Martin Mull

داستان فیلم در دهه 1970 ، 80 اتفاق می افتد و در مورد یک امپراطوری رسانه ای است که در آن زمان به وجود آمده بود و…

تیم جنیسونِ” مخترع همه جا را می گردد بلکه بتواند فوت و فن های نقاشی های کارشناس و نقاش ارشد هلندی، آقای “جوهانس ورمیر” را بفهمد...

وقتی پسر جوانی متوجه می‌شود که در خانه جدیدش با یک روح زندگی می‌کند، راز وجود این روح را کشف می‌کند...

«جن کورنفلدت» زنی است که مرده ایده آلش، «اسپنسر» را پیدا می کند و بعد از آشنایی مختصر، آن دو با هم ازدواج می کنند. اما زندگی شاد آن‌ها تا زمانی دوام می آورد که در تولد سی سالگی اسپنسر آن‌ها می فهمند جایزه‌ای چند میلیون دلاری برای سر او تعیین شده است. قاتلانی که قصد جان او را دارند، مدت‌هاست که این زوج را تعقیب می کنند و ممکن است هرکسی باشند: دوستان، همسایه ها و ….

پدر و مادر روانشناس سی و چهار ساله ریچارد کلیتون (ران لیوینگستون) برای او فاش می‌کنند که وی فرزندخوانده آنها است. سپس والدین او با علم بیولوژیک مشخص می‌شود و معلوم می‌شود والدین وی، فرانک (دنی دویتو) و آگنس منور (کتی بیتس) یک خانواده طبقه پایین هستند. آنها او را به خانه می‌برند و باعث ایجاد هرج و مرج در زندگی عادی او می‌شوند...

"پین جیلت" و "پائول پروونزا" صد تن از دوستان نزدیک خود که برخی از آنان بزرگان دنیای کمدی هستند دعوت می کنند تا در فیلم آنها بازی کنند و...

آنی، دختری ۱۲ ساله، در اجبار به گذراندن مدتی نزد پدربزرگش، دوستی عمیقی با او پیدا می‌کند.

در روز کریسمس، بابانوئل دو فرد تنها را گرد هم می آورد. اما آیا عشق می تواند بر فریب غلبه کند؟...

 «هوارد لانگستن» (شوار تسنگر) مردي جدي است که به کارش بيش تر از همسرش، «ليزا» (ويلسن) و پسرش، «جيمي» (لويد) اهميت مي دهد. «جيمي» از پدرش انتظار دارد بيش تر به او توجه کند و تنها چيزي که براي هديه ي کريسمس از او مي خواهد، يک آدم آهني با همه لوازمش است...

در فیلم کمدی «چگونه غرب سرگرم کننده بود»، دوقلوهای اولسن، مری-کیت و اشلی، در یک نبرد فکری و اراده برای نجات مراتع محبوب خود رهبری می کنند..

سن فرانسيسکو. «دانيل هيلارد» (ويليامز) که همسرش، «ميراندا» (فيلد) از او جدا شده، فقط اجازه دارد که روزهاي شنبه بچه هايش را ببيند. او خيلي زود به اين نتيجه مي رسد که براي حضور بيشتر در کنار بچه ها، بايد خود را به شکل يک خدمتکار زن درآورد و به استخدام در همسرش دربيايد...

ک آدم بیکار و بدشانس که در ساحل زندگی می‌کند، از یک جنّی دختر و بامزه درخواست می‌کند که به او کمک کند تا زنی که در رؤیاهایش دارد را اغوا کند. اما کم‌کم متوجه می‌شود که شاید در جای اشتباهی دنبال عشق می‌گردد.

مسئول فیلمنامه یک استدیو با قبول نکردن فیلمنامه یک نویسنده با او به مشکل برمی خورد. آن نویسنده برای او کارتهای تهدید آمیز می فرستد. اما نویسنده از او به خاطر قبول نکردن فیلمنامه اش اخاذی می کند و ...

یک خبرنگار به عنوان یک رقصنده به صورت مخفیانه به تحقیق درباره قاتلی می‌پردازد که دختران را در باشگاه استریپ‌ تعقیب می‌کند....

یک هیپی سالخورده برای یافتن خانواده اش به سفری در سراسر آمریکا می رود.

یک توسعه دهنده تلاش می کند تا سابقه ایمنی یک پیست اسکی را خراب کند...

"دوایت"، پسر بد، و "ّبرایان"، پسری پریشان است که بعد از مرگ مشکوک پدرش در آسایشگاه روانی بستری شده بود . او به دختر محبوب دبیرستان "پاولا کارلسون" علاقه مند می شود و مدت کمی بعد از مرخص شدن، قتلهای زیادی به وقوع می پیوندد...

جوئل کیفر یک دلال سهام است که تلاش می کند از نردبان شرکت بالا برود. تنها یک چیز مانع او می شود - همسر زیبا و عاشق رئیسش.

شش میهمان به یک خانه ی عجیب و غریب دعوت شده اند تا با استفاده از امکانات موجود در خانه به بررسی و حل یک معمای قتل در آنجا بپردازند...

زندانیان بی‌سرپرست یک یتیم‌خانه فرار می‌کنند تا دوستشان را نجات دهند که توسط یک زوج جعلی ساحل غربی (مارتین مول، کارن بلک) به فرزندی قبول شده است...

یک نویسنده کمدی، همسر و مادر به ظاهر با اعتماد به نفس، خود را در موقعیت‌های غیرمنتظره زندگی می بیند...

یک نوجوان 14 ساله قدرت ارواح دریافت می کند و از آنها برای نجات جهان استفاده می کند.

زمانیکه یک دختر مدرسه ای 16 ساله پی می برد که یک جادوگر است، خاله هایش او را کمک می کنند که بتواند این قدرتش را کنترل کند و همچنین قدرت های جادویی جدیدی به دست آورد.

یک زوج تازه ازدواج کرده به همسایگی یک زوجی که 25 سالی میشه ازدواج کردن نقل مکان میکنن و ....

داستان این سریال در واقع ادامه همان سریالی است که در دهه 90 میلادی بسیار محبوب بوده است و روایتگر یک خانواده از طبقه متوسط جامعه است که همگی شاغل هستند .

 یک کمدی خانوادگی که هر یک از اعضای خانواده داستانی برای خود دارند ...

سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...