در چین قرن دوازدهم، یک سفیر کشته می شود و نامه ای که برای امپراتور در نظر گرفته شده بود به سرقت می رود. همانطور که جستجو برای نامه پیش می رود ، اتحادها شکل می گیرند، رازها فاش می شوند و هیچ کس نمی تواند جلوی حقیقتی را بگیرد که قرار است اثر خود را در تاریخ بگذارد....
داستان تیرانداز تیزبین، ژانگ تاوفانگ، سرباز جوان ارتشی که در سن 22 سالگی با کشتن یا زخمی کردن 214 سرباز آمریکایی با 435 گلوله در 32 روز، رکوردی را در طول جنگ کره به ثبت رساند...
یک گروه ویژه که برای انجام ماموریتی به کشور چین رفته بودند، با هیولاهای غول پیکر مرموز مواجه شده و مجبور می شوند بر روی دیوار بزرگ چین به مبارزه با آنها بپردازند...
لو و فنگ زوجی عاشق و وفادار اند که وقتی لو دستگیر می شود و به عنوان زندانی سیاسی در طول انقلاب فرهنگی به اردوگاه کار اجباری فرستاده می شود، آنها ناچار به جدایی می شوند. او سرانجام برای پیدا کردن معشوقش به خانه باز میگردد درحالی که همسرش او را به خاطر نمی آورد…
یک مرد غربی در سال ۱۹۳۷ در زمان تجاوز ژاپن به چین به یک کلیسا پناه می برد او یک کشیش است و گروهی از زنها در آنجا هستند و او از این به بعد سعی می کند از زنها محافظت کند...
خانواده ي سلطنتي چين دستخوش آشوب است. امپراتور (يون- فات) در حال مسموم کردن تدريجي همسرش (لي) با اضافه کردن زهر به داروي او است. ملکه با ناپسري اش، «شاهزاده وان» (يه) سر و سري دارد و او نيز به نوبه ي خود با «چان» (لي مان)، دختر پزشک قصر. «شاهزاده جاي» (جي چو) از نبردي طولاني با مغول ها بازگشته است و پسر کوچک تر، «شاهزاده يو» (جونجي) نيز از اين که همه ي توجه به برادرانش معطوف شده، در آتش حسادت مي سوزد...
چین، سال ۸۵۹ میلادی. دو فرمانده نظامی، «لیو» (اندی) و «جین» (کانشیرو)، مأموریت یافته اند تا رهبر یک گروه ضد دولتی معروف به «خنجرهای پرنده» را دستگیر کنند. با گزارش یک خبرچین سرو کار این دو به گیشاخانه ای می افتد که در آن یکی از مظنونان، یعنی رقاصه ای نابینا به نام «مئی» (زی یی) مشغول کار است و …
چین، قرن سوم قبل از میلاد. یک «مرد» (لی)، پس از کشتن سه تن از دشمنان امپراتور – «آسمان» (ین)، «شمشیر شکسته» (چیو- وای) و «برف پرنده» (مان- یوک) – به حضور امپراتور چین (مینگ) شرف یاب می شود. اما امپراتور گزارش «مرد» را باور نمی کند و می گوید هدف اصلی او کشتن امپراتور است…
لو یوشنگ” تاجری که برای مراسم تدفین پدرخود به دهکده زادگاه خود در شمال چین بازمی گردد.مادر سالخورده او اصرار می کند که مراسم سنتی تدفین باید اجرا شود اما این واقعیت را نادیده می گیرد که زمان تغییر بسیاری کرده است.در این حین او داستانی جادویی را به یاد می آورد که چگونه پدر و مادرش برای اولین بار همدیگر را دیدند و…
"ژائو" مجردی سالخورده است که در زمینه عشق شانس زیادی نداشته.او که تصور می کند در نهایت زن رویاهایش را پیدا کرده،او را متقاعد می کند ثروتمند بوده و قرار ازدواج با او می گذارد."لی" بهترین دوست او ایده پول درآوردن با نوسازی یک اتوبوس رها شده و اجاره او به زوجهای جوان را مطرح می کند.اما این ایده ها آنها به خوبی پیش نمی رود و...
در روستایی کوهستانی و دورافتاده معلم مدرسه مجبور است به مدت یک ماه مدرسه را ترک کند و شهردار تنها یک دختر سیزده ساله را به عنوان جانشین پیدا می کند.معلم یک گچ به ازای هر روز نزد آنها گذاشته و به او قول می دهد اگر هنگام بازگشت همه دانش آموزان سر کلاس باشند ده یوان بیشتر به او می دهد اما فقر به آنها فشار آورده و...