سال ۲۰۲۹. دنیا شدیدا وابسته به اطلاعات شده و تمام انسان ها متصل به شبکه هستند. جرم و جنایت توسط خلافکاران از طریق نفوذ غیر مجاز به شبکه انجام میشود. برای جلوگیری از این موارد، روبات هایی انسان نما با توانایی و قدرت بالا ساخته شده اند، که می توانند در لحظه به هر شبکه ای در دنیا متصل شوند. اکنون یک روبات زن، به کمک همکارش باید یک هکر مرموز و قدر را ردیابی و سرنگون سازد...
بروس وین پسر ثروتمند و خوشگذران به همراه یک افسر پلیس شیکاگو وارد شهر گاتهام می شوند،جائی که زندگی آنها به طور غیرمنتظره ای به هم پیوند می خورد...
قرن بيست و يکم. جامعه آرام است و اهالي «سال آنجلس» از خشونت مي پرهيزند. تا اين که جنايتکاري به نام «سايمن فليکس» (اسنايپس) پس از اين که سي و پنج سال را به حالت انجماد گذرانده، به قيد قول شرف آزاد مي شود. اما او بلافاصله شروع به قتل و جنايت مي کند و مقامات ناچار مي شوند دشمن قديمي «سايمن»، گروهبان پليس، «جان اسپارتن» (استالون) را نيز از حالت انجماد خارج کنند...
بتمن باید با یک یک فرد شرور مشهور به شنل سرخ روبرو شود و از شهر گاتهام در مقابل او محافظت کند. در همین جریان بعضی از زخم های قدیمی سر باز کرده و او خاطرات سیاه فراموش شده مجددا به یاد می آورد...
داستان درباره فردی است که همیشه در رابطه عشقی خود بد شانسی می آورد و هیچگاه نمیتواند همسر دلخواهد خود را انتخاب و به او برسد. تا اینکه در یک سفر به ایتالیا در شهر رم ، یک اتفاق عجیب می افتد که منجر به تغییر زندگی او میشود ...
يک مامور بيمه به اسم جين توسط کارفرمايانش مامور می شود تا وارد تشکيلات يک دزد مشهور جواهرات شود تا او را تعقيب کرده و به دام بيندازد. سارق قبل از اولين کار مشترکشان که دزديدن يک ماسک بسيار باارزش است، جين را تحت آزمايشها و تمرينات سختی قرار می دهد تا از او مطمئن شود. پس از موفقيت در اين عمليات، سارق تصميم می گيرد که برای سرقت يک قطعه هنری بسيار گرانبها که در محلی با سيستم های امنيتی بسيار قوی نگهداری می شود، اقدام نمايند...
در اواخر قرن ۱۶ در لندن نمایشنامه نویس فقیر و جوانی به اسم ویلیام شکسپیر مشغول کار بر روی آخرین نوشته اش «رومئو و ژولیت» می باشد. اما کار او کند پیش رفته و در واقع او هنوز نتوانسته حتی یک خط هم بنویسید. ویلیام در یک آزمایش برای انتخاب هنرپیشه نقش رومئو یک هنرپیشه جدید و با استعداد که پسر جوانی به اسم توماس است را انتخاب می کند. ویلیام پس از چندی دختر جوان و زیبایی به اسم ویولا را در همان خانه مجللی که توماس درآنجا زندگی می کند ملاقات می نماید. او به ویولا علاقمند می شود واینامر او را ترغیب برای نوشتن داستانش می کند. اما بزودی او متوجه میشود که توماس همان ویولا است که با تغییر قیافه وارد نمایش شده است. ویولا قبلاً قول ازدواج به لرد سنگدل را داده و ملکه الیزابت نیز بر این ازدواج تاکید دارد اما عشق میان ویل و ویولا رفته رفته بسیار عمیق گشته و بنابراین مخفیانه به رابطه با هم ادامه می دهند و ویولا همچنان نقش رومئو را برای نمایش تمرین می کند.
پنج دانش آموز دبیرستانی که هر یک اخلاق و خصوصیات های خاص خود را دارند در یکی از جلسات تنبیه با هم آشنا میشوند. آشنایی که زندگی همه آنها را عوض میکند و ...
مجرم در کش و مکش های گروگان گیری خود به مهمانی می رود که در آن گروگان میزبان است اما چگونه این اتفاق میافتد….
ویل قرار است بزودی با جوانا ازدواج کند. مارنی ، خواهر ویل، پس از از دیدن عروس او را می شناسد. همان دختری که در دوران دبیرستان او را می شناخته و وی را انتخاب خوبی برای برادرش نمی داند. از طرفی مادر ویل نیز اختلافاتی با مادر جوانا دارد و آنها هرطور شده سعی دارند …