پس از اینکه ملیسا و خانواده اش از شر طوفان پناه می گیرند، به دام می افتند. بدون هیچ نشانه ای از نجات ، ساعتها و روزها می گذرد و ملیسا متوجه می شود که او و دوست دخترش امی ممکن است...
طرفداران، بازیگران و افراد مشهور به طور یکسان در قبرستان هالیوود برای بزرگداشت بیست و پنجمین سالگرد Hocus Pocus دیزنی و تاثیر طولانی مدت آن گرد هم می آیند...
داستان این فیلم درباره ی زنی به نام الی است که در حال ترک اعتیاد می باشد. او به همراه دو فرزندش به شهر جدیدی نقل مکان می کند تا زندگی جدیدی را شروع کند اما متاسفانه این کار هم به او کمک نمی کند و...
یک پزشک متخصص در تشخیص و درمان بیماری های روانی پس از تجربه بدی که پشت سر گذاشته تلاش میکند با بهبود زندگی بیمار جدیدش، این تجربه بد را پشت سر بگذارد و زندگی اش را سر و سامان دهد، اما این بیمار سابقه بسیار وحشتناکی دارد...
ریچارد دین پس از اینکه یک فرد غیرمسلح را به قتل می رساند، مجبور می شود تا با پدر خشن مقتول مواجه شود اما در ادامه متوجه می شود فردی که کشته درگیر مسائلی به مراتب پیچیده تر بوده...
داستان دختری بنام لیق که به تنهایی و دور از مردم زندگی میکند زیرا او قابلیتی خص دارد که هر مردی او را می بیند بلافاصله عاشقش میشود و این دردسرهایی برایش بهمراه دارد ...
یک زوج جوان برای خداحافظی با روزهای مجردی به جزیرهای دورافتاده میروند. اما با رسیدن به آنجا، متوجه غیبت عجیب بزرگسالان میشوند و به زودی درگیر کابوسی غیرمنتظره میشوند...
امیلی و مارتین یک زوج موفق نیویورکی هستند. زمانی که یک داروی جدید توسط روانشناسِ امیلی برای درمان اضطراب وی تجویز می شود، به دلیل عوارض جانبی دور از انتظار این دارو زندگی شان دگرگون می شود و …
این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است و درباره یک وکیل معتاد به مواد مخدر می باشد که به اشتباه سرنگ آلوده را بجای سرنگ ایمنی سلامت قرار داده و باعث مشکلات بسیار برای سازمان خود می شود…
چهار دوست در یک مهمانی مجردی (بَچِلور پارتی)، پس از یک درگیری، از مترو خارج میشوند. آنها در یک ایستگاه متروک گیر افتادهاند و مورد تعقیب ساکنانی آدمخوار قرار میگیرند که در زیر زمین زندگی میکنند. نبردی برای بقا آغاز میشود تا بتوانند زنده بیرون بیایند.
رایتن بیچ نیویورک. «لنرد» (فینیکس) جوانی دل شکسته از رابطه ای ناموفق به نزد ناپدری مهربانش، «روبین» (ماشونوف) و همسر او، «روت» (روسلینی) بازگشته است. پدر و مادر که نگران افسردگی و تنهایی پسر هستند می کوشند تا دختر یکی از دوستان خانوادگی، «ساندرا» (شا) را با او آشنا کنند. البته «ساندرا» خیلی زود به «لنرد» علاقه مند می شود. در حالی که نظر خود «لنرد» را دختری در همسایگی به نام «میشل» (پالترو) جلب کرده است...
"اپریل" پانزده ساله از یک دردسر به دیگری فرار می کند.در حالیکه او در لس آنجلس سرگردان است با گروهی از نوجوانانی آشنا می شود که در جستجوی رویاهای خود هستند...
گله داری بنام دن ایوانز قبول می کند یک یاغی مشهور بنام بن وید، که دستگیر شده را به قطار ساعت ۳:۱۰ به زندان یوما برساند. اما همدستان یاغی برای آزادی رئیسشان دست به کار می شوند و در این بین تعقیب و گریزی بین گله دار و افراد بن وید صورت می گیرد...
نمايش نامه نويسي که به تراژيک بودن زندگي اعتقاد دارد، براي تشريح ديدگاهش داستان زني به نام «مليندا» (ميچل) را تعريف مي کند و دوستش که خلاف او فکر مي کند، روايتي کمدي از همان داستان را نقل مي کند.