دوبلین، سال ۱۹۰۴. جیمز جویس با نورا بارناکل، خدمتکار هتلی که به تازگی از گالوی آمده است، صحبت میکند. نورا با صراحت و بیتکلفی خود جویس را مجذوب میکند و جویس خیلی زود او را متقاعد میکند که با او به تریست برود...
در یک مجلس رقص و از طریق سبک های مختلف رقص ها و رقصندگانی مشابه، چشم انداز زندگی اجتماعی و عشق ها و تنهایی های آدم ها را از میانه دهه ی 1930 تا دهه ی 1980 نظاره می کنیم. دوره ها می آیند و می روند و برنامه ی رقص هم چنان برپا می شود.
یک خبرنگار پس از کشف نقشه یک شرکت هواپیمایی برای نجات تجارت خود با خرابکاری در پروازهای کنکورد و از کار انداختن آنها، سعی می کند سقوط یک هواپیما را متوقف کند...