Bengt C.W. Carlsson

در تلاشی ناامیدانه برای پیوستن به دخترش، مردی مسلح به مرکز پزشکی که همسرش در آنجا کار می‌کند هجوم می‌آورد و او را می‌دزدد...

روزنامه نگاری به نام«میکائیل بلومویست» در جست و جویش به دنبال زنی که چهل سال قبل گم شده است، توسط دختری جوان و عجیب به نام «لیزبث» یاری میشود...

تاجری بی رحم در حال ربودن زنان جوان به عنوان بخشی از آزمایش وحشتناک زیستی برای معکوس کردن روند پیری است. وقتی میا برای تحقیقات به آنجا می رود، خودش را در یک مرکز درمانی زیرزمینی، گرفتار شده می بیند.

فیلم درباره نسل بشر است، عظمت و فرومایگی او، خوشی و غم او، اعتماد به نفس و اضطراب های او و خواسته اش برای دوست داشتن و دوست داشته شدن...

داستانی درباره نیاز ما به عشق، پریشانیمان، عظمت و کوچکی و مهمتر از همه آسیب پذیری ما. فیلم شخصیتهای زیادی دربر دارد، از جمله یک پدر و معشوقه اش، پسر کوچک او به همراه دوست دخترش و...