جیمز باند وظیفه دارد یک دانشمند که به گروگان گرفته شده است را نجات دهد. او به دنبال گیر انداختن یکی از افراد شرور مرموز است که به تکنولوژی های جدید و خطرناکی مجهز می باشد.
جیمز باند» (برازنان) پس از مأموریت ظاهرا ناموفقی که در کره ی شمالی داشته و تحمل چهارده ماه شکنجه و بازجویی، در حالی آزاد می شود که او را مهره ی سوخته تلقی می کنند. اما «باند» وارد عمل می شود تا جایگاه از دست رفته را دوباره به چنگ بیاورد. سرانجام نیز پی گیری هایش اوم را به «گوستاو گریوز» (استیونز) می رساند. «گریوز» تاجر الماسی است که اختراعی جدید به نام ماهواره ی ایکاروس را در اختیار دارد. ایکاروس می تواند ستون نور و انرژی ویران گرش را به هر سوی زمین که بخواهند، هدایت کند و …
يک ژنرال روس که دست در دست مافياي اين کشور دارد، سلاحي سري موسوم به «چشم طلايي» را از سيستم ماهواره ي نظامي روسيه مي دزدد. ربايندگان «چشم طلايي» با استفاده از توانايي هاي اين ابزار سعي در گرفتن باجي کلان از جهانيان را دارند، تا اين که «جيمز باند» (برازنان) به مصاف شان فرستاده مي شود...
مخترعي (وان دايک) يک ماشين مسابقه را تعمير مي کند و به آن قدرت هاي جادويي مي بخشد. سپس به بچه هاي صاحب ماشين کمک مي کند تا شورش موفقي را عليه ملکه ي سرزميني که از بچه ها نفرت دارد به راه بيندازند.
در تلاشی برای تحت تعقیب قراردادن قاچاقچیان هروئین در مرز کشورهای ایران-افغانستان... یک گروه ار مامورین مبارزه با مواد مخدر که برای سازمان ملل کار می کنند... ترکیبی از رادیو اکتیو را درون محموله ای از تریاک تزریق می کنند... به این امید که توزیع کننده های اصلی را در اروپا شناسایی کنند.