تبدیل کردن آنها به حیوانات دست آموز است...
داستان فیلم در مورد قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها "دیوید میلز" (بردپیت) است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست (مرگان فریمن) که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم قاتل را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر اساسی می دهد...
سال ۱۹۵۴ تدی دنیلز، یک مارشال امریکایی، برای تحقیق در مورد ناپدید شدن یکی از بیماران بیمارستان روانی اشکلیف به جزیره شاتر می رود. تدی با تحقیقات زیرکانه و مهارتش، خیلی زود سر نخی از معما بدست می آورد...
فیلم داستان یک سرباز سابق نیروی دریایی است که بعد از جنگ جهانی دوم به خانه باز می گردد و شاهد اتفاقات وحشتناک بسیاری می شود. او مردد و نامطمئن از آینده خودش ، در تلاش برای معنی بخشیدن به زندگی؛ یک اعتقاد باوری/ دینی را به وجود می آورد. او تبدیل به شخصی به نام "استاد" می شود . در حالی که سازمان او رشد می کند و هر روز به طرفداران پرشور آن اضافه می شود؛ شخص دست راست او شروع به زیر سوال بردن نظام اعتقادی و شخص استاد می کند...