مبنی بر داستانی واقعی و پر هیجان از زندگی "فرانک لوکاس" کسی که در تکه ای جدا افتاده در شمال کالیفرنیا بزگ شد ،جایی که نژاد پرستی به اوج خود می رسید ! وضعیت آن منطقه به حدی بد بود که پسر عمویش را که مثل خود او سیاه پوست بود فقط به خاطر دید زدن یک دختر سفید پوست به گلوله بستند !. فرانک لوکاس به مدارکی دست یافت که به موجب آن متوجه شد که یک پلیس فاسد از اداره ی پلیس اقدام به واردات مواد مخدر و هروئین به "هارلم" ، جایی در منهتن می کرد ! این اقدام او برای معتاد کردن سیاه پوستان و از بین بردن آنان بود ! لوکاس با کمک گروهی از دوستانش سعی در افشا کردن اعمالی که این پلیس فاسد بر ضد سیاه پوستان انجام می داد می کند . . . !؟
یک سری آدم بعد از بیدار شدن می بینند تو یه اتاقی هستند که یه گوی بزرگ وسط حال شروع به حرف زدن میکنه و میگه باید ماموریتتون رو انجام بدین و این فرد رو در عرض 20 دقیقه بکشین هر نفر هم یک کیف داره + اسلحه، وقتی این لباس رو بپوشین یه جورائی ضد گلوله میشین و ...
پس از تلاش برای نجات جان یک مرد بر روی ریل های مترو دو نوجوان در یک اتاق که تحت سلطه یک کره مرموز سیاه است بیدار می شوند که آنها را به شکار کردن و کشتن بیگانگان مخفی بر روی زمین می فرستد…
هکتور و پاریس شاهزادگان تروا در ایالت اسپارتا مهمان هستند. شاه اسپارتا منلائوس همسری زیبا به نام هلن دارد که دل پاریس جوان را ربوده است. زمان برگشتن، پاریس مخفیانه هلن را از قصر دزدیده و با خود به تروا میبرد. فرار هلن بهانه ای میشود تا آگاممنون، پادشاه قدرت طلب یونان با هزاران کشتی جنگی به شهر قلعه مانند تروا حمله کند ...
گله داری بنام دن ایوانز قبول می کند یک یاغی مشهور بنام بن وید، که دستگیر شده را به قطار ساعت ۳:۱۰ به زندان یوما برساند. اما همدستان یاغی برای آزادی رئیسشان دست به کار می شوند و در این بین تعقیب و گریزی بین گله دار و افراد بن وید صورت می گیرد...
سفیر آمریکا در پاریس با گروه تروریستی همکاری می کند ولی این طور جلوه می کند که با آنها مبارزه می کند ولی با جاسوس ها همکاری می کند…
دولت ژاپن دانش آموزان یک کلاس نهم را اسیر کرده و آن ها را مجبور می کند تا در یک بتل رویال یکدیگر را بکشند...
وقتی بر اثر حمله ی گروه های مرده های متحرک وحشت بر شهرهای امریکا مستولی می شود، «فرانسین»، از مسئولان یک شبکه ی تلویزیونی، به اصرار دوستش «استیون» می پذیرد که بااستفاده از یک هلی کوپتر از مهلکه فرار کنند. دو تک تیراندز پلیس، «راجر» و «پیتر» نیز آنان را هم راهی می کنند…