یک گروه ویژه که برای انجام ماموریتی به کشور چین رفته بودند، با هیولاهای غول پیکر مرموز مواجه شده و مجبور می شوند بر روی دیوار بزرگ چین به مبارزه با آنها بپردازند...
قسمت دوم فیلم “جک ریچر”، چند سال بعد از اتفاقات قسمت اول رخ می دهد. “جک ریچر” بار دیگر به فعالیت های گذشته خود باز می گردد تا علت متهم شدنش که مربوط به یک پرونده ی جنایی می باشد را در یابد. اما …
داستان فیلم مربوط به دهه ی ۴۰ میلادی میباشد. و شروع جنگ جهانی.جایی که کشتار یهودیان توسط نازی ها در دستور کار بود. در یکی از مناطق شرقی اروپا گروهی از یهودیان در جنگل گرد هم آمدند تا بتوانند از چنگ نازی ها نجات پیدا کنند و راهی برای محافظت از خود پیدا کنند . به زودی گروه کوچک آنها با پیوستن سایر مردم گسترش پیدا می کند و قدرتشان افزایش پیدا می کند تا اینکه ...
«سالمن وندی» (هاونسوئو) در معادن داغ و سوزان الماس در افریقای جنوبی سنگ بسیار با ارزش و خارق العاده ای را کشف می کند. «دنی آرچر» (دی کاپریو) مزدوری که تخصص اش، فروش به اصطلاح «الماس های خون» است با خبر می شود که «وندی»، الماس را در محلی پنهان کرده که هیچ کس فکرش را هم نمی کند. او از «مدی بوئن» (کانلی) روزنامه نگار امریکایی سرخورده، می خواهد تا در پیدا کردن و به چنگ آوردن آن گنج کمک کند…
افسری امریکایی که از زندگی و اعمال خود به غایت گریزان است و برای رهایی از این خستگی ماموریتی برای مقابله با سامورایی ها را قبول میکند تا به آموزش ارتش ژاپن بپردازد . در این میان در نبردی بین ارتش ژاپن و سامورایی ها، کاپتان اتان الگرن به اسارت جنگجویان بومی ژابن در می آید و در این بین با فرهنگ و طرز فکر آنها آشنا شده و...
پس از حملات تروريستي به نيويورک، رئيس جمهور حکومت نظامي اعلام مي کند و «ويليام دورو» (ويلس)، ژنرال فاشيست، وارد عمل مي شود و تانک هايش را به بروکلين مي فرستد...
جنگ خليج فارس. در عمليات «توفان صحرا»، «ستوان ناتانيل سرلينگ» (واشينگتن)، فرمانده يک واحد ارتش امريکا، به خطا دستور نابودي تانکي را مي دهد که در واقع تانکي «خودي» است و عده اي از سربازان هم وطنش، از جمله يکي از دوستان صميمي اش کشته مي شوند. فشار روحي اين ماجرا، او را به نوش خواري و فروپاشي زندگي زناشويي اش مي کشاند..
«سرهنگ ویلیام لودلو» (هاپکینز) که از ارتش و جنگ و کشتار سرخ پوستان متنفر است، در املاک خود در مونتانا یک امپراتوری خانوادگی تشکیل داده و با سه پسرش، «آلفرد» (کویین)، «تریستان» (پیت) و «ساموئل» (تامس) زندگی می کند. با شروع جنگ جهانی اول، «ساموئل» در کانادا به ارتش می پیوندد. دو برادر دیگر نیز همین کار را می کنند. اما هر سه به یک اندازه خوش شانس نیستند تا به خانه بازگردند و …
برای تمام زندگی خود، ماریان جانسون بیست و هفت ساله در حال حرکت بوده است ، تصمیماتی که او در بزرگسالی گرفته است کاملا ناکام بوده است ، مانند دومین ازدواج اخیر او با کورتیس جانسون ، که او را به ...
فیلم به تبعیض ها علیه سیاهان در جامعه آمریکا بویژه در جنگهای داخلی این کشور می پردازد. این جنگها بین ایالات شمالی، متحدین، و ایالات جنوبی رخ می دهد. مسئولین شهر بوستون در ماساچوست، از ایالات شمالی، که مخالف برده داری هستند هنگی از سیاهان را تشکیل می دهند و «رابرت شاو» (متیو برودریک)، فرزند یکی از متنفذین شهر را فرمانده این هنگ می کنند. شاو به آموزش این هنگ که اکثرا برده های فراری ایالات جنوبی هستند می پردازد اما گویا تبعیض های موجود اجازه رفتن به جنگ را نمی دهند و حتی کفش و لباس نیز به آنها نمی دهند. شاو با این تبعیضات مبارزه می کند و …
در جریان پوشش اعتصاب کارگران، یک خبرنگار و فیلمبردار تلویزیونی در یدککشی گروگان گرفته میشوند. گروگانگیران خواستار جمعآوری و انفجار چاشنیهای هستهای چارلستون و تهدید به انفجار بمب هستهای در صورت عدم اطاعت هستند.