تصادفاً، معلم مهد کودک آرام، به طرز باورنکردنی شبیه به شرور وحشتناک است که کلاهخود اسکندر کبیر را دزدیده است. و همدستان شرور، غیرمنتظره شبیه به کودکان هستند - آنها نیز به عشق و مراقبت نیاز دارند...
"سیمون گوربونکوف" وارد یک کشتی می شود.در استانبول او لیز خورده و دستش می شکند.چیزی که او نمی داند این است که این اتفاق علامتی برای گروهی قاچاقچی است.به همین دلیل آنها دستان او را با طلا و الماس بانداژ می کنند.پس از بازگشت به خانه،تبهکاران تلاش می کنند آنها را پس بگیرند و...
به فارسی سلیس و روان پاسخ میدهم، همانطور که درخواست کرده بودید.
۱. ترجمه روان به فارسی
شوریک، دانشجوی جوانی است که در جستجوی افسانهها و سنتهای باستانی، به منطقهای دورافتاده کوهستانی میآید. او که توسط فرماندار فاسد محلی فریب خورده است، به او کمک میکند تا دختری زیبا را برباید، اما خیلی زود متوجه کاری که کرده است، میشود.
سنور کوکسانا آنقدر کتاب درباره جوانمردی خوانده است که معتقد است او شوالیه دان کیشوت دو لا منچا است. بنابراین دون کیشوت برای انجام کارهای شجاعانه ، همراه با سرباز سانچو پانزا ، سوار اسب خود می شوند. آنها به اشتباه بانوی آلتیسیدورا را نجات می دهند که آنها را به دیدار دوک دعوت می کند تا...