کارآگاهی که مشکل شنوایی دارد و شاهد ناشنوا که قتل را دیده است، مجبورند برای نجات خود به هم کمک کنند. آنها در یک ساختمان متروکه محاصره شدهاند و قاتلانی که صداهایشان را نمیشنوند، به آنها نزدیک میشوند.
این مستند به بررسی اتفاقات پشت صحنهی اولین پخش برنامهی کمدی معروف «شنبه شب زنده» در سال ۱۹۷۵ میپردازد و نشان میدهد که چگونه این برنامه، تلویزیون را به طور کلی دگرگون کرد.
یک ربات هوشمند در جزیرهای دورافتاده به دام میافتد و برای زنده ماندن، با حیوانات دوست میشود و از یک جوجه غاز مراقبت میکند.
انتقامجویان حتی تو بدترین موقعیتهای کیهانی همیشه یه جورایی پرچم امید دستشون بود، کسایی که میتونستن کل روز مبارزه کنن و کیف کنن. ولی تاندربولتسها؟ اونا کلاً یه چیز دیگهن! این فیلم جدید مارول یه تیم عجیب و غریب رو جمع کرده، نه قهرمانای خوشرنگ و لعاب، بلکه یه سری آدم غرغرو و ناسازگار. یلنا بلووا، قاتل بیوهی سیاه که طعنههاش باحاله، باکی بارنز، سایبورگ روس که قبلاً مامور مخفی بود، جان واکر که کاپیتان آمریکا رو ضایع کرده، گوست که دشمن تغییرشکلدهندهست، رد گاردین، سرباز قدیمی شوروی، تسکمستر که هر حرکتی رو میتونه کپی کنه و یه شخصیت مرموز به اسم «باب». باور کن، اینا اصلاً تیمی نیستن که بخوای واسه نجات دنیا روشون حساب کنی!
در این داستان درباره تابآوری، انسانیت و قدرت دگرگونکننده هنر، دیوین جی که به اشتباه در زندان زندانی شده است، با بازی در یک گروه تئاتر به همراه دیگر زندانیان، هدفی برای زندگی پیدا میکند
واسه میکی، مردن دیگه یه چیز کاملاً عادیه. آخه اون مثل یه ابزار مصرفی (یا مهره سوخته) میمونه که خودش داوطلب شده تا خطراتی که بشریت رو تهدید میکنه، روی خودش آزمایش کنه. هروقت هم که میمیره، دوباره بازسازی میشه و بیشتر خاطراتش هم سر جاش میمونه. ولی خب، چی میشه اگه میکیِ شمارۀ ۱۷ از میکیِ شمارۀ ۱۸ بیشتر زنده بمونه؟
یک خانواده برای فرار از زندگی روزمره به یک خانه روستایی دعوت میشوند، اما این تعطیلات آرام به یک کابوس وحشتناک تبدیل میشود.
داستان این فیلم در روستای اورگان اتفاق میافتد و بر زن و مردی تمرکز دارد که درگیر یک ماجراجویی میشوند.
در یک جزیره کوچک، کشف یک جسد و مقدار زیادی پول، آرامش ساکنان را بر هم میزند و آنها را درگیر ماجراهایی پیچیده و تصمیماتی اشتباه میکند.
وقتی اسلتر کینگ، میلیاردر حوزه فناوری، در جشن خیریهای که برگزار کرده بود با فریدا، بارمن آشنا شد، او را دعوت کرد تا به همراه دوستانش به تعطیلات رویایی در جزیره خصوصیاش برود. وقتی اتفاقات عجیبی شروع شد، فریدا به واقعیت اطرافش شک کرد.