معلم تنیس، «کریس دیلتن» (ریس مایرز)، با یکی از شاگردانش به نام «تام هیوییت» (گود) دوست می شود. «کریس» به خانواده ی ثروتمند «تام» نزدیک می شود و سرانجام با خواهر او، «کلوئه» (مورتیمر) ازدواج می کند؛ اما پس از چندی با معشوقه ی سابق «تام»، «نولا» (جوهانسن) هم رابطه برقرار می کند. پس از شنیدن خبر بارداری «نولا»، «کریس» تصمیم می گیرد او را به قتل برساند...
داستان فیلم حول چهار دانش آموز دبیرستانی و تفریحات دوران پس از فارغ التحصیلیشان می باشد.
داستان این در مورد ۲ تک تیرانداز حرفه ای به نام های Brandon Beckett و ریچارد میلر می باشد که به آن ها ماموریت داده می شود تا از یک خط لوله گاز در مقابل تروریسـت ها محافظت کنند. زمانی که درگیری با دشمن آغاز می شود ، نیروهای محافظ به دست یک تک تیرانداز حرفه ای از دشمن یکی یکی کشته می شوند. به گونه ای که به نظر می رسد این تک تیرانداز در میان نیروهای خودی و جاسوس باشد…
زن اسرارآمیزی که با نام "مادام ام" شناخته می شود چهل دختر نوجوان را ربوده و به جزیره ای دورافتاده می فرستد به تبدیل به آدمکشانی حرفه ای شوند.مامور سی آی ای "جک چن" این پرونده را 6 سال بدون سرنخ تعقیب کرده تا اینکه تعدادی قتل وحشتناک رخ می دهد و...
«ریچ» (اوون ویلسن) و «فرد» (جیسن سادیک) دو دوست صمیمیاند، و هردو چندین سال است که ازدواج کرده اند. اما وقتی که این دو مرد در خانه از خود بیقراری و بی حوصلگی نشان می دهند، همسرانشان تصمیم میگیرند تا یک هفته به شوهرانشان اجازه دهند تا هر کاری که دلشان می خواهد انجام دهند، بدون اینکه مورد مواخذه یا کوچکترین سوالی قرار بگیرند. این موضوع در ابتدا شبیه یک رویا برای ریک و فرد می باشد. اما آنها به زودی متوجه می شوند که رویایی که آنها از زندگی مجردی داشتند به طور فاحش و البته خنده داری با جهان واقعیت فرق دارد...
یک گروه از سارقان به قصد ربودن تعداد زیادی صندوق امانت، به بانکی در والنسیا دستبرد می زنند. مسیر فرار آنها یک تونل زیر بانک است که به متروی شهر منتهی می شود. اما یک افسر پلیس دست آنها را می خواند و متوجه می شود که آنها به دنبال صندوق بخصوص شماره ۳۱۴ می باشند و…
دو دختر جوان آمریکایی در اروپا مشغول سفر جاده ای هستند. در آلمان اتومبیل آن ها مشکل پیدا کرده و در شب هنگام در یک جنگل دور افتاده گیر می افتند. آن ها به دنبال کمک می گردند و یک ویلای متروک را پیدا می کنند، اما...
«جيمي تادسکي» (ويليس)، قاتل مزدور سابق، از زندگي بزهکارانه اش کناره گرفته و در مکزيکو زندگي آرامي را با آشپزي و خانه داري سر مي کند. اما همسرش، «جيل» (پيت) کما کان دلش مي خواهد از راه هاي خلاف و هيجان انگيز زندگي شان را بگذرانند...
نوربیت در دوران نوزادی از اتومبیلی به بیرون پرت شده و یک رستوران دار چینی به اسم آقای وانگ او را به فرزند خواندگی قبول کرده است . او در دوران جوانی مجبور می شود با دختر بسیار چاق ، عصبی و مستبد به اسم راسپوتیا ازدواج کند . در ادامه نوربیت با دوست دوران کودکی اش که دختری زیبا به اسم کیت ویلیامز است آشنا شده و به او علاقمند می شود . از سوی دیگر کیت نامزدی ثروتمند و خوش تیپ به اسم دیون دارد اما بتدریج که وقت بیشتری را با نوربیت می گذارند به او علاقمند می شود.
یک دختر ۱۳ ساله در تولدش یک بازی بخصوص را انجام می دهد. صبح روز بعد او از خواب بیدار می شود و می بیند که تبدیل به زنی ۳۰ ساله شده است...