یک مامور اف بی آی و یک کاراگاه پلیس بین الملل رد یک تیم شعبده باز را می گیرند. تیمی که در یکی از اجراهایشان به یک بانک دستبرد می زنند و پول این سرقت را بین تماشاچیان پخش می کنند و ...
داستان فیلم درباره یک بازرس و یک مامور اف.بی.آی است که یک مظنون به تروریست را تحت فشار قرار می دهند تا به محل سه اسلحه اتمی که قرار است کشور آمریکا را نابود سازند ، اعتراف کند …
لوسی دختری است که در تایپی ( تایوان) زندگی می کند و شغلش مصرف مواد مخدر است. او ناخواسته موادی را وارد سیستم بدنش می کند که او را به یک فرا انسان تغییر می دهد. او دید چشمی قوی به دست می آورد و قادر می شود با ذهنش اجسام را حرکت دهد و دردی هم حس نمی کند...
«جک والش» (رابرت دنیرو) استخدام شده تا یک حسابدار مافیا بنام «جاناتان ماردوکاس» (چارلز گرودین) را دستگیر کند. پلیس فدرال در گرفتن رد جاناتان درمانده است، اما جک براحتی او را می یابد و اکنون باید او را از نیو یورک به لس آنجلس ببرد تا ۱۰۰ هزار دلار دستمزدش را بگیرد. از طرفی پلیس فدرال و مافیا نیز به دنبال این حسابدار هستند و همین مساله کار جک را کمی مشکل می کند…
ملت درحال رشد میمون های تکامل یافته ژنتیکی به رهبری “سزار” توسط دسته ای از انسان ها که در دهه ی گذشته از انتشار ویروسی کشنده نجات یافته اند تهدید می شود؛ هر دوی این گونه ها برای مدتی در صلحی کوتاه به سر می بردند اما جنگی راه خواهد افتاد که در اخر مشخص می کند کدام گونه برای همیشه در زمین زندگی خواهد کرد…
«پل کرو» (سندلر) را که در گذشته بازيکن حرفه اي فوتبال امريکايي بوده به خاطر يک حادثه ي خطرناک رانندگي بازداشت مي کنند و به زندان آلن ويل مي فرستند که زندانبانش، «هيزن» (کرامول) نيز از کشته مرده هاي فوتبال امريکايي است. «هيزن» به «کرو» پيشنهاد مي کند که تيمي با زنداني ها تشکيل دهد که مقابل نگهبان ها بازي کنند…
در آینده نه چندان دور، میزان کامل عمر طبیعی یک انسان به ۲۵ سال رسیده است و امکان زندگی بیشتر از این مدت زمان وجود ندارد. اما در شرایطی است که اگر فرد بسیار ثروتمند باشد می تواند با مهندسی ژنتیک، میزان طول عمر خود را تا بینهایت افزایش دهد. اما برای افراد فقیر دو گزینه بیشتر وجود ندارد، یا هرطور شده پول لازم جهت خرید طول عمر را تهیه کند یا اینکه صبر کند تا در ۲۵ سالگی از بین برود. اما در یک شب جوانی فقیر به نام «ویل سالاس» به شکل اتفاقی با مردی روبرو می شود که عمری بسیار طولانی دارد و بعد از دریافت این عمر از او، قصد دارد تا شرایط زندگی اش را تغییر دهد. اما پلیس فکر می کند که این میزان طول عمر با دزدی بدست آمده و ...
دختری 10 ساله در نقل مکان خانوادهاش به حومه شهر، در دنیایی سرگردان می شود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره میشود؛ جایی که انسانها به شکل حیوانات در می آیند...
«اوه دا-سو» بعد از ربوده شدن توسط شخصی ناشناس و کشیدن حبس به مدت ۱۵ سال، اکنون آزاد شده است و در حالی که با یک تلفن همراه، پول نقد و لباس های گران قیمت مجهز شده، تنها ۵ روز فرصت دارد کسی که او را اسیر کرده بود را بیابد...
«هری» (لتو) و دوست صمیمی اش «تایرون» (وینز)، معتادان فقیری هستند که در کانی آیلند نیویورک زندگی می کنند. «هری» رؤیای فروش نیم کیلو هرویین را در سر می پروراند تا با پول آن بتواند به اتفاق دوست معتاد دیگرش «ماریون»(کانلی)، بوتیک لباسی باز کند...…