راکی و دن ، دوستان دوران جنگ ، پلیسِ ماشینهای متحرک هستند که شبانه کار می کنند. دن آدم بدبینی است که به همه قانون شکنان به عنوان کف پا نگاه می کند. راکی احساس آرامش بیشتری می کند اما ...
پس از جنگ، "دیو هرسچ" کهنه سرباز الکلی و نویسنده سابق از شیکاگو به زادگاهش در ایندیانا باز می گردد. "گینی مورهد" زنی که در شیکاگو عاشق او شده "دیو" را همراهی می کند. "دیو" با بردار خود "فرانک" که مالک یک جواهر فروشی بوده دیدار کرده و به صرف شام به خانواده او دعوت می شود که...
پس از جنگ، "دیو هرسچ" کهنه سرباز الکلی و نویسنده سابق از شیکاگو به زادگاهش در ایندیانا باز می گردد. "گینی مورهد" زنی که در شیکاگو عاشق او شده "دیو" را همراهی می کند. "دیو" با بردار خود "فرانک" که مالک یک جواهر فروشی بوده دیدار کرده و به صرف شام به خانواده او دعوت می شود که ...
دو غواص که به دنبال گنج غرق شده می گردند، فکر می کنند با یافتن یک کشتی قرن هفدهمی به گنج رسیده اند. تنها مشکل این است که کشتی در لبه یک صخره 300 فوتی در کف دریا قرار دارد....
پلیسى خودکشى مىکند و « کارآگاه دیو بانیون » ( فورد ) مأمور پىگیرى پرونده مىشود . خیلى زود « بانیون » متوجه مىشود که هیچ کس ، از جمهل همسر پلیس ، و دیگر هم قطاران ، مایل به روشن شدن ماجرا نیست .
سرباز سواره نظام که از یک قتل عام زنده مانده به همراه گروهی از مسافران یک دلیجان، برای زنده ماندن در برابر سرخپوستان کومانچی در یک ویرانه بیابانی باید با هم همکاری بکنند ...
یک مجرم سابقه دار بدشانس متوجه می شود که متهم به سرقت از یک خودروی حمل پول شده است.وقتی به دلیل نبود مدارک کافی آزاد می شود،تصمیم می گیرد مسئول این اتفاق را پیدا کند و...
مكزيك ، سال 1909 . مبارزه ى دهقانان عليه زمينداران به رهبرى « اميليانو زاپاتا » ( براندو ) آغاز مى شود و آنان « رئيس جمهور دياس » را سرنگون مى كنند و « مادرو » ( گوردون ) رئيس جمهور جديد مى شود . اما به رغم مقاصد خيرخواهانه ى « مادرو » ، شرايط براى دهقانان روستايى هيچ تغييرى نمى كند ...
سردبیر یکی از روزنامه های نیویورکی همسر سابق خود را که سالها پیش ترک کرده،با نامی دیگر در برنامه ای که توسط روزنامه اش حمایت مالی می شود می بیند.زن او را تهدید به افشا در مورد بدرفتاری به همسرش می کند اما او خشمگین شده و او را با مشت زده و بطور اتفاقی به قتل می رساند و ...
زورو همیشه نقابی سیاه به صورت داشت و شنل می پوشید ، به داد مردم فقیر می رسید و حق انان را از حاکم سنگدل و گروهبان گارسیا ی بزدل می گرفت ! و وقتی دخل یکی آدم بد ها را می آورد ، با سه ضربه شمشیر حرف Z را روی او حک می کرد! زورو (Zorro) شخصیتی داستانی است که جانستون مک کالی در سال ۱۹۱۹ خلق کرد، زورو که در زبان اسپانیایی معنای روباه دارد …