امیلی که توسط اد مانچینی نجیب زاده مرکز خرید برای میزبانی جشن کریسمس برای بزرگترین سرمایه گذارانش استخدام شده است، به سانتا بوت کمپ می رود - تا بابانوئل عالی و الهاماتی را که برای موفقیت این شب به آن نیاز دارد، بیابد...
رنیک برای حل معمای "برگزیده" و دفاع از زمین در برابر نابودی، به یک ماجراجویی پر از جادو میرود. او با همراهان مورد اعتماد خود، به مرکز یک شر باستانی سفر میکند و در رویارویی نهایی خیر و شر شرکت میجوید.
یک نابغه تکنولوژِی که پرحرف و با اعتماد به نفس و همچنین دارنده کمربند مشکی در ورزش رزمی است متوجه میشود پدر و مادرش جاسوس هستند و از او انتظار دارند که دنباله رو مسیر زندگی آنها باشد...