داستان این فیلم درباره یک ایتالیایی ۳۰ ساله به نام «مارچلو کلریچی» است؛ مارچلو یک روشنفکر سرکوب شده از طبقه بالای جامعه است که در دوران حکومت «موسولینی» توسط فاشیست ها به کار گرفته می شود تا به پاریس برود و یک دگراندیش که سابقاً استاد فلسفه اش بوده به قتل برساند...
یک مهندس جوان ایتالیایی برای کار به کنیا می رود، اما فاصله زیاد بین او و همسرش او را به این فکر می اندازد که آیا همسرش به او وفادار خواهد ماند یا خیر...
داستان این فیلم در مکزیک اتفاق می افتد زمانی که دو گروه در شهر در حال مبارزه با هم هستن و ناآرامی افزایش پیدا کرده و این مرد جانگو می آید و می خواهد هر دو گروه را نابود کند و..
داستان عاشقانه غم انگیز بین گیدو ، صاحب معدن سنگ مرمر و لوئیزا ، دختر فروتن یکی از کارمندانش ، در نهایت به دنیا آمدن یک پسر بچه منجر می شود. مادر جولیو ...