«پاتريک بيتمن» (بيل) جواني اهل نيويورک و معقول و خوش سر و لباس است. اما در پشت اين چهره ي او، يک هيولا نهفته است. «بيتمن» شب ها کار واقعي اش را شروع مي کند و به شکار و کشتن ولگردها و زنان خياباني مي پردازد...
زنی بنام «گیوم جا» بعد از ۱۳ سال حبس کشیدن در زندان به جرم آدم ربایی و قتل یک پسربچه، اکنون آزاد شده و تصمیم دارد سر و سامانی به زندگی اش بدهد...
"پرسئوس"،پسر فانی "زئوس" با نیروهای دنیای مردگان می جنگد تا از تسلط آنها بر بهشت و زمین جلوگیری کند...
این انیمیشن در مورد چهار پسربچه است که فیلمی کانادایی که برای رده سنی آن ها مناسب نیست را می بینند. بعد از این، همه ی مردم آن ها را «فاسد» می نامند، و والدین شان ایالات متحده را مجبور به آغاز جنگ در مقابل کانادا می کنند...
این فیلم داستان زندگی «آیلین وورنوس» است ، فاحشه ای که بعد از ماجراهایی که به سرش آمد، به یک قاتل سریالی تبدیل شد...
یک فیلم درام در مورد «جان اسمیت» (کالین فارل)، جستجوگر انگلیسی، و برخورد بین بومی های قاره آمریکا، و مهاجران انگلیسی در قرن ۱۷ میلادی...
این فیلم که براساس رمان جنجالی « رتیل » نوشته تیری ژونکوئه ساخته شده ، روایتگر داستان یک جراح زیبایی به نام رابرت لدگارد ( آنتونیو باندراس ) است که در یک ویلای مجلل زندگی می کند. خدمتکار او در این ویلا زنی به نام ماریلا ( ماریسا پاردس ) است و در طبقه بالای ویلا هم دختری به نام ورا ( آلنا آنایا ) حضور دارد که بدنش توسط یک پوسته احاطه شده!
در سال ۱۸۹۹ در پاریس شاعر فقیر و جوان اسکاتلندی به اسم «کریستین» (اوان مک گرگور) زندگی می کند. او پس از مدتی به یک کلوب پنهانی به اسم «مولن روژ» در محله بدنام «مونت مارتی» که فعالیتهای زیر زمینی در زمینه هایی چون مواد مخدر دارند می پیوندد. او ناگهان خودش را گرفتار یک رابطه عاشقانه حزن انگیز و آتشین با گرانترین ستاره گروه (نیکول کیدمن) که مشهورترین فاحشه شهر نیز می باشد می بیند …
کارمند سازمان ملل “گری لین” برای جلوگیری از گسترش بیماری که انسان ها را تبدیل به زامبی می کند دنیا را زیر پا می گذارد. زامبی هایی که ارتش ها و دولت ها را سرنگون کرده و خطر نابودی کل نژاد انسان, دنیا را تهدید می کند و …
«سالمن وندی» (هاونسوئو) در معادن داغ و سوزان الماس در افریقای جنوبی سنگ بسیار با ارزش و خارق العاده ای را کشف می کند. «دنی آرچر» (دی کاپریو) مزدوری که تخصص اش، فروش به اصطلاح «الماس های خون» است با خبر می شود که «وندی»، الماس را در محلی پنهان کرده که هیچ کس فکرش را هم نمی کند. او از «مدی بوئن» (کانلی) روزنامه نگار امریکایی سرخورده، می خواهد تا در پیدا کردن و به چنگ آوردن آن گنج کمک کند…