برادران ناتنی دریک و جاش باید بهترین کریسمس تاریخ را به یک خانواده پرورش دهندگی بدهند وگرنه به خاطر یک جشن کریسمس که اشتباه پیش رفته است، با سالها زندان روبرو خواهند شد...
روزی روزگاری، زنی بود که متوجه شد به فرد اشتباهی تبدیل شده است. این فیلم که بر اساس رمان آن تایلر ساخته شده، بر ربکا داویچ، یک مادر مجرد و مادربزرگ 53 ساله، و خانواده رنگارنگ او تمرکز دارد.
جک گالاگر، یه روانپزشک غیرمعمولی، رئیس بخش سلامت روان یه بیمارستان تو لسآنجلس میشه و با بیمارایی با مشکلات روانی پیچیده کار میکنه. با توانایی عجیبش دنیا رو از دید مریضاش میبینه و درمانهای خاص خودش رو داره. این کاراش باعث درگیری با رئیسش نورا و رقابت با ورونیکا و کارل میشه، در حالی که آرتورو و کلوئه هم داستان رو شلوغتر میکنن.
گروهی از دانشآموزان دبیرستانی که به دلیل تفاوتهایشان طرد شدهاند، یک گروه موسیقی هوی متال تشکیل میدهند. با توجه به علاقه ناگهانی مردم شهر به ماوراءالطبیعه، آنها تصمیم میگیرند تا با ایجاد یک تصویر شیطانی از خود، شهرت کسب کنند. اما به زودی، وقایع عجیبی رخ میدهد که باعث میشود آنها به عنوان عامل اصلی این اتفاقات معرفی شوند و شکار جادوگران شوند.
وکاس و ناثان اسکات، دو برادر ناتنی، در شهر کوچک و پرهیاهوی تری هیل، کارولینای شمالی، زندگی میکنند. آنها در زمین بسکتبال و در میان دوستانشان با هم رقابت میکنند و گاهی اوقات با هم اختلاف نظر دارند.
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
این سریال داستان دو دختر جوان رو مطرح میکنه که متوجه میشن به طور تصادفی هنگام به دنیا اومدن با هم دیگه عوض شدن. “بی کنیش” در خانواده ای ثروتمند به همرا دو والدین و دو برادرش بزرگ شده و در مقابل “دافنه واسکوئز” که قدرت شنوایی خودش رو در بچگی به دلیل مننژیت از دست داده به همراه تنها مادرش و در محیطی فقیرانه بزرگ شده است . داستان وقتی دراماتیک میشود که دو خانواده همدیگه رو ملاقات میکنند و بر سر این که چه جوری به خاطر دخترا باهم زندگی کنن جر و بحث میکنند …