در دههٔ چهل میلادی، جهان درگیر آشوب و ناآرامی بود و رمزگشایی سریع و دقیق از کدهای ارتباطی دشمن از اهمیت حیاتی برخوردار بود. رونگ جینژن با نشان دادن استعدادی درخشان، توانست خود را از دیگران متمایز کند. حل تصادفی یک مسئله پیچیده، توجهها را بیش از پیش به سوی او جلب کرد.
به عنوان سومین قسمت از سه گانه "جشن روز ملی" با مردم من، کشور من (2019) و مردم من، میهن من (2020)، کشور من، والدین من بر چهار خانواده چینی در چهار دوره مختلف تمرکز دارد...
لو و فنگ زوجی عاشق و وفادار اند که وقتی لو دستگیر می شود و به عنوان زندانی سیاسی در طول انقلاب فرهنگی به اردوگاه کار اجباری فرستاده می شود، آنها ناچار به جدایی می شوند. او سرانجام برای پیدا کردن معشوقش به خانه باز میگردد درحالی که همسرش او را به خاطر نمی آورد…
در سال 1945 پس از پایان دومین جنگ بین چین و ژاپن،"مائو زدنگ" و اعضای حزب کومونیست چین به چونگ کینگ سفر می کنند تا با "چانگ کای-شک" دیدار کنند.با کمک لیگ دموکراتیک چین هر دو طرف می پذیرند به جنگهای داخلی پایان دهند و دولتی متشکل از چند حزب در چین تشکیل دهند...
چین، قرن سوم قبل از میلاد. یک «مرد» (لی)، پس از کشتن سه تن از دشمنان امپراتور – «آسمان» (ین)، «شمشیر شکسته» (چیو- وای) و «برف پرنده» (مان- یوک) – به حضور امپراتور چین (مینگ) شرف یاب می شود. اما امپراتور گزارش «مرد» را باور نمی کند و می گوید هدف اصلی او کشتن امپراتور است…
فان شیان، جوانی با خاطراتی از آینده، در دل امپراتوری باستانی جنوب چین متولد میشود. او که به عنوان فرزند نامشروع وزیر دارایی شناخته میشود، در روستایی دورافتاده و تحت مراقبت مادربزرگش بزرگ شده است. مادرش، زن دانشمندی برجسته و بنیانگذار سازمان اطلاعات کشور بود که به طرز مرموزی به قتل رسید. فان شیان از کودکی زیر نظر یک استاد نابینای هنرهای رزمی پرورش یافت و با بهرهگیری از دانش پیشرفتهای که از آینده به همراه داشت، به تسلط بر هنرهای رزمی و دانش سم رسید. پس از یک تلاش ناکام برای ترور او، فان شیان تصمیم میگیرد به پایتخت برود تا راز مرگ مادرش را کشف کند و دلیل این همه دشمنی را دریابد. او همچنین به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که چرا خاطراتی از آینده دارد.