در دهه 1200، مردی ظهور کرد که بیرحمیاش زبانزد بود، او به عنوان بزرگترین سازنده امپراتوری که تا به حال برای بشر شناخته شده بود ظاهر شد. داستانی با الهام از وقایع تاریخی...
فان شیان، جوانی با خاطراتی از آینده، در دل امپراتوری باستانی جنوب چین متولد میشود. او که به عنوان فرزند نامشروع وزیر دارایی شناخته میشود، در روستایی دورافتاده و تحت مراقبت مادربزرگش بزرگ شده است. مادرش، زن دانشمندی برجسته و بنیانگذار سازمان اطلاعات کشور بود که به طرز مرموزی به قتل رسید. فان شیان از کودکی زیر نظر یک استاد نابینای هنرهای رزمی پرورش یافت و با بهرهگیری از دانش پیشرفتهای که از آینده به همراه داشت، به تسلط بر هنرهای رزمی و دانش سم رسید. پس از یک تلاش ناکام برای ترور او، فان شیان تصمیم میگیرد به پایتخت برود تا راز مرگ مادرش را کشف کند و دلیل این همه دشمنی را دریابد. او همچنین به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که چرا خاطراتی از آینده دارد.