لائو سان یک کهنه سرباز جوان با قدرت کونگ فو است اما از نظر هوشی ، او هوشش پایین . لائو سان پس از استخدام به عنوان محافظ یک مجموعه دار ثروتمند عتیقه، متوجه نقشه رئیسش برای سرقت از موزه هنر ملی می شود...
قتل مادر خوانده با شواهد ظاهری تحت پیگرد قانونی قرار دارد. پدر دختر متهم خود را بی گناه می داند. راننده وفادار و همسر به ظاهر حیله گر و عاشقش درگیر ماجرا هستند...
استادی متحجر و مرموز بنام گوئیگوری در سالیان بسیار دور همه اسرار نبرد را به یکی از شاگردانش بنام سون یسن می آموزد . پس از آن امپراطوران در سرزمینهای مختلف به دنبال او می باشند تا از دانش او برای پیروزی در نبردهای خود و گسترش قلمرو امپراطوری استفاده کنند.
شهر شمع افسانه ای از گنجینه های مدفون در اطراف شهر دارد. هنگامی که رهبر شهر تصمیم می گیرد شهر شمع را به عنوان یک مقصد گردشگری معرفی کند ، گروهی از سارقان بین المللی را جذب می کند که قصد پیدا کردن گنجینه های دفن شده را دارند...
در سال 1945 پس از پایان دومین جنگ بین چین و ژاپن،"مائو زدنگ" و اعضای حزب کومونیست چین به چونگ کینگ سفر می کنند تا با "چانگ کای-شک" دیدار کنند.با کمک لیگ دموکراتیک چین هر دو طرف می پذیرند به جنگهای داخلی پایان دهند و دولتی متشکل از چند حزب در چین تشکیل دهند...
سرگذشت زندگي «تموچين» از سال 1172، زماني که نه سال (اودسورن) داشت و همسر آينده ي خود را انتخاب کرد تا 1206 که با نام «چنگيز خان» (آسانو) قبايل مختلف مغول را متحد کرد...
در سال 1664 منچویس کنترل قسمتهای زیادی از سرزمین چین را در دست گرفت و سلسله ای بنیاد نهاد با نام سلسه چینگ.دولت تازه استقرار یافته چینگ برای یه دست گرفتن کنترل اوضاع ممنوعیت مبازات رزمی و آموزش و تمرین تکنیک های رزمی را قدغن نمود و همچنین داشتن هر نو سلاحی را و برای مبارزه با افرادی که نظم جامعه را بر هم می زدند شاهزاده دو کا دو را مامور بر قراری نظم نمود ، مردان ارتش شاهزاده دو کا دو برای بر قراری نظم به روستا گسیل شدند و مبادرت به دستگیری و کشتار مردم مخالف حکومت نمودند که در این حین دو جوان روستایی به نام های زی بنگ و یا او یانگ از محاصره ماموران گریختند و
لو یوشنگ” تاجری که برای مراسم تدفین پدرخود به دهکده زادگاه خود در شمال چین بازمی گردد.مادر سالخورده او اصرار می کند که مراسم سنتی تدفین باید اجرا شود اما این واقعیت را نادیده می گیرد که زمان تغییر بسیاری کرده است.در این حین او داستانی جادویی را به یاد می آورد که چگونه پدر و مادرش برای اولین بار همدیگر را دیدند و…
"ژائو" مجردی سالخورده است که در زمینه عشق شانس زیادی نداشته.او که تصور می کند در نهایت زن رویاهایش را پیدا کرده،او را متقاعد می کند ثروتمند بوده و قرار ازدواج با او می گذارد."لی" بهترین دوست او ایده پول درآوردن با نوسازی یک اتوبوس رها شده و اجاره او به زوجهای جوان را مطرح می کند.اما این ایده ها آنها به خوبی پیش نمی رود و...